شوخی که مسیر زندگی «احسان خواجه امیری» را تغییر داد!
به گزارش کارگر آنلاین،دهه هشتاد، خوانندههای پاپ زیادی را به خود دیده و خواجهامیری، یکی از همان خوانندههاست که فعالیت خود را در موسیقی تا امروز دنبال کرده است. زندگی کاری این خواننده دهه شصتی، در طول این سالها، با فراز و فرودهایی همراه بوده است که به بهانه زادروزش، به آن میپردازیم.
اولین قدمها برای کسب شهرت
آهنگسازی برای احسان خواجهامیری در روزگار نوجوانی و جوانی بسیار جدیتر از خوانندهشدن بوده است. او کار خود را در دنیای موسیقی با آهنگسازی برای یک مستند و آلبوم «خاطرات زندگی» پدرش آغاز کرد و میخواست آهنگساز شود. اما چنین نشد و فردی که ورود خود به عرصه خوانندگی را یک شوخی میدانست، در سال 1383 و در 20 سالگی با خواندن تیتراژ سریال «غریبانه» به یک خواننده تبدیل شد. او با این تیتراژ جادویی که شعر آن از زندهیاد افشین یداللهی است، به سرعت به شهرت رسید و طولی نکشید که دومین آلبوم خود را با نام «برای اولینبار»، منتشر کرد. «برای آخرینبار» یکی از قطعههای این آلبوم است که به اندازه تیتراژ سریال «غریبانه» از آن استقبال شد. احسان خواجهامیری در سال 1386، آهنگسازی و خوانندگی ترانه پایانی سریال پرطرفدار «میوه ممنوعه» را برعهده داشت که باعث شهرت و محبوبیت بیشتر او شد.
خروج از آهنگسازی انحصاری
احسان خواجهامیری طی 17 سال فعالیت خود در عرصه موسیقی، 9 آلبوم رسمی منتشر کرده است؛ «من و بابا»، «برای اولینبار»، «سلام آخر»، «فصل تازه»، «یه خاطره از فردا»، «عاشقانهها»، «پاییز، تنهایی»، «30 سالگی» و «شهر دیوونه» نام این آلبومهاست. در برخی از این آلبومها، بهویژه آلبومهای ابتدایی، او کار آهنگسازی اغلب قطعهها را برعهده داشت و کمکم آهنگسازهای جدیدی مانند مهرداد نصرتی و پدرام کشتکار به فهرست عوامل تولیدی او اضافه شدند. این روند را در جریان تنظیم و میکس آثار او هم میتوان دید. خواجهامیری در ابتدا، تنظیم و میکس اغلب آثار را خودش انجام میداد؛ اما کمکم از این روند انحصاری خارج شد و به دیگر تنظیمکنندهها هم اعتماد کرد.
برگ برنده یک خواننده
اشعار زندهیاد افشین یداللهی برای خوانندهها، شبیه یک برگ برنده عمل میکند. احسان خواجهامیری در دو آلبوم «برای اولینبار» و «سلام آخر» که سهم پررنگی در شهرت او ایفا کرد، یک برگ برنده داشت و آن هم استفاده از اشعار ترانهسراهای درجهیک، مانند اهورا ایمان و افشین یداللهی بود. روزبه بمانی از دیگر ترانهسراهایی است که خواجهامیری برای آلبوم «پاییز، تنهایی» به سراغش رفته است. ترانه، لزوما باعث موفقیت یک اثر نیست؛ اما در مورد آثار احسان خواجهامیری میتوان گفت هر زمان پای یک ترانه خوب درمیان بوده، آن قطعه به اصطلاح «گرفته» و ماندگار شده است. «سلام آخر»، «غریبانه»، «برای آخرینبار»، «نابرده رنج» و «خلاصم کن» که برخی تیتراژ سریالهای تلویزیونی بودهاند، نمونههایی از این دست هستند.
محمد اصفهانی الگوی آقای خواننده
تقلید صرف در موسیقی چیزی جز یک تکرار بیهوده نیست. هرکسی در موسیقی میتواند خودش باشد و از خوانندههایی الگو بگیرد. جالب اینکه احسان خواجهامیری، بارها از محمد اصفهانی که تجربه کار در آثار کلاسیک و پاپ دارد، به عنوان الگوی خود در خوانندگی نام برده است. او درباره این الگوبرداری میگوید: «خیلی از حرکاتی را که زمانی محمد اصفهانی انجام میداد، الگو قرار میدادم. به نظرم کارهای او در شأن یک هنرمند واقعی است. آقای اصفهانی پیش از من خواننده بودند. دکتر همیشه یک سبک شعر را ادامه داد؛ در تلویزیون پلیبک نمیخواند و هرکاری را قبول نمیکرد. در نهایت هم اعتقاداتشان را دنبال میکردند من پرستیژ او را الگوی کارم قرار دادم.»
آهنگ انتظار برای بازگشتی درخشان
دهه هشتاد را میتوان دهه طلایی خواجهامیری دانست که او در آن به اوج رسید. خواجهامیری جزو خوانندههایی است که طی دوره کاری خود توانست از زیر سایه نام پدر بیرون بیاید و به هویت خود به عنوان یک خواننده پاپ رسمیت ببخشد. هرچند طی چندسال گذشته، ورود خوانندهها به عرصه موسیقی پاپ راحتتر از گذشته شده است، اما نمیتوان فراموش کرد خوانندههایی مانند خواجهامیری هنگامی در حوزه موسیقی پاپ نقش مهمی داشتند که تعداد خوانندگان شاخص در این عرصه زیاد نبود. با نگاهی به فرمولهای طلایی گذشته و توجه به ذائقهسازی استاندارد در موسیقی پاپ، میتوان شاهد روزهای اوج احسان خواجهامیری و بازگشت درخشندهتری از او، بر روی صحنه بود.