نقشه شوم زن جوان و مرد افغان برای خانم دکتر
رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر جوانی که دانشجوی دندانپزشکی بود آغاز شد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و مادرم خانهای در سعادت آباد اجاره کردیم و از آنجا که هزینه تحصیلم زیاد بود نمیتوانستم اجاره خانهمان را پرداخت کنم از اینرو تصمیم گرفتم تا با آگهی در یکی از سایتها دنبال همخانه بگردم تا مبلغ اجاره نصف شود.
یک روز زن و مردی برای بازدید به خانهام آمدند. هنوز دقایقی از حضور آنها نگذشته بود که به یکباره به سمت من حمله کردند و با پنجه بوکس ضربهای به صورتم زدند. همان لحظه برای دفاع از خودم خواستم تا آب جوش را از روی گاز بردارم که آنها کتری را از من گرفتند و آب جوش را روی صورتم پاشیدند و مرا سوزاندند پس از آن هم دست و پایم را با طناب بستند و لپ تاپ، تلفن همراه و عینکهای مارک دارم را سرقت کردند و بعد هم فرار کردند.
پس از اظهارات دختر جوان مأموران به صحنه سرقت رفتند و متوجه شدند که همسایه آنها دوربین مداربسته دارد از اینرو خودروی سارقان شناسایی و چند روز بعد هر دو متهم دستگیر شدند. پرونده آنها پس از تکمیل به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و هر دو متهم صبح دیروز در دادگاه حاضر شدند و به دفاع از خودشان پرداختند.
در ابتدای این جلسه دختر جوان که حالا دندانپزشک شده است گفت: من هنوز بهدنبال درمان روحی و جسمی آسیبی هستم که این زن و مرد به من وارد کردهاند. هنوز هم ترس آن اتفاق با من است.
آنها بیش از 130 میلیون تومان از من سرقت کردند. هنوز هم آثار سوختگی ناشی از آب جوش بهبود پیدا نکرده و از قضات میخواهم که این دو متهم را به اشد مجازات محکوم کنند.
در ادامه متهم مرد پرونده که تبعه افغانستان است با رد اتهام مطرح شده گفت: من در یکی از بوستانهای غرب تهران نگهبان بودم و مهسا را از قبل میشناختم. روز حادثه مهسا به پارک آمد و از من خواست تا برای اسباب کشی خانه خواهرش به آنها کمک کنم. من هم سوار خودرو او شدم و به خانهای در سعادت آباد رفتیم.
دقایقی نگذشته بود که دیدم مهسا به سمت شاکی حمله کرد و کتری آب جوش را روی سر و صورتش پاشید بعد هم در حالی که او جیغ میکشید دست و پایش را بست و شروع به سرقت اموال با ارزشش کرد. من که بهصورت غیرقانونی وارد ایران شده بودم از ترس فرار کردم و هیچ نقشی در ماجرای ضرب و شتم و سرقت از شاکی ندارم.
سپس مهسا به جایگاه رفت و گفت: دوشنبه دروغ میگوید. من سالها اعتیاد داشتم و از او که ساقی مواد مخدر بود مواد میگرفتم. من متأهلم و دو فرزند دارم.
از زمانی که ازدواج کردهام در خانه کوچک مادرشوهرم زندگی می کنم و چند روز قبل از ماجرای سرقت من با شوهرم به خاطر داشتن خانهای مستقل دعوا کرده بودم.
شوهرم میگفت که با این هزینهها نمیتوانیم خانه مناسبی پیدا کنیم و من خواستم با پیدا کردن یک خانه در منطقه سعادت آباد به او بفهمانم که اگر تلاش کنیم میتوانیم خانه مناسبی پیدا کنیم تا اینکه در یک سایت آگهی خانه شاکی را دیدم. بعد برای گرفتن ماده مخدر شیشه نزد دوشنبه رفتم و از او خواستم تا برای بازدید خانهای که پیدا کردهام با من همراه شود.
وقتی به آنجا رسیدیم و مشغول صحبت کردن با مادر شاکی بودم دوشنبه یکدفعه با پنجه بوکس به دختر جوان ضربهای زد و بعد کتری آب جوش از سوی شاکی به سمت من پرتاب شد که دچار سوختگی شدم بعد از ترس بلافاصله آنجا را ترک کردم. احتمالاً بعد از فرار من دوشنبه اموال را سرقت کرده که من از آن خبری ندارم. من همان روز به بیمارستان رفتم و چند روزی هم بستری شدم. سپس شوهر و برادرم مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند. حالا هم یک بچه شیرخواره دارم و نمیتوانم از بچهام دور شوم.
بعد از اظهارات متهمان قضات وارد شور شدند و مهسا را به 15 سال حبس و 74 ضربه شلاق به خاطر طراحی نقشه سرقت و انجام آن و دوشنبه را به 5 سال حبس و 40 ضربه شلاق و اخراج از خاک ایران محکوم کردند. همچنین مقرر شد که متهمان اموال سرقت شده را به مالباخته باز گردانند.