گزارشی از اولین روز محدودیت های کرونایی:کرکره ها پایین ،عبور و مرور پر تردد

به گزارش کارگر آنلاین، هم اکنون خط دو، سه دقیقه، خط یک و چهار 3 و نیم دقیقه و خط سه، 6 دقیقه است.» به گفته او، احتمالاً تعداد مسافران مترو روند کاهشی داشته باشد، اما تا آن زمان ظرفیت، تعداد حرکت و سرفاصله قطارها حفظ خواهد شد. پیک سفر در قطارهای تهران از حدود6و نیم تا 8 صبح و 5 و نیم تا 20 شب است.تاکسیها خالی، اتوبوس و مترو شلوغمبرهن، یک راننده تاکسی خطی امابرخلاف دیگران معتقد است که روز بسیار خلوتی را پشت سرگذاشته و ازاین نظرازاجرای طرح رضایت کامل دارد:«من امروز از 6 و نیم صبح مسافرداشتم و برایم جالب بود که باوجود بارندگی شدید و تاحدودی آبگرفتگی اما خیابانها بشدت خلوت بود، بهطوریکه من درمسیرخیابان نصرت و جمالزاده به خیابان جلفا در سیدخندان، مسیری که در روزهای آفتابی بیش از یکساعت در ترافیک بودم، دیروز حدوداً 20 دقیقه بیشتر زمان نبرد.»آقای صلواتی، ساکن غرب تهران که برای خرید از میدان تره باراولین روز هفته را انتخاب کرده میگوید:«خوشبختانه نسبت به روزهای عادی خلوتتر بود و مردم هم بیشتر رعایت میکردند. انتظار داشتم که به خاطر دو هفته تعطیلی مردم هجوم بیاورند، اما اینطور نبود و جنس هم فراوان بود. قرار است دخترم برای دو هفته خانه ما باشد. اما جای دیگری میهمانی نمیرویم.»آقای بهزادیان، یک مسافربرشخصی است:«مسافر ازصبح کم شده، مردم جانشان را کف دستشان میگذارند، با مترو و اتوبوس میروند، اما حاضر نیستند، دربست بگیرند. وقتی 9 شب به بعد مسافرکشی تعطیل میشود، نباید فکر خرج زندگیام باشم؟این قانون به نفع تاکسیهای اینترنتی شده، مردم به اجبار باید تاکسی بگیرند.»ابوالحسنی، شهروند دیگری میگوید: «اسمش را گذاشتهاند تعطیلی اما کو گوش شنوا، همین امروز دخترم براحتی به آرایشگاه رفت. من کاسب فقط تعطیل کردهام.»ضرورت ارتباط سازمانی نهادهای مسئول با مردممحمد زینالی اناری، عضو انجمن جامعه شناسی ایران درباره لزوم رعایت پروتکلها به «ایران» میگوید: «درجامعه ایرانی یک مشکل اساسی وجود داشته که در دوران بحران خیلی پررنگتر شده و آن ارتباط سازمانی نهادهای مسئول با مردم است.بسیاری از سازمانها بهصورت تقلیل گرایانهای از نیروی انسانی فنی خود برای ارتباط با مردم استفاده میکنند، درحالی که ارتباطات خود دانشی پیچیده و مستقل است. علاوه بر این، در دوران بحرانی جامعه ما نیاز به آوردن یکسری متخصص ارتباطات اجتماعی دردل ساماندهی بحران داشت که از قضا تخصص ارتباطات سلامت هم در نهاد بهداشتی ما وجود داشته ولی نادیده مانده است.قطعاً اگر با پروتکل ومهارتهای دقیق گفتوگومحور با مردم صحبت شود، بیشترو بهتر برای همکاری وهمدلی بسیج میشوند. اما وقتی به یکسری دستورالعمل انتزاعی قناعت میشود، طبیعی است که گروههای مختلف آن انگیزش لازم برای همراهی با این قواعد را پیدا نخواهند کرد.»پذیرفتن خطر بالا رفتن آمار مرگحسین میرزایی مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره میگوید بعد از گذشت بیش از هشت ماه از آغاز همهگیری ویروس کرونا در ایران، نرخ ابتلا و مرگ و میر آن روند صعودی به خود گرفته است و ما هر روز بیش از روز گذشته به شنیدن ارقام چهارصد و اندی متوفی کرونازده عادت میکنیم.تعداد میانگین روزانه کشتههای کرونا از تعداد شهدای روزانه ما در جنگ تحمیلی بیشتر شده است و این یعنی هشدار جدی!وی میافزاید در بدو امر، یعنی در همان اسفندماه، مردم و دولت همسو با یکدیگر قرنطینه عمومی را پذیرفته و تا جای ممکن ارتباطات را کم کرده و به نکات بهداشتی اهتمام ورزیده شد. بههمین دلیل تعداد مرگهای ناشی از کرونا زیر 50 نفر بود.امید میرفت که با کنترل وضعیت، این عدد به سمت صفر میل کند و آرام آرام بر این بیماری غلبه کنیم. اما شاید تعطیلات نوروز اولین زنگ خطر برای مدیریت عمومی جامعه بود که دیگر با خواهش و تمنا نمیتوان مردم را به مراعات کاهش رفتوآمد دعوت کرد. به نظر میرسید بعد از این ایام قواعد سختگیرانهتری برای سلامت عمومی جامعه اتخاذ شود که عملاً چنین نشد و در نتیجه آمار ابتلا و مرگ بالا رفت. اکنون بیشتر خانوادههای ایرانی به نحوی با این بیماری درگیر شدهاند و شاید بزودی هر خانواده دستکم یک مرگ را در بین نزدیکان خود تجربه کند.