پاسخ به یک شبهه؛ چرا به شیعه رافضی می گویند؟
کارگر آنلاین | دشمنان شیعه، بهویژه وهابیت، با استفاده از بار منفی واژه رفض، شیعیان را رافضی مینامند و از بهکار بردن کلمه شیعه برای پیروان اهل بیت (علیهم السلام)، خودداری میکنند. مبلغان وهابی این واژه را درباره زائران ایرانی بسیار بهکار میبرند. ازاینرو، برای زائران این پرسش مطرح میشود که چرا به آنها رافضی میگویند؟
«رافضه» از ماده «رفض» به معنای ترک کردن و رها کردن است. «رفضتُ الشـیء أی ترکته»؛ «فلان چیز را رفض یا ترک کردم». به کسانی که با امیران و حاکمان خود مخالفت میکردند، روافض گفته میشد. درباره اصطلاح رافضی، میان نویسندگان تاریخ و عقاید، اختلاف است. برخی میگویند: رفض یعنی رها کردن دین: «اِنّما سَمُّوا الروافضَ لِکونهم رفضُوا الدینَ»؛ «علت نامگذاری روافض این است که آنها دین را رها کردند».
برخی نیز گفتهاند واژه رفض و رافضی، از سال ۱۲۲ هجری در زمان زید بن علی (علیه السلام) به کار برده شد. بغدادی مینویسد: «فرقه زیدیه را رافضی میگویند». به مرور زمان، این لقب درباره شیعه امامیه نیز به کار برده شد؛ چنانکه ابوالحسن اشعری مینویسد:
«و اَنّما سُمُّوا الإمامیة رافِضَة لِرَفَضهِم اِمامَة ابیبکر و عُمر».
برخی نیز معتقدند واژه رافضی، به کسانی که به اهل بیت (علیهم السلام) محبت و عشق میورزیدهاند، گفته میشده است؛ چنانکه امام شافعی گفته است:
اِن کان رفَضاً حبُّ آلِ محمد
فلیشهَد الثقلانَ اِنّی رافضی
اگر علاقه و محبت آل محمد (صلی الله علیه و آله) رفض است، پس آدمیان و پریان شاهد باشند که من رافضیام.
به هر حال، این واژه نخست، به معارضان حکومت وقت گفته میشد، چنانکه معاویه این لفظ را برای مروان و عدهای دیگر که پس از جنگ جمل نزد او آمده بودند، به کار برد و در نامه خود به عمروعاص نوشت: «وقد سقط الینا مروان بن الحکم فی رافضة اهل البصـرة»؛ «مروان با گروهی از رافضه (کسانی که با علی (علیه السلام) مخالفت میکردند) نزد ما آمد». علت اینکه بعدها به شیعیان رافضه گفته شد، این بود که شیعیان را به خروج از دین و ترک آن متهم میکردند و آنان را مخالف خلفا میدانستند. این اصطلاح درباره شیعیان به دو صورت به کار رفته است:
الف) گاهی این واژه، به همه فرقههای شیعه گفته شده، چنانکه اسفرایینی، امامیه را یکی از فرقههای رافضه دانسته و دو فرقه دیگر را کیسانیه و زیدیه بر شمرده است.
ب) گاهی این واژه به فرقه خاصی از شیعه (امامیه) گفته شده، چنانکه ابوالحسن اشعری گفته است: «دومین گروه از شیعه، رافضیان یا امامیهاند».
به هر حال، با مطالعه در تاریخ در مییابیم که برخی از اهل سنت، از این اصطلاح، به عنوان حربه برای تضعیف و به انزوا کشیدن شیعه استفاده کردهاند؛ چراکه از این راه، آنها را به رها کردن و ترک دین و خروج از اسلام متهم میکنند. وقتی شیعیان با چنین برخوردی از سوی اهل سنت روبهرو میشدند، نزد امامان معصوم (علیهم السلام) میرفتند و از این وضع شکایت میکردند و آن بزرگواران، با درایت این مشکل را به گونهای مطلوب حل میکردند. در روایتی آمده: یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) به ایشان عرض کرد:
مردم به ما لقبی میدهند که کمر ما را شکسته و قلبهای ما را پژمرده کرده است و حاکمان به بهانه این لقب، خون ما را مباح میدانند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیا منظورت لقب رافضه است؟» عرض کرد: آری. امام (علیه السلام) او را دلداری داد و به او فرمود: «اندوهگین مباش که گروه خاصی از اصحاب موسی (علیه السلام) که فرعون را رها کردند: به این نام، نامیده شدند. آری شما بدی را رها کردید، ولی آنان خوبی را».
از این روایت نکات ذیل به دست میآید:
۱. در آن زمان، شیعیان را رافضیان مینامیدند.
۲. بیشتر حکام اموی، آنان را رافضی مینامیدند و هدف آنان این بود که شیعیان را شکنجه و آزار دهند.
۳. رافضی دانستن شیعیان به این علت بود که آنان، به امام علی (علیه السلام) اظهار محبت میکردند و فضایل او را بر میشمردند و او را برتر از دیگران میدانستند. این در حالی بود که حکام اموی، اظهار محبت به علی (علیه السلام) و برشمردن فضایل او را جرم میانگاشتند.