چه کسانی از ورود به موضوع فتنه ۸۸ واهمه دارند؟
متن پیش رو را باید با این سوال آغاز کرد که چرا بعد از فتنه 88 و حماسه بزرگ 9 دی تعداد آثاری که با این موضوع ساخته شده زیاد نیست و آن تعداد آثاری که روانه پرده سینما شدند آن قدر قوی نیستند که به توان آنها را الگو قرار داد. اما با توجه به مسائلی و حواشی بهوجود آمده در روند ساخت، تولید و اکران این آثار باید سوال بزرگ و البته تاسفباری را مطرح کرد که چه کسانی از ورود به مسئله فتنه 88 واهمه دارند؟
کسانی که در تولید و ساخت فیلم در خصوص فتنه 88 و حماسه 9 سنگاندازی میکنند چه سودی از مسکوت ماندن وقایع سال 1388 میبرند. مرور وقایع برخی از فیلمهایی که با سنگاندازی و اقدامات مسئلهدار تعدادی از افرادی که جز لعبتک بودن دست سران فتنه و اربابان بیگانه خود هنری ندارند نشان میدهد فضای فرهنگی ما چقدر متزلزل است.
«بابک حمیدیان» که با توافقی شفاهی برای حضور در «ماهگرفتگی» به کارگردان «مسعود اطیابی» اعلام حضور کرده بود تحت تاثیر شرایط بوجود آمده انصراف داد. این فیلم مستقیما به اعتراضات و برخوردهای خیابانی آن روزها مربوط میشد.
«قلادههای طلا» به کارگردانی «ابولقاسم طالبی» نیز از انصراف بازیگرانش مصون نماند، «مریلا زارعی» مهمترین چهرهای بود که از حضور در فیلم انصراف داد. به گفته کارگردان فیلم زارعی بعد از خواندن سناریو، با پروژه قرارداد بست و چند ماهی هم سر قراردادش بود اما نتوانست فشارهای بهوجود آمده را تحمل کند و اعلام کرد نمیتواند در مقابل این فشارها مقاومت کند.
از طرفی به بقیه عوامل فیلم فشار آوردند تا مانع از ساخته شدن فیلم شوند. یکی از نکات در خصوص فیلم «قلادههای طلا» فضای حاکم بر اولین نمایش آن در جشنواره سیام فجر بود این فضا به گونهای بود که تماشاگران کل فیلم را در سالن برج میلاد با چراغهای روشن دیدند.
البته فیلمهای دیگری چون «پل چوبی» به کارگردانی «مهدی کرمپور»، «عصبانی نیستم» به کارگردانی «رضا درمیشیان» و «آشغالهای دوست داشتنی» به کارگردانی «امیر یوسفی» با محوریت وقایع سال 88 ساخته شدند که در حامی فتنه 88 بودند، این آثار نهتنها مشکلی در روند تولید نداشتند که در جریان توقیف و محدودیت اکران آنها بدل به بهانهای شدند تا مسئله فتنه تقویت شود.
هیچگاه مشخص نشد افرادی که مسبب شرایط بهوجود آمده برای فیلمهای منتقد فتنه شدند چه کسانی هستند. آیا نمیتوان با ردیابی این افراد دامنه نفوذ آنها را از عرصه فرهنگ و هنر قطع کرد؟ این مسئله یک فاجعه برای مدیریت فرهنگی به شمار میآید که متاسفانه نه فکری به حال شده و نه ظاهرا قرار است این قائله تمام شود. در چنین شرایطی این پرسش که چرا فیلمی در خصوص فتنه 88 ساخته نمیشود از اساس اشتباه است.
هر چقدر که ما در بحث نظامی و سیاسی مقتدر باشیم باید معترف بود که هنوز در جبهه فرهنگی به اقتدار نرسیدهایم تا بر مناسبات جهان تاثیر گذار باشیم. دشمنان ما نهتنها از تهاجم فرهنگی پا را فراتر گذشته بلکه به کمک ولنگاران فرهنگی در تولید محتوای ما نیز دخالت میکنند. به هیچ عنوان مدعی نیستیم کسانی که با مانع تراشی برای عوامل فیلمهایی که پیشتر اشاره شد حتما دشمنان خارجی هستند همین که عدهای در داخل نمیگذارند فتنه 88 روی پرده سینما مورد نقد قرار بگیرد همان راهی را میروند که بیبیسی و سیانان و لشکر هالیوودی ـ صهیونیستی میروند.
اقتدار نظامی به تنهایی تضمین کننده این نیست که نسل فردا و فرداها حتما در مسیر انقلاب اسلامی باشند، این توفق در جبهه فرهنگی است که میتواند نسلهای بعدی را در مسیر انقلاب نگهدارد. هر چقدر ما با حادثه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حماسه 9 دی فاصله میگیریم خطر تحریف بیشتر و بیشتر میشود و این خطر جز با سلاح فرهنگ مرتفع نخواهد شد.
در همین زمان که فاصله چندانی با رحلت امام خمینی نداریم راه امام و هدف امام و حتی جملات ایشان از سوی عدهای مصادره به مطلوب میشود و جامعه فرهنگی مهر سکوت بر لب زده است. با این روند نسل دهههای بعد با این هجمه از تحریف چگونه حقیقت امام خمینی (ره) را درک خواهند کرد؟
فتنه 88 حقایق بسیاری را روشن کرد و آن اینکه پرده از چهره اهل نفاق افتاد و هنرمندانی که خود را از مردم میدانستند نشان دادند که دقیقا در مقابل مردم هستند. جامعه فرهنگی ما به شدت نیازمند انقلابی از جنس حماسه 9 دی هستند. حماسهای که سلبریتیهای اجیر شده را به انزوا بکشاند و فضا را برای هنرمندان مومن انقلابی باز کند. این اتفاق به راحتی قابل حصول است به شرط آنکه مدیران فرهنگی در سیاستگذاریها خود اهل مصلحتاندیشی و مماشات نباشند.