محدث قمی در تالیفات خود به دنبال پرکردن خلاءهای جامعه بود
هفتاد سال پیش در چنین روزهایی روح پرفتوح محدث قمی از قفس تن آزاد و به ملکوت اعلی پیوست تا برای همیشه در جوار باری تعالی از رزق الهی متنعم شود. از همین رو به مناسبت سالگرد رحلت شیخ عباس قمی با حجت الاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری قمی نویسنده و پژوهشگر مسائل دینی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
*ابتدا توضیحاتی پیرامون زندگی مرحوم شیخ عباس قمی بفرمائید.
«عباس قمی» مشهور به محدث قمی در استان قم متولد شد. پدرش «محمدرضا قمی» فردی متدین بود که مردم برای آگاهی از وظایف شرعی خودشان به ایشان مراجعه میکردند. بانو زینب، مادرش از بانوان متدین و پارسا به شمار میرفت تا حدی که مرحوم حاج شیخ عباس قمی میگوید من هر موفقیتی دارم از برکت مادرم است.
محدث قمی مقدمات و دوره سطح دروس حوزوی را در بلاد مختلف اسلامی چون قم، مشهد و نجف گذراند. ایشان در اوایل سیر تحصیلی، از محضر اساتیدی چون «ملاّ فتح الله غروی شیرازی اصفهانی» معروف به شیخ الشریعه اصفهانی و «سید محمدکاظم یزدی» کسب علم نمود تا اینکه در سال ۱۳۱۶ ق در سن ۲۲ سالگی با هجرت به نجف با پیر و مراد خود «محدث حسین نوری» آشنا شد و به عنوان شاگرد تراز اول در محضر استاد تلمذ کرد و علوم حدیث را فرا گرفت. همچنین شاگردان بسیاری چون حاج شیخ مرتضی انصاری، حاج شیخ محمدعلی انصاری و … از خرمن معرفت ایشان خوشههای چیدند و افراد کثیری چون شیخ عبدالکریم حائری از پای منبر او سبک منبر یاد گرفتند.
امروزه آوازه مرحوم شیخ عباس قمی فراتر از کشورهای شیعی رفته و آثار و تالیفاتش در کشورهای اسلامی بسیار مورد توجه است به گونهای که علما و صاحب نظران دیگر بلاد اسلامی ایشان را از علما و محدثین بزرگ سده اخیر در جهان اسلام میشناسند.
*مرحوم شیخ عباس قمی چه آثار و تالیفاتی داشته اند؟
این عالم برجسته شیعی به لحاظ شخصیت و جایگاه علمی که در عرصههای مختلف علوم و معارف اسلامی چون قرآن، حدیث، تاریخ، تراجم، فقه، اخلاق، ادعیه و دعا داشت آثار و تالیفات حدیثی و دیگر علوم اسلامی فراوانی را از خود به یادگار گذاشت که یکی از آنان «سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثر» است که از مهمترین و معروفترین آثار پیرامون کتاب «عظیم بحارالانوار» مرحوم مجلسی محسوب میشود. الفاظ کتاب بحارالانوار مرحوم مجلسی در چاپ سابق سنگی بسیار ریز و در مجلدات ثقیل و سنگین طرح شده بود بر همین اساس ایشان برای نگارش کتاب «سفینه البحار» دو مرتبه کل بحار را مطالعه میکند و در طول ۲۰ سال این کتاب را مینویسد.
همچنین از دیگر کتابهای حاج عباس در فن تراجم «الکنی والاالقاب»، «الفوائد الرضویه» و «هدیه الاحباب» است. ایشان از طریق این آثار با کلام مؤدبانه و گفتار محترمانه رجال شیعه و اهل سنت را معرفی میکند بدون اینکه به ساحت کسی اهانت و یا اساعه ادب کرده باشد یعنی همان اخلاق عملی را در گفتار و نوشتار خویش رعایت میکند.
مرحوم محدث قمی انگیزه خود را از نوشتن «منتهی الآمال» بیان آن دسته از اخبار و روایاتی دانسته که احیای احادیث ائمه اطهار (ع) و گریه بر مصائب آنان را بزرگترین عبادات بیان میکند.
این محدث والامقام کتابهای فراوان دیگری چون «منتهی الآمال» را نوشت. این کتاب شامل یک دور شرح زندگانی چهارده معصوم است و غالباً درباره هر معصوم به موضوعاتی چون ولادت، نام، لقب، کنیه، معجزات، دلایل امامت، سخنان حکمتآموز، شهادت و بخشی از فضائل و ویژگیهای اخلاقی پرداخته است. مرحوم محدث قمی انگیزه خود را از نوشتن «منتهی الآمال» بیان آن دسته از اخبار و روایاتی دانسته که احیای احادیث ائمه اطهار (ع) و گریه بر مصائب آنان را بزرگترین عبادات بیان میکند. ایشان در این کتاب به دنبال ذکر ولادت، بیان مصائب پیامبر اکرم و همچنین ائمه معصوم (ع) است. علاوه بر آن، برخی از فضائل، مناقب و اخلاق معصومین را ذکر کرده، با این هدف که خوانندگان با خواندن و شنیدن این موارد، به ثواب احیای احادیث معصومین برسند و با گریه بر مصائب آنان، درجات مقربین را درک کنند. شیخ عباس قمی، کتاب خود را در کمال ایجاز و اختصار معرفی میکند که در چهارده باب مرتب شده است.
معروفترین اثر به یادگار مانده کتاب نورانی «مفاتیحالجنان» است، البته در مباحث اخلاقی نیز کتابهای فراوانی به قلم تحریر در آورده که برخی از آن آثار شامل «المقامات العلیه»، «منازل الاخره»، «انوار البلیه» و.. میشود و در موضوع حدیث غدیر نیز میتوان از کتاب «فیض الغدیر» نام برد. تاکنون از کتابهای این محدث والامقام حدود ۵۰ کتاب در ۸۰ مجلد به چاپ رسیده اما متأسفانه هنور ۵۰ مجلد ایشان به چاپ نرسیده است.
* شیخ عباس قمی در تألیف این کتب چه اهدافی را دنبال می کرده است؟
مرحوم شیخ عباس قمی در تالیفات خویش به دنبال پر کردن خلاءهای موجود در جامعه بود و همواره از انجام کارهای تکراری اجتناب میکرد. بر مثال وقتی ایشان مشاهده کرد کتاب «زادالمعاد» علامه مجلسی قلمی سنگین دارد و از دایره دسترسی مردم عوام خارج شده دست به قلم شد و کتاب معتبر و متقنی با عنوان «مفاتیحالجنان» نوشت. مفاتیحالجنان برآمده و حاصل دهها کتاب ادعیه است، البته مرحوم حاج عباس قمی ضمن نگارش این کتاب شریف نام بسیاری از کتب ادعیه پیش از خود مانند «اقبال» سید بن طاووس و … را با حفظ امانت بیان میکند.
کتابهای رجالی مرحوم عباس قمی مانند «الکنی و الالقاب» و «تحفه الاحباب» بسیار خوش سلیقه نگارش شده به قدری که امروزه از کتابهای رجالی دم دستی هر عالم شیعه به شمار میرود. همچنین «سفینه البحار» فهرستی از تمام مجلدات بحار مطابق با حروف اوایل عربی آن میباشد که افراد با دانستن ماده یک لغت به راحتی و آسانی میتوانند سایر مطالب مربوط به آن لغت را در سفینه پیدا کنند؛ بنابراین میتوان گفت آثار و تالیفات شیخ عباس قمی پر کننده خلاءهای ناشی از نبود مصادر و منابع مطمئن در جامعه شیعه به شمار میرود.
*از ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگی ایشان چه مواردی نقل شده است:
با منبرهایی که ایشان در ایران و عراق میرفت توانست خلق کثیری از مردم و فضلای حوزههای علمیه را بار بیاورد و تربیت کند. سبک زندگی ایشان باید برای همگان بخصوص طلاب و علمای حوزه علمیه الگو باشد.
زندگی مرحوم حاج شیخ عباس بسیار محدود بود، به طوری که از حد زندگی یک اهل علم عادی هم پایینتر بود. لباسش از یک قبای کرباسی بسیار نظیف، معطر و تمیز بود! چند سال زمستان و تابستان را با آن قبای کرباس میگذراند، هیچ گاه در فکر تهیه لباس مرغوب و تجمل نبود. فرش خانهاش گلیم بود. از سهم امام استفاده نمیکرد و میگفت من اهلیت ندارم از آن استفاده نمایم؛ از نظر غذا هم با ملاحظه و محتاط بود با اینکه سینه درد داشت و مبتلا به تنگی نفس بود و هر غذایی برایش مناسب نبود معالوصف اهمیت نمیداد و از هر غذایی و مقداری که میسر بود استفاده میکرد.
وقتی شیخ عباس قمی مشاهده کرد کتاب «زادالمعاد» علامه مجلسی قلمی سنگین دارد و از دایره دسترسی مردم عوام خارج شده دست به قلم شد و کتاب معتبر و متقنی با عنوان «مفاتیحالجنان» نوشت.
روزی در تهران خانه تاجری مهمان بود و موقع صرف غذا مقدار کمی غذا در ظرف میریزد و چون صاحب خانه مشاهده میکند و میخواهد برایش غذای بیشتری بریزد مرحوم شیخ میگوید: اگر خواستم بعد بریزید؛ در پایان هر وعده غذایی ظرف را به گونهای تمیز میکرد گویی دیگر نیاز به شستن نداشت. ایشان در همه شئونات زندگی به گونهای عمل میکرد که نشان میداد به قیامت و حساب روز جزا یقین دارد در حالی که بسیاری این را میگویند ولی یقین ندارند.
نسبت به اهل علم و علما مخصوصاً کسانی که اهل حدیث و روایت بودند تواضع بسیار و فروتنی میکرد، هیچگاه خود را بر دیگران مقدم نمیدانست، در مجالس و محافلی که وارد میشد زیر دست همه مینشست، و هنگام بیرون آمدن به دنبال همه راه میافتاد. اگر کسی از ایشان تمجید مینمود خواهش میکرد ادامه ندهد، در خانه به احدی تحمیل نمیکرد و از کسی خواهش انجام کاری نداشت. اگر به او محبتی میشد سپاسگزاری میکرد.
*آیا خاطرهای از اعضای خانواده ایشان در این خصوص در دست هست؟
حاج میرزا محسن محدث زاده فرزند این محدث والامقام میگوید: «مرحوم پدر ما علاقه داشت به محل خوش آب و هوایی برود که در آن درخت و نهر باشد، همانجا بنشیند از هوای آن استفاده کند در عین حال مشغول کتابت و مطالعه باشد. چون ایشان شب و روز مشغول نوشتن بود و آنی بیکار نمیماند بر این اساس چنین مکانهایی را انتخاب میکرد که هم تفریح و تنوعی باشد و هم از کار تألیف و تصنیف باز نماند.
در جنوب نجف اشرف، نزدیک محله جدیده سراشیبی بود که دارای نهر، سبزه زار و درختان نخل بود و هوای خوبی داشت و چون منزل ما به آن مکان که «جری» نام داشت نزدیک بود مرحوم پدر هنگام گرم شدن هوا به آنجا میرفت و به من میفرمود: اگر شما حاضر باشی برای من ظهر نهار بیاوری، من میروم تا از هوای لطیف جری استفاده کنم و هم مشغول کارم باشم؛ برای همین زمانی که از درس و مباحثه بر میگشتم که نوعاً اوایل ظهر بود نهار ایشان را هر چه که بود بر میداشتم به سوی پدر میرفتم.
اغلب وقتی میرسیدم، میدیدم ایشان مشغول خواندن نماز ظهر و عصر است، غذا را به ایشان میدادم و بر میگشتم. مرحوم پدرم روزها فقط یک قوری کوچک و یک استکان و مقداری قند و چای میبرد و همان جا مقداری چوب و بوته جمع و آتشی روشن مینمود و جایی درست میکرد. تا قبل از مغرب آنجا میماند و بعد از اقامه نماز مغرب و عشا به منزل بر میگشت. ایشان بسیار مقید به نماز اول وقت بود برای همین در همان بیابان نماز میخواند که وقت فضیلت فوت نشود.
کمتر اتفاق میافتاد که در رخت خواب بخوابد، همیشه یک بالش روی پای ایشان بود که هر وقت خسته میشد سر را روی آن میگذاشت و قدری استراحت میکرد، بعد از خواب بیدار میشد و فوراً وضو میگرفت و مشغول نوشتن و مطالعه میشد، به همین جهت هر وقت شبها نگاه میکردیم میدیدیم چراغ اتاق پدر روشن و مشغول کار است.
خلاصه مرحوم محدث قمی اهتمام داشت که دقیقهای از عمر مبارکشان بیهوده تلف نشود، حتی گاهی صبح زود میآمد بیرون منزل قدری قدم میزد و از هوای لطیف صبح استفاده میکرد در همین حین نیز مشغول مطالعه میشد که فرصت را از دست ندهد. اگر پیشامدی رخ میداد و از نوشتن و مطالعه باز میماند بسیار متأثر میشد، یادم هست یک روز صبح در ایام زمستان از اتاقشان که طبقه بالا بود برای صرف صبحانه به اتاق ما آمد، ما به جهت رفع سرما برای خودمان کرسی گذاشته بودیم، ایشان رفت زیر کرسی و طبعاً قدری چرتشان برد و من رفتم برای درس و ظهر برگشتم دیدم مرحوم والد هنوز زیر کرسی خواب است! همین که من آمدم ایشان بلند شد و پرسید چه وقت است؟ عرض کردم ظهر شده، آن قدر متأثر شد که فرمود ای وای بر من! نصف روز من گذشت و از آن استفاده نکردم؛ بعد نذر کرد اگر از این پس زیر کرسی نشست دو جز قرآن بخواند و بعد به کارهایش ادامه دهد.
بعد از آن هر وقت اتاق ما تشریف میآورد هر چه اصرار میکردیم که هوا سرد است زیر کرسی بنشینید، قبول نمیکرد و میفرمود این کرسی باعث شد نصف روز من به هدر برود و من از آن استفاده نکنم؛ در طول سال کمتر در رختخواب میخوابید. نماز شبش هرگز ترک نمیشد.
*راه رسیدن به این رتبه و مقام معنوی چیست؟
مرحوم حاج شیخ عباس یک عالم خوش سلیقه و خوش ذوق و در عین حال انسانی مخلص بود، همه کارهایش را تنها برای خدا انجام میداد بنابریان زمانی که خلوص با ذوق و سلیقه همراه شود کتابهای خوش خوان محکم و استوار پدید میآید. با اینکه هنگام رحلت سن زیادی نداشت و بیشتر از ۶۵ سال عمر نکرد اما در طول همین سالها یکصد جلد کتاب نوشت، و چون در نگارش این متون اخلاص داشت امروز کتابهای ایشان مورد توجه مخاطبان عام و خاص قرار گرفته به گونهای که این کتابها توانسته کتابهای قبلی را کنار بزند و بعدیها نیز نتوانند کتابی فوق آن بنویسند زیرا شیخ عباس قمی تنها برای خدا و اهل بیت (ع) مینوشت و از کتب دیگران تقلید نمیکرد، اینگونه نبود که بخواهد کتابی را برای اسم و شهرت بنویسد.
مرحوم شیخ عباس قمی ۳۰ سال اواخر عمرشان را در نجف زندگی کرد، آن مرحوم در شب سه شنبه ۲۲ ذی حجه ۱۳۵۹ قمری در سن ۶۵ سالگی درگذشت و پیکر ایشان را پایین قبر محدث نوری در صحن مطهر امیرمومنان علی (ع) کنار باب القبله به خاک سپردند.