گفت‌وگو با همرزم نواب صفوی:
نواب اگر زنده بود علیه حقوق‌های نجومی و اشرافی‌گری قیام می‌کرد
به گزارش کارگرآنلاین، اگر بخواهیم نگاهی به تاریخ ایران داشته باشیم و تاریخ را ورق بزنیم قطعا یکی از بازماندگان تاریخ ایران اسلامی کسی نیست جز محمدمهدی عبدخدایی.
او چهره‌ای آشنا دارد و بارها در رسانه ملی و روزنامه‌ها از تاریخ گفته؛ از فداییان اسلام و نواب صفوی گرفته تا آشنایی‌اش با امام(ره) که خاطراتی بس شنیدنی است.
چهره‌ای که همه را خوب می‌شناسد و تحلیل‌هایی می‌کند که هر انسانی را به فکر فرو می‌برد.
از گذشته‌هایی می‌گوید که مردم ایران چنان مجبور شدند که در قحطی آن زمان هسته‌های خرما را آسیاب کرده و بخورند.
از وابستگی ایران می‌گوید و اینکه روزگاری برای جمعیت 30 میلیونی ایران پزشک از بنگلادش و هندوستان می‌آوردند.
از آمریکا و سیاست‌هایش می‌گوید و اینکه آمریکا چگونه برای دنیا برنامه‌ریزی می‌کند.
مرد سرد و گرم چشیده تاریخ ایران که برگ برگ تاریخ در سینه‌اش نهفته است؛ از وقتی می‌گوید که آمریکایی‌ها به دنبال این بودند تا بذر و گندم ما را آمریکایی کنند تا ما وابسته به آنها باشیم؛ یا از مرغ‌های آمریکایی می‌گوید و بیماری که این مرغ‌ها داشتند تا مجبور شویم واکسن آن را از خود آمریکایی‌ها بگیریم.
یا وقتی از برنامه‌ریزی آمریکایی‌ها برای برنج مردم ایران می‌گوید که آنها می‌خواستند برنج ما هم به آنها وابسته شود.
اینجاست که مسئله نفوذ ذهن هر ایرانی را مشغول می‌کند.
او نه یک کتاب بلکه هزاران کتاب است و صحبت‌هایش را حفظ می‌گوید نه یادداشتی دارد و نه کاغذی.
از امام خمینی(ره) می‌گوید و اینکه او آمد تا امروز ما در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که برای منطقه و دنیا تصمیم می‌گیریم.
عبدخدایی می‌گوید: من اگر با نواب دستگیر شده بودم الان اینجا نبودم و افتخار این را داشتم که تیرباران می‌شدم و به خیل شهدا و دوستانم می‌پیوستم و خیلی از این چیزها را نمی‌دیدم.
فرصتی دست داد تا به او بگویم شما در سن 15 سالگی به آن شعور و درک رسیده بودید که تصمیم گرفتید فاطمی را ترور کنید و چگونه است در آن زمان یک نوجوان 15 ساله به این بلوغ فکری و سیاسی می‌رسد؟
عبدخدایی در پاسخ می‌گوید از کدام رسانه هستید و پاسخ می‌دهم خبرگزاری فارس.
به گوشه‌ای می‌رویم و می‌گوید: من در خانواده‌ای تربیت شدم که پدرم در سال 1311 از تبریز به مشهد تبعید شده بود.
وی ادامه داد: من در دفاعیه‌ای که در دادگاه کردم، متن دفاعیه این بود که از سن 10 سالگی مسائل را می‌فهمیدم.
عبدخدایی افزود: امروز روان‌شناسان دنیا می‌گویند یک بچه در سن 6 سالگی ابتدای زندگی‌اش به اندازه تمام عمرش آموزش می‌بیند.
همرزم نواب صفوی تصریح کرد: شاید من که توانسته بودم درک کنم و آن دفاعیه را انجام دهم به دلیل خانواده‌ام بود چرا که من، مرحوم نواب صفوی را در سال 1324 در منزلمان دیدم و امام رضوان‌الله تعالی علیه را هم در سال 1326 در منزلمان دیدم و به همین جهت اینها به رشد انسان کمک می‌کند.
مخزن‌الاسرار تاریخ ایران اذعان می‌کند: وجود چنین بزرگانی، فضای خانه، فضای مدرسه، بحث‌هایی که در منزل می‌شد همه و همه به این امر کمک می‌کند.
وی با بیان خاطره‌ای می‌گوید: مثلا مادر همیشه می‌گفت عکس شاه را بر درب دستشویی بزنید و اینقدر با شاه مخالف بودند که به مجسمه شاه در خانه ما می‌گفتند منجسه.
عبدخدایی عنوان کرد: اگر همین شرایط برای جوانان ما در خانواده‌ها فراهم شود همه آنها همین‌گونه خواهند شد.
در ادامه سوالات ما از این مخزن‌الاسرار تاریخ و جواب‌های نغز او در پی می‌آید:
اگر به آن دوران باز گردیم آیا فاطمی را ترور می‌کردی؟
من هیچ گاه از ترور او پشیمان نیستم.
اگر بخواهید مرحوم نواب صفوی را در یک جمله تعریف کنید چه می‌گویید؟
نواب صفوی یک انسان چندبعدی بود نواب هم بعد ایمان و هم بعد شجاعت و هم بعد تقوا و هم مبارزی سخت در مقابل کفار بود.
اگر نواب الان بود و شرایط را می‌دید چه‌کار می‌کرد؟
اگر نواب صفوی بود قطعا مطیع ولایت فقیه بود و قطعا علیه اشرافی‌گری و حقوق‌های نجومی قیام می‌کرد و لذا مقام معظم رهبری در خاطراتش می‌‌فرماید اولین تشعشات انقلابی‌گری را در مغز من نواب صفوی به وجود آورد.
درست است که می‌گویند نواب صفوی با ترور فاطمی مخالف بود؟
اگر نواب صفوی مخالف بود که ترور انجام نمی‌گرفت، نواب صفوی در 26 بهمن سال 1331 آزاد شد و در 27 بهمن ماه با دسته گل به دیدن من آمد و من و نواب تا یک شب مانده به دستگیری نواب با او در منزل آیت‌الله طالقانی مخفی بودیم.
توصیه شما به جوانان چیست؟
مطالعه کنند و اینکه بدانند چه زندگی می‌کنیم و دنیا و اتفاقات پیرامون خود را تحلیل کنند دنیا را بشناسند و ببینید که کجا بودیم و به کجا رسیدیم.
منبع: فارس
