داستان شهیدی که از کار فرهنگی خسته نمیشد
آیین رونمایی کتاب «لذت سادگی»؛ خاطرات اکرانکنندگان جشنواره مردمی فیلم عمار، طی مراسمی در مسجد المهدی بهارستان، طی مراسمی برگزار شد.
بنابرین گزارش، در ابتدای این برنامه، حجتالاسلام ناسخیان، امام جماعت مسجد المهدی در سخنانی با اشاره به شهیدان مدافع حرم؛ حامد کوچ کزاده، امیررضا قاسمپور، عباس دانشگر و شهید رحیم کابلی از اکرانکنندگان جشنواره عمار بیان کرد: بنده به عنوان طلبه ناچیزی که در مسجد خدمتگزار هستم، این حرکت مبارک و پیوند میان مسجد و هنر را به فال نیک میگیرم و امیدوارم که این حرکت، ادامهدار باشد. در کلمات مقام معظم رهبری، من عبارتی را دیدم که ایشان به همین دوستان جشنواره عمّار فرموده بودند که توجه سینما به مقوله دین و آمدن این معارف داخل سینما یک حرکت بزرگ و مبارکی است.
شباهت اکرانهای عمار با دفاع مقدس
وی افزود: به عنوان یک طلبه شهادت میدهم که در این چند سالی که در مسجد خدمتگزاری میکنم، الان زبان روز دین، رسانه میشود بخصوص در این دوران یک ساله کرونایی، برای همه این مطلب، واضح شده که باید به صورت بهروز، اعتقادات و مطالب دینی را به بهترین زبان که همین زبان رسانه هست، به مردم منتقل کرد، البته آن شیوه تقدیم مسجدی که همان منبر و محراب باشد به جای خودش، اما باید اعتراف کرد که بعضی از مطالب، امتحانش جز از طریق رسانه شاید ممکن نباشد یا به تعبیری اینطور که رسانه میتواند این مطلب را به تصویر بکشد و منتقل بکند به مخاطب، مخصوصاً مخاطب جوان، ممکن است از جهات دیگر تبلیغاتی این چنین به کار نیاید.
حجتالاسلام ناسخیان با اشاره به فعالیتهای جشنواره عمار عنوان کرد: آن اخلاصی که من به عنوان طلبه کوچک در این عزیزان دیدم، شاید بشود به حرکات خالص اوایل انقلاب و جنگ تشبیه کرد. به تعبیر بعضی از بزرگان در اتاقهای غیررسمی، این عزیزان جهادگر آتش به اختیار، کارهای بزرگی را رقم میزنند.
وی در ادامه با اشاره به تجربه نمایش فیلم در مسجد توضیح داد: از زمانی که ما ویدیو پرژکتور و این پرده را برای اکران فیلم که در ابتدای کار بعضاً ناملموس بود و با انتقاداتی مواجه بودیم، به مسجد آوردیم، میتوانم بگویم اهالی مسجد در زمینه مسائل روز و سیاسی بسیار بیشتر از قبل در جریان قرار گرفتند. من به خاطر دارم در یک اکرانی که اوایل فیلم محمد رسول الله(ص) ما در مسجد اعلام کردیم، در تالار شهرداری نزدیک هفتصد نفر آمدند که از من سؤال کردند آیا شما آنقدر در مسجد نمازگزار دارید؟ گفتم که خیر، مسجد ظرفیت این حجم از افراد را ندارد، اما همین که اعلام کردیم جمعیت زیادی آمدند. عرض بنده این است که این جمعیتی که مسجد میتواند آنها را مخاطب خودش قرار بدهد، تصور بعضیها اینگونه است که طرف میآید نماز بخواند یا دعایی بخواند و والسّلا،. اما واقعا با این اکرانها پنجرهای به روی مردم باز شد و این تجربه اولین تجربه شخصی بنده در مسجد بود، در کنار این اکرانها بسیاری از مطالب میتواند به مردم منتقل بشود و افرادی که دید و نگاهشان به مسجد ممکن است دید کاملی نباشد را جذب مسجد بکنیم و با دین آشنا بکنیم.
ناسخیان اضافه کرد: یک فرقی که مسجد با جاهای دیگر دارد حتی حسینیه، این است که مسجد تعطیلی ندارد. شما حتی جمعه ظهر هم اینجا تشریف بیاورید نماز جماعت برگزار میشود و هرروز حدیث خوانده میشود. مردم را باید جذب به مسجد کرد تا بدانند که مسجد فقط جای عبادت نیست، البته از مهمترین کارها عبادت در مسجد است ولی پیامبر وقتی وارد مسجد شدند در آن روایت و دیدند عدهای مشغول عبادتاند و عدهای مشغول تعلیم و تعلم هستند، رفتند سراغ گروه دوم. شیوهی بهروز تعلیم و تعلم در عصر کنونی تصدیق میکند که الان چطور بچههای شما دارند درس میخوانند، دانشجویانی که در منازل شما هستند، همه اینها از طریق رسانه ادامه تحصیل میدهند. پیامبر من برای تعلیم و تعلم آمدم. انشاءلله خداوند به همه ما اخلاص و نیت پاک بدهد که این حرکت مبارک ادامه داشته باشد و مطالب دینی و اعتقادات را از این طریق به شیعیان امیرالمؤمنین منتقل بکنیم.
سینماگر هنوز نمیداند چطور با مسجد ارتباط بگیرد
در بخش بعدی این برنامه، امیر داسارگر، کارگردان فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» در سخنانی گفت: زمانی که دوستان برای این برنامه تماس گرفتند، به دو دلیل تصمیم گرفتم خدمت شما باشم؛ یکی اسم همین مسجد بود چون میخواستم ببینم مسجدی را که هرروز از جلویش رد میشوم بیایم و ببینم داخل آن چه خبر است که الحمدلله متوجه شدم که تصادفی نیست و اوضاع خوبی دارد. دوم اینکه بالاخره اینجا مسجد هست و بنده حدود ۵ الی ۶ سال هست که بهوسیله آثاری که در این سالها داشتم با مسئله اکرانهای مردمی جشنواره عمار آشنا شدم و در این زمینه جزو خوش اقبالها بودم، با یکی دوتا از کارها توانستم با شهرها و محلههای مختلفی برخورد داشته باشم و با آنها همکلام شوم و دوستان خوبی پیدا کنم. واقعا از بُعد شکرگزاری قبول کردم، تشکر از همه کسانی که در این سالها زحمت کشیدند.
وی تصریح کرد: در این چند سال و در اکرانهای مردمی جشنواره عمار فرصتی ایجاد شد، همیشه نظرم این بود که ما زمانی که فیلم میسازیم، هم خودمان از خودمان و هم دیگران سؤال میکنند که این فیلم قرار است از کجا پخش بشود؟ در ده سال گذشته در جشنواره عمار، یک مسیری برای عرضه و اکران فیلمهای کوتاه، طی شده است. شاید کارهای خیلی کوتاه در بستر صدا و سیما پخش میشد اما الان الحمدلله یک خیال راحتی وجود دارد، یک پشتوانه وجود دارد و امکانش هست که با امنیت سراغ تولید رفت که اسمش را امنیت مخاطبین میگذارم. یعنی شما خیالتان راحت است که بالاخره یک جامعه و مخاطب پیگیری دارید که کارها به دستشان میرسد، حال بسته به کیفیت کار و شناختی که از ذائقه مخاطب داریم، رقابت وجود دارد که حتما شما هم میدانید بعضی فیلمها توانستهاند که خیلی بیشتر مخاطب جذب کنند و بعضی فیلمها خیلی کمتر. بستگی به خود اثر دارد که چقدر بتواند نظرات را جلب کند.
داسارگر در همین باره افزود: امیدوارم که حتماً این جریان گسترش پیدا کند. اتفاق خوشیمنی هم که افتاده، این است که آقای رسول احمدی، نویسنده کتاب که از دوستان عزیز بنده هستند و کار ما در مقابل ایشان به چشم نمیآید، خودشان در این عرصهها و اکرانهای جشنواره عمار کار کردند، مردانگی و اخلاص زیاد میخواهد که با کمترین امکانات و شرایط مختلفی که وجود دارد، با حفظ انرژی و انگیزه، مسیر را ادامه داد. به خاطر دارم قرار بود در یک مسجدی، فیلم سینمایی اکران بشود ولی ویدیو پروژکتورشان سوخته بود و یک جمعیت ۵۰۰، ۶۰۰ نفری آنجا حضور داشتند و به هر حال سختیهایی هم وجود دارد. امیدوارم که این جریان روز به روز در مساجد و محافل بیشتر گسترش پیدا کند و جا بیفتد تا این آثار بتواند پیشزمینهای برای ساختن فردای انقلاب بشود.
این فیلمساز در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: سینما به هر دلیلی با یک سری فضاها غریبه است که یکی از آنها یا مهمترین آنها مسجد هست یعنی چهل و دو سال که از انقلاب گذشته، من وقتی قرار میشود برای یک کاری و یک صحنهای بخواهم وارد مسجد بشوم، نمیدانم باید چکار بکنم. ما باید این فاصله را کم کنیم تا بتوانیم بعداً در سینما تغییری ایجاد کنیم. این رفت و آمدها و بدهبستانها لحظاتی را برای ما میسازد و ما را در موقعیتهایی قرار میدهد که شاید در یک رفت و آمدهای عادی و معمولی نسبت به یک نمازگزار مسجد نمیشود پیدا کرد. امیدوارم که فیلمسازها وقتی که با موقعیت اکران روبرو میشوند حواسشان به این موضوع هم باشد. به هر حال ما وارد سینما شدهایم که یک سری مسائل را که قبل از ما کمتر به آن توجه شده است به سمتش برویم. برای اینکه بتوانیم از پس آن بربیاییم و خیلی دلچسب و جذاب مخصوصاً برای نسل جدید به تصویر بکشیم نیاز به یک سری نشست و برخواستهایی وجود دارد تا این اتفاق به نحو بهتری بیافتد.
«لذت سادگی» میتواند الهامبخش ایدههای جدید باشد
در بخش بعدی این مراسم، رسول احمدی از نویسندگان کتاب «لذت سادگی» در ارتباطی اسکایپی گفت: من الان از مسجدی که که اولین بار خودم سال ۸۹ شروع به اکران فیلمهای جشنواره عمار کردم، صحبت میکنم. این اکرانها و فعالیتهای فرهنگی، دغدغهای شد که این تجربهها که یک جایی ثبت بشود، به همین خاطر ایدهی کتاب مطرح شد.
احمدی عنوان کرد: کتاب «لذت سادگی»، در واقع یک جور توصیف است، توصیفی درباره اینکه چطور اکرانهای مردمی جشنواره عمار اتفاق میافتد. یعنی مجموعه خاطرات و تجربیات ثبت شده است. خود همین کتاب میتواند یک منبع باشد برای کسانی مثل اکران کنندگان و الهامبخش ایدههای جدیدی جهت بررسی الگوهای کارهایی مانند ارتباط با مخاطب برای پژوهشگران و کسانی که کار آکادمیک انجام میدهند، باشد. زمانی که این خاطرات را جمعآوری میکردیم همزمان شد با کاری که برای پایان نامه دانشگاه ارائه میدادم و سعی کردم با دسته بندی همین مطالبی که از اکران کننده ها گفته بودم، اعم از انگیزههایشان، روشهایی که برای جذب مخاطب انجام میدهند و اینکه چه کارهایی انجام میدادند، پایاننامهام را ارائه دهم. این باعث شد که به سمت سؤالات مختلفی که در ذهنم به وجود آمده بود بروم و به این مواردی که گفته شد بپردازم.
اکرانهای عمار، بازی ۱۲۰ساله سینمای ایران را به هم زد
در ادامه این مراسم، سعید مستغاثی، نویسنده و منتقد سینما طی ارتباطی اسکایپی در سخنانی گفت: اکرانهای مردمی جشنوارهی عمّار، یک بازی طراحی شده ۱۲۰ساله برای سینمای ایران را به هم زد. در مطلبی که در کتابم هم نوشتم، اشاره کرد. سینما طراحی شده بود که هویت دینی و ملی این مملکت را بزند. هدف سینما از ورودش به کشور توسط فراماسونرها و درباریها به این کشور که در کتاب «حکایت سینماتوگراف» مفصلا به آن پرداختم، این بود که هویت مردم را تغییر دهند. همان چیزی امام خمینی(ره) هم بعد از ورودشان در بهشت زهرا گفتند که سینمای ما، مرکز فحشا شده است.
اکران مردمی جشنواره عمّار از دو لحاظ این بازی را به هم زد. یکی اینکه آن حالت لاکچری و طراحیای که سینما را محدود به یک طبقه خاص و شبهروشنفکرها عنوان میکرد، به هم زد و سینما را به روستاها، مساجد، مدارس و... برد. دومین مسئله هم اینکه برخلاف آن سینمایی که میخواست مردم را
غافل کند از دغدغهها و باورهایشان و مشغول کند به یک سری زرقوبرقها و روابط غیردینی و غیراخلاقی، این سینمای عماری آمد دغدغه مردم را گفت و سینمایی بود که برای مردم بود، چیزی که شعارآرزوی تمام سینماهای دنیاست، هالیوود، بالیوود و ... همه ادعا دارند که ما مردمیترین سینما هستیم، ولی هیچکدام نمیتوانند ادعا کنند که در آن زوایای پنهان روستاها و نقاط دورافتاده رفتند، ضمن اینکه همه با بلیطها و اکرانهای گران و لابیهای سرمایهداری هستند، از این جهات، جشنواره عمّار بهخصوص اکرانهای مردمی آن، این بازی را به هم زد و این خیلی نکته مثبتی است و انشاءلله که بتواند ادامه پیدا کند.
نماز جماعت روی سن سینما
در همین کتاب «لذت سادگی»، میبینیم که در سن سینما، نماز جماعت برگزار میشود، بعد فیلم اکران میشود، این چیزی است که عدهای نمیخواستند اتفاق بیافتد و میخواستند دین از زندگی مردم کنار برود، امّا جشنواره عمّار این کار را میکند. در اعتکاف، مسجد و... فیلم اکران میشود، اینها اتفاقهای عجیبوغریبی است که واقعا نمیخواستند اتفاق بیافتد و طراحیهای ۱۰۰ساله انجام داده بودند تا ذهن مردم را به سمت سینمای رایج خودشان منحرف کنند.
نکتهی دیگر این است که جهادگرهای عمّاری که خیلی زحمت میکشند، از این موقعیت استفاده کنند و حواسشان باید خیلی جمع باشد، سینما، جای غفلت کردن هست، شهید آوینی به صراحت گفته که ماهیت سینما، غفلت است، نباید اعتماد مردم مساجد، روستاها و جاهای دورافتاده که به خاطر انحرافات به سینما نمیرفتند ولی به خاطر اعتماد به جشنواره عمار، در اکران فیلمها حاضر میشوند، ضایع کرد، نباید فیلمهایی نشان داد که مثل همان آثار سینمای قبل باشد، همه همّ و غم کانونهای سلطه، نفوذ در چنین جاها و جشنوارههایی است که در آن انحراف ایجاد کنند.
وی تصریح کرد: جشنواره عمّار اتفاقهای مهمی را میتواند رقم بزند. بنده هم افتخار این را داشتم که چندین دوره داور این جشنواره باشم و در جاهای مختلف فیلمهای عماری را دیدم. متأسفانه در یک جاهایی میدیدیم که تکنیک بر محتوا میچربد، همان چیزی که شهید آوینی از آن با عنوان «حجاب تکنیک» یاد میکند. فیلمسازان باید حواستان باشد، عدهای از بیرون، تحریک میکنند که شما تکنیک و سینما ندارید، نباید گول این حرفها را خورد. به عنوان کسی که ۳۰-۳۵سال در سینما حضور دارم قاطعانه اعلام میکنم که جشنوارهی عمّار به لحاظ تکنیک حتی دهها مرتبه بالاتر از امثال برخی جشنوارههاست، در واقع نود درصد این جشنوارهها اصلاً سینما نیست و با سینما نسبتی ندارد اما جشنوارهی عمار نود درصد فیلمهایش سینماست. این خیلی مهم است و نباید گول برخی را خورد، شبهروشنفکراها کارشان فقط شعار دادن است.
مستغاثی با خطاب قرار دادن فیلمسازان عماری تاکید کرد: شما باید کار خودتان را بکنید و به دغدغههای مردم و ارزشها بپردازید. در سینمای ما صد سال است که ارزشهای مردم و آن افتخارات، شهدا و نقاط عطف تاریخی و باورها و دغدغههای صد سال است سانسور میشود و شما اینها را به سینما میآورید، این مسئله، کم موهبتی نیست ولی باید مواظب این غفلتهای سینما باشید.
شهیدی که از کار فرهنگی خسته نمیشد
در بخش انتهایی این مراسم، همسر شهید مدافع حرم حامد کوچکزاده که از اکرانکنندگان جشنواره عمار بودند، در سخنانی گفت: دربارهی شهید کوچکزاده صحبت زیاد شده است ولی احساس میکنم اگر به بُعد فرهنگی شهید بپردازم، بهتر است. آقا حامد را بیشتر از اینکه یک آدم نظامی در شهر بشناسند، به عنوان یک آدم فرهنگی میشناختند. یعنی شاید خیلیها بعد از شهادت ایشان متوجه شدند که ایشان یک آدم نظامی هم بوده است. سر او درد میکرد برای اینکه کار فرهنگی اعم از برگزاری مراسمات مذهبی گرفته تا نمایشگاه کتاب و هرکاری که از دستش برمیآمد، انجام بدهد. یکی از این کارها هم اکران آثار جشنوارهی عمّار بود.
خانم روزافزای تصریح کرد: یکی از مسائلی که باعث شد شهید کوچکزاده خیلی مشتاق به این قضیه باشد، به این خاطر بود که احساس میکرد که با انجام این کار گره از مشکلی باز میکرد و یا دغدغهای گفته میشود. درباره جشنوارهی عمّار سعی میکرد در مساجد شهرستانهای اطراف خودمان اکران مردمی داشته باشد. یادم میآید که اجتماع های کوچکی داشت که فیلمها را اکران و نقدوبررسی میکردند. شهید، روزهایی که این کارها را انجام میداد حال بسیار بهتری داشت و هیچ وقت از کار فرهنگی، احساس خستگی نداشت. بعد از شهادتش دفتر خاطراتش را که مرور میکردم، صفحهای نیست که این را عنوان نکرده باشد که امروز هم گذشت و ما کاری از پیش نبردیم آنقدر این بحث فرهنگی برایش اهمیت داشت. چقدر خوب است که این آدم که همیشه دغدغه فرهنگی داشت، به این شکل از دنیا رفت.
وی در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: شهید کوچکزاده، آنقدر آدم متواضعی بود که کمتر پیش میآمد که حرف از شهادت بزند و میگفت که من لیاقت شهادت را ندارم اما هیچوقت پیش نمیآمد که به من بگوید که دعا کن که من شهید بشوم. بیشتر دوست داشت زندگی پرکار، پرشور و با فعالیت زیاد داشته باشد. شهید کوچکزاده در ۴ دی ماه ۹۴ به سوریه اعزام شد و در ۱۲ بهمن ۹۴ به شهادت نایل شد که ماجرای شهادتش هم برمیگردد به آزادسازی نبلوالزهرا که در همان عملیات آزادسازی بود که ایشان به شهادت رسید.
خانم روزافزای تصریح کرد: در آخر میخواهم جملهای از خود شهید بگویم، همیشه دیدگاه و نظر ایشان در رابطه با کارهای فرهنگی این بود که شما وقتی کاری را انجام میدهید باید تصور کنید که تنها هستید و همه روبهروی شما هستند.
بنابرین گزارش، در بخش پایانی این مراسم، با حضور نمازگزاران مسجد المهدی(عج)، از تابلوی یادبود کتاب «لذت سادگی» رونمایی شد.
لازم به ذکر است کتاب «لذت سادگی» در ۲۳۲صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و قیمت ۲۷هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقمندان جهت تهیه این کتابها علاوه بر کتابفروشیها میتوانند به صفحات مجازی این ناشر به نشانی @raheyarpub و یا سایتvaketab.ir مراجعه کنند.
انتهای پیام/