آیا «گاندی انتخابات ۹۶» میتواند غربگرایان را از سرزمین مادری بیرون کند؟
چنددقیقه با کاندیدای خاص «گاندی انتخابات ۹۶»ریاستجمهوری
به گزارش کارگرآنلاین، همه رجال جمهوری اسلامی ِ دهه شصت، خاص بودند و او میان آنها، خاص تر. مدل اصلاح صورت و نحوه لباس پوشیدنش میان آن همه مسئول خاکی و مردمی و غریب هم منحصر به فرد بود. راستش را بخواهید، از همان روزهای اول، بیش از هرکس شبیه گاندی بود و البته تلاش می کرد به اندازه رهبر هندی، آرام به نظر برسد. بیست سال پس از آخرین مواجهه مستقیم با مردم، دوباره از حاشیه به متن بازگشته و یکی از متغیرهای معادلهی شش مجهولی ریاستجمهوری دوازدهم شده. داریم از سیدمصطفی میرسلیم صحبت میکنیم. مرد 71 سالهی متولد خیابان مولوی تهران، که با لباس کار و شعار درستکاری، کمپین انتخاباتی خود را کلید زده.
مهندس یا مدیر؟
آیا یک مهندس میتواند مدیر خوبی هم باشد؟ این سوال تقریباً عمری به اندازه عمر مهندسی دارد و البته هیچ پاسخ مشخص و قطعی هم ندارد. میرسلیم اما در تمام سوابق کاریاش، میان مهندسی و مدیریت در رفت و آمد بوده. سال 44 دیپلمش را از دبیرستان البرز گرفته و همراه دوستانش، برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شده. شاید آن روزهایی که با لباس فرم مدرسه البرز از حوالی پل کالج عبور میکرده و تصویر دلبرانهی پلاسکوی تازهساز را در چشمانش قاب میگرفته، هیچوقت تصور نمیکرده پنجاه سال بعد، خودش و پلاسکو جزئی از اجزای عالم سیاست باشند. سید مصطفای جوان آن روزها اما ، به مهندسی فکر میکرده و به فرانسه.
از پواتیه، با موتور
پنج سال بعد از پایان تحصیل در مدرسه البرز، لیسانس مکانیک را از دانشگاه «پواتیه» فرانسه میگیرد و دو سال بعد، فوقلیسانش را با تخصص «موتورهای درونسوز» از مدرسه عالی نفت و موتور پاریس. همه چیز برای آغاز زندگی لاکچری آقای مهندس جوان فراهم است. تا سال 54 در همان فرانسه مشغول به کار میشود به محض بازگشت به ایران، به عضویت هیات علمی دانشگاه پلیتکنیک میرسد. از 54 تا 57،مدیریت بهرهبرداری شرکت راهآهن شهری تهران و حومه به عهده او گذاشته میشود. با این وصف، میرسلیم از معدود مدیران پس از انقلاب است که روزهای پیش از انقلابش را نه در زندان های پهلوی، که پشت میز مدیریت سپری کرده . او البته هیچگاه حامی پهلوی نبود و در همان سالها ، با تاسیس گروه سیاسی«پویای توحید» نشان داد که قرار نیست یک مهندس ایدهآل، تحصیل کرده و توحیهگر برای شاه باشد.
مجروح 57، نخستوزیر 59
انقلاب نه فقط مدل اداره حکومت کشور،که مدل زندگی میلیونها ایرانی را متحول کرد. چیزی شبیه «از این رو به آن رو» شدن .مهندس جوان حکایت ما هم با قدم گذاشتن در مسیر انقلاب، وارد رودخانه خروشان تحولی شد که سر آخر، از مهندس ِ فرنگرفتهی اتوکشیده، مدیری پرکار و پرمسئولیت برای جمهوری اسلامی ساخت. از همان روزی که در شهریور 57 مجروح شد و احتمالاً تکلیفش را تمام و کمال با پهلویها روشن کرد، تا سالهای میانی دهه هفتاد یکبند در پست و مسئولیت و انجام وظیفه بوده . یکی از گزینههای پیشنهادی بنیصدر برای نخستوزیری بود و البته با مخالفت مجلس، هرگز رسماً برای این سمت معرفی نشد. مابقی دهه شصت برای او خلاصه میشود در چندین مسئولیت متعدد و متنوع. از عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی تا سرپرستی شهربانی کل کشور. از قائممقام وزیر کشور تا مشاور عالی ریاستجمهوری. میرسلیم دهه شصت را اینطور و با این عناوین گذراند.
آقای ارشاد
دولت نخست هاشمی رفسنجانی را با عنوان «مشاور رئیسجمهور در امور تحقیقات» سپری میکند و چهار سال بعد، پس از عدم توفیق سیدمحمد خاتمی و علی لاریجانی در اداره وزارت ارشاد، رفسنجانی این وزارتخانه را به مهندس موتورهای درونسوز میسپارد. جنس میرسلیم، حالا جور میشود. سیاهه مسئولیتهای پرشمار او فقط همین عنوان «فرهنگی» را کم داشت.
بیست سال بعد...
از آن روز به بعد، سید مصطفی میرسلیم همیشه مردی در حاشیه بوده. حتی مکان استقرارش در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به گونهای نیست که او را در تیررس دوربینها قرار دهد. انگار این بیست سال برای او، دوران بازگشت به مهندسی مکانیک بوده. مسئولیت جدیاش در شرکت فنی مهندسی «ایپکو» را جدیتر گرفته و با گذر از عناوین فرهنگی و سیاسی و امنیتی، به اصل تخصصش بازگشته. تخصصی که سالها بعد، همچنان ردپایش را در تسلط او به زبان فرانسه، میتوان دید.
کمپین 96
گفته میخواهد «دولت راستی و درستی» تشکیل دهد. به همین سادگی. بر خلاف اکثر نامزدهای حاضر در صحنه، از پشتوانه قدرتمند یک حزب ریشهدار و متمول بهرهمند است و از نظر ستادی، منظم و با برنامه به نظر میرسد. اما رایاولیهای این انتخابات، در روزگاری که او آخرین مسئولیت اجراییاش را داشته به دنیا نیامده بودند. انگار این چیزها برای موتلفه در آخرین اولویتها قرار دارد که هنوز تنور انتخابات درست و حسابی روشن نشده، در زمستان 95 از مصطفی میرسلیم به عنوان نامزد نهایی خود در انتخابات 96 رونمایی میکند. موتلفه، تخصص بالایی در بهکارگیری مجدد رجال نسل اول انقلاب در دوران نسل سوم و چهارمیها دارد. باید دید میرسلیم، در بیست روز باقی مانده میتواند خودش را در دل نسل سختپسند سوم و چهارم جا کند، یا باز هم نامزد موتلفه رتبه یکی مانده به آخر را کسب خواهد کرد.
علیه تنگنظری
زودتر از هر نامزد دیگری برای انتخابات اعلام آمادگی کرد و در نتیجه، انسجام برنامهها و اهداف کمپین انتخاباتیاش، از برخی رقبا بهتر است. از همان روز ثبت نام و حضور با لباس کارگری، نشان داد که رونق تولید از جدیترین برنامههایش است. او میگوید:« برای چارهجویی رفع مشکلات باید از کسی انتظار داشته باشیم که بفهمد و تجربه کار داشته باشد، اگر وضع به همین روال ادامه یابد چهار سال دیگر را هم به باد خواهیم داد.» درباره سیاست خارجی هم معتقد است:« تندروی و کندروی در سیاست خارجی ناشی از عدم شناخت صحیح است.» در جمع دانشجویان مازندانی هم گفت:« با تنگ نظری سیاسی نمی شود دولت و کشور را اداره کرد.»
از مولوی تا ولنجک
مرد 71 ساله، حالا از سایه بیرون آمده و در معرض جذابترین رقابت عمرش قرار گرفته. برای او اهمیتی ندارد که رئیس جمهور در کدام محله تهران زندگی می کند، خودش هم ساکن ولنجک است و نزدیک 5 میلیون و 600 هزار تومان حقوق ماهیانه دارد. درباره حقوق رئیسجمهور هم، رقمی نزدیک به 20 میلیون را پیشنهاد میکند. تاکید دارد وزرایش را از میان 40 تا 50 سالهها انتخاب خواهد کرد، بیست سال جوانتر از خودش.
آیا این بار هم گاندی پیروز میشود؟
میرسلیم، نماد تام و تمام «راست سنتی» است. مردی که تقریباً تمام المانهای موتلفه را دارد: سوابق مبارزاتی، تحصیلات بالا، تمکن مالی و البته تدین. متخصص «موتورهای درونسوز»، در شرایطی برای ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کرده که خوشبین ترین ناظران هم رتبهای بهتر از جابگاه سنتی موتلفه را برایش متصور نیستند. گفته با قالیباف و رئیسی رقابت نمیکند و هدف اصلیاش، نقد علمی دولت ناتوان حسن روحانی است. حضورش در انتخابات، برای تجدید خاطره با نسل باسواد و کم ادعای رجال دهه هفتاد، جذاب است و نقدهای مسلط و حسابشدهاش به دولت یازدهم احتمالاً دیدنی خواهد بود. آیا گاندی، این بار هم میتواند غربزدهها را از سرزمین مادریاش بیرون کند؟
منبع:خبرگزاری دانشجو