سرداری که از محضر عقد یکسره به جبهه رفت+فیلم
اوایل انقلاب بود که همراه با تدریس در دبیرستانهای همدان و برگزاری کلاسهای عقیدتی در کلاسهای هلال احمر و آمادگی نظامی شرکت کرد. خاله همسرش، همکارش بود و وقتی ویژگیهای اخلاقی و روحیه انقلابیاش را دید، او را به خواهرزادهاش که یک پاسدار بود، معرفی کرد.
مراسم ازدواجشان هم خاص برگزار شد. همین که عقد کردند، داماد رفت و تا یک ماه بعد هم برنگشت! قبل از مراسم عقد، آقای داماد که با تعدادی از دوستانش قصد عزیمت به جبهه را داشت، ماشین را نگه داشت و گفت: آن طرف خیابان کاری دارم! بعد از برگشتنش، دوستان سپاهیاش پرسیدند: چرا این قدر دیر کردی؟ در جواب گفت: هیچی، رفتم عقد کردم و برگشتم!
سردار علی شادمانی و همسرش به جای جشن عروسی به پابوس امام رضا (ع) رفتند و زندگیشان را شروع کردند. چند سال بعد با حمله دموکراتها به پاوه به این شهر رفتند و با وجود اینکه شهر خالی از سکنه شده بود و فقط نیروهای نظامی مستقر بودند، در پاوه حضوری پررنگ داشتند.
سردار علی شادمانی، معاون هماهنگکننده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء
با ملیحه فرجی، همسر سردار علی شادمانی، معاون فعلی هماهنگکننده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء که سالها همراه با همسرش در جنگ با دموکراتها حضور داشته و اکنون معلم بازنشسته است، به گفتوگو نشستیم. او در این گفتوگو درباره نقش خانواده در پشتیبانی از حضور رزمندگان در دفاع مقدس، همچنین سختیها و دشواریهای حضورشان در مناطق جنگی سخن به میان آورده که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم. قبل از آن، این فیلم را مشاهده کنید: