اصولگرایان دچار یک بیبرنامگی در حوزه اولویتبندی
راههای برونرفت از دوقطبی حاضر چیست؟
به گزارش کارگرآنلاین، در پی فضای انتخاباتی کشور به یک دوقطبی وارد شد که حالا با دو ماه گذشتن از آن نتوانستیم از این دوقطبی خارج شویم. فضای کشور اینطور اقتضا میکرد در انتخابات با حفظ دوقطبی جامعه را به سمت کاندید موردنظر سوق داد و از آن برای حفظ سازمان رأی استفاده کرد. اما در دوران پسا انتخابات و تشکیل دولت نمیتوان این دوقطبی را پذیرفت. ظرفیت 16 میلیونی رأی منتقدین در کنار مشکلات مختلف اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور را در معرض تهدیدات جدی قرار داده که نمیشود از آن فرار کرد. یا باید بایستیم و مشکلات را حل کنیم و یا باید در این مشکلات « فرار را بهقرار ترجیح دهیم» و مسیر خود را از انقلاب دور سازیم. بهطور حتم بخش اول و ایستادن و حل مشکل تنها راه چاره جریانات سیاسی در کشور است. اما نمیشود به دولت و جریان اصلاحات چیزی را دیکته کرد. آنها کار خود را بر اساس گفتمان خود چه صحیح یا چه غلط انجام میدهند اما میشود در یک دیکته درون گفتمانی موضوع را بررسی و راهکار ارائه داد. جریان انقلابی و اصولگرایی نباید فراموش کنند که گفتمانشان برگرفته از نگاه ولایت ( امام و رهبری) است و با این محور و نخ تسبیح میشود مواردی را جدیتر دنبال یا از کنار مواردی به تغافل عبور کنند. بر همین اساس چند محور برای این برونرفت پیشنهاد میشود:
الف) اولویتبندی
اولویتبندی جریان انقلابی نباید دولت، رئیس دولت یا بخشی از بدنه اصلاحات باشد. توان جریان انقلاب بیش از آن است که خود را مصروف بازیهای توییتری یا هر چیز دیگری کند. بارها در این چندروزه شاهد بودیم یک شخص یا یک فرد در جریان اصلاحات یا دولت چیزی گفتند و توان جریان انقلابی برای پاسخ به آن مصروف شد. شاید جواب دادن به آن ضرورت داشته باشد اما آیا تمام توان و صرف آنهم ضرورت دارد؟ حتماً اینطور نیست. اصولگرایان دچار یک بیبرنامگی در حوزه اولویتبندی شده است. بازخوانی بیانات رهبری پیرامون مباحث اولویت مند کشور یک ضرورت است.
ب) وحدت در گفتمان، وحدت در اقدام
وحدت در گفتمان را همه بیان میکنند اما وحدت در اقدام به چه صورتی میخواهد دربیاید، خدا میداند. آیا باید منتظر بود که تمام ظرفیت 16 میلیون رأی جریان انقلابی در نگاه اپوزسیونی به دولت بنگرند. قطعاً این آفت بزرگی است. دولت پس از روی کار آمدن و تنفیذ بهطور حتم دولت همه افراد جامعه با هر نوع تفکری است. حتی اگر دولت هم این جریان را با فهرستی از اتهامات و واژههای سیاسی و غیرسیاسی متهم سازد، جریان انقلابی نیاز به یک گذشت استراتژیک دارد تا نقایص مهمی چون اقتصاد را از مرز تهدید به فرصت هدایت کنند. گذشت استراتژیک آغاز وحدت در اقدام است. ما با گفتمانهای مختلف در آنسوی مرز وحدت میکنیم اما نمیتوانیم در حوزه اقدام در درون کشور به یک انسجام ملی برسیم؟ اینجاست که عبور از نفس و توجه به انقلاب و ارزشمندی انقلاب مهمتر از همه آنچه داریم میشود.
ج) جمع شدن و دست برداشتن از پراکندگی
مهمترین عاملی که جریان انقلابی را تضعیف نموده و شاید کشور را هم به مرز تهدیدهای بالفعل هدایت کرده نبود جمع واحدی برای حوزه اندیشه ورزی است. متأسفانه در سالهای اخیر تریبون داران همه فن حریف جای اندیشهورزان متخصص را گرفتهاند و جامعه به هر سمتی بخواهند میبرند و هیچکس نیز به آنان چیزی نمیگوید. به نظر میآید جریان انقلابی به این موضوع نیز توجه کنند تا در آینده قدرت بیشتری برای بازدارندگی نظام به وجود آورند.
پارس نیوز