احتیاط امام در پاسخ به سوال حسن روحانی!
![احتیاط امام در پاسخ به سوال حسن روحانی! احتیاط امام در پاسخ به سوال حسن روحانی!](https://kargaronline.ir/images/news/66283/thumbs/thumb2_66283.jpg)
به گزارش کارگرآنلاین، پس از آنکه امام خمینی(ره) در مهر ۱۳۵۷ از عراق به فرانسه تغییر سکونت میدهند، حسن روحانی نیز مدتی بعد از لندن به پاریس میرود. در همین اثنا، مهدی بازرگان از تهران به پاریس میرود. روحانی در خاطرات خود از سفر بازرگان به پاریس و دیدار با امام(ره) چنین میگوید: «روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۵۷ آقای بازرگان برای دیدار امام به نوفل لوشاتو آمده بود. فکر میکنم آقای میناچی هم همراه وی بود. موقع غروب بود که به نوفل لوشاتو رسیده بودند و بعد از نماز مغرب و عشا در منزل مقابل (اندرونی) خدمت امام شرفیاب شدند.»
گفتنی است پیش از آن، بازرگان در مرداد ۵۷ طی نامه ای از امام خمینی(ره) خواسته بود که یک هیات 3 یا 4 نفره را که امام(ره) به آنها اعتماد دارد، معرفی نمایند. وی در تاریخ ۳۰ مهر ۵۷ نیز که به اتفاق ابراهیم یزدی در پاریس به دیدار امام(ره) رفته بودند، همین درخواست را مطرح میکند که امام خمینی(ره) پاسخی به آنها نمیدهد.
باید توجه داشت این همان نکته مهمی بوده که هم ساواک و هم سازمان سیا و هم سازمان جاسوسی انگلیس به دنبال یافتن پاسخ آن بودهاند. پس از ماجرای مسموم کردن و شهادت شهید مصطفی خمینی، رژیم شاه و حامیانش امیدوار بودند تا نهضت اسلامی امام خمینی(ره) ادامه پیدا نکند و با رحلت امام(ره)، خیال آنان آسوده شود؛ اما هنگامی که میبینند پس از شهادت فرزند امام(ره)، این نهضت اوج گرفت، درصدد برمیآیند تا با شناسایی جانشینان احتمالی ایشان و حذف فیزیکی آنان، انقلاب را ابتر کنند. لذا شناسایی 3 یا 4 نفر شخصیت اصلی مورد اعتماد امام(ره) در داخل کشور که از سوی بازرگان و یزدی دنبال میشود، به همین منظور بوده تا با از میان برداشتن آنها، بتوانند جلوی انقلاب را بگیرند و یا ضربه اساسی به آن وارد کنند.
با توجه به ارتباطات ویژه بازرگان با حکومت شاه که اسناد آن در مصاحبههای وی در شهریور ۵۷ با مسئولین ساواک موجود است، و برخی عناصر سیا و همچنین ارتباطات سابقه دار ابراهیم یزدی با مامورین آمریکایی، میتوان حدس زد که آنها احتمالا این مأموریت را از طرف ساواک و به صورت غیرمستقیم از طرف سازمان سیا بر عهده داشته اند.
امام(ره) نیز که گویا به این درخواست آنها شک برده بودند، از پاسخ دادن به آن اجتناب میکنند. به این ترتیب، بازرگان و یزدی در ماموریت خود برای شناسایی افراد مورد اعتماد امام خمینی(ره) شکست میخورند.
اما حدود 2 هفته بعد، حسن روحانی در دیدار با امام(ره) سوال مشابهی را مطرح میکند. او در این رابطه میگوید: «صبح یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۵۷ [برای چهارمین دفعه] از پاریس به نوفل لوشاتو آمدیم. حدود ساعت 9 صبح خدمت امام رسیدم. مقداری پول به عنوان سهم امام بود که خدمت امام تقدیم کردم و سپس خدمت ایشان مسالهای را مطرح کردم که گفتن آن برای من سخت و تلخ بود و به سختی خودم را راضی کردم که مطرح کنم. عرض کردم امروزه حرکت انقلاب و هدایت مردم و امید ملت ایران به جنابعالی است. نقش جنابعالی برای دوست و دشمن روشن است. ولی اگر خدای ناکرده برای جنابعالی حادثهای پیش بیاید، وضع انقلاب و نهضت اسلامی چه میشود؟ ”اَفَاِن ماتَ اَو قُتِل” برای شما هم هست. اگر صلاح میدانید، به نحوی فردی را به عنوان جانشین خودتان معرفی کنید که اگر خدای ناکرده حادثهای پیش آمد، به انقلاب لطمه جبران ناپذیری وارد نشود. بعد اضافه کردم، مثلا از جنابعالی سوال کنیم راجع به احتیاطات شما در مسایل فقهی، به چه کسی مراجعه کنیم که پاسخ جنابعالی به این سوال میتواند تا حدی راهگشای مساله باشد.
امام فرمودند: نیازی نیست. بعد به من نگاه کردند و فرمودند: نگران اینگونه مسایل نباشید. اگر حادثهای رخ داد، مردم خودشان میدانند که چه باید بکنند و چه کسی را باید انتخاب کنند.»
همانگونه که ملاحظه شد، امام خمینی(ره) همان طور که به سوال بازرگان و یزدی جواب ندادند، از پاسخ به سوال حسن روحانی نیز خودداری کردند. چرا؟!
منبع: خیبرآنلاین