ظریف؛ ظرفیت و توان پیشبرد دیپلماسی پس از برجام را ندارد؟
کادوهای که وزارت خارجه به غرب طلبکار هدیه می دهد
به گزارش کارگرآنلاین، جانسون برای آزادی جاسوس هایش به ایران می آید و ماکرون قصد دارد برای فشار به دولت و نظام ایران در بحث منطقه ای و موشکی قصد سفر به ایران را دارد، آیا می توان نام آن را دیپلماسی سازنده یا تعاملی برد – برد نامید؟
ارتباط با کشورهای اتحادیه اروپا نه بد است و نه آنچنان خوب و عالی که برخی از دولتمردان و دیپلمات های کشور باری آن ذوق زده می شوند و آن را به عنوان دستاورد سیاست تنش زدایی خود معرفی می کنند. هزینه های بسیاری نیز برای افزایش سطح روابط با کشورهای اروپایی به کار رفته است ولی آنچه در انتها حاصل شده، سیاست گام برداشتن اروپا برای گرفتن امتیازات بیشتر و حتی خصمانه بوده است.
سیاست کلی جمهوری اسلامی در ارتباط با اروپا برقرای روابط مسالمت جویانه است، بنابراین هدف این یادداشت، بی توجهی به این روابط یا قطع آن نخواهد بود. ولی باید توجه کرد آیا در زمینه چنین اربتاطاتی ایران توانسته منافع پایدار و باثباتی به دست آورد؟
این در حالیست که در دولت های نهم و دهم، برقراری روابط با بسیاری از کشورهای حاضر در آمریکای جنوبی یا آفریقا، مورد تمسخر برخی از جریان ها و فعالین سیاسی قرار می گرفت و عدم سفر هیات های خارجی غربی را ناشی از انزوا و مدیریت ضعیف سیاست خارجی می دانستند.
هرچند در این میان مناقشه هسته ای و هم نوایی اروپا و آمریکا برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بی تاثیر نبود با این وجود باید به این نکته نیز توجه کرد، کشوری مانند چین، منافع خود را به اروپا یا آمریکا محدود نساخته و برای بازاریابی محصولات خویش سرمایه گذاری هنگفتی در قاره آفریقا و آمریکای لاتین صورت داده است. بنابراین یافتن متحدان غیر غربی، نه یک مولفه منفی بلکه یک سرمایه گذاری دراز مدت است.
به طور کلی می توان گفت، روابط ایران با کشورهای اتحادیه اروپا، به دلایل مختلف شکننده بوده است و در واقع این روابط فاقد عناصر ثباتبخش و پایدار است. با موشکافی این روابط در طول 4 دهه اخیر باید اذعان کرد که این روابط بر اساس یک آهنگ منظم، برنامه ریزی و زمان بندی شده پیشرفت نرفته و همواره با ایست های ناگهانی همراه بوده است و اساسا” با توجه به اختلاف نظراتی که بین ایران و اتحادیه اروپا در برخی مسائل مانند حقوق بشر، سیستم های قضائی دوطرف، مسائل منطقه ای، تروریسم و غیره وجود داشته، هر یک از این اختلافات می تواند مانع از پیشرفت این روابط در یک دوره طولانی مدت شده است. با این دو طرف همواره مشتاق افزایش سطح روابط بوده اند که در طول 4 دهه با مشکلاتی همراه بوده است.
گفتگوهای انتقادی در دولت هاشمی، گفتگوها تحت عنوان «گفتگوهایی فراگیر و سازنده» در دوران دولت خاتمی و در حال حاضر نیز گفتگوهایی سطح بالا، در دولت روحانی، نمونه هایی از سطح روابط ایران و اتحادیه اروپا برای مذاکره و گفتگو حول مباحثی مانند حقوق بشر، مسائل هسته ای، مسائل سلاح های کشتار جمعی، روند صلح خاورمیانه و مسئله سلمان رشدی، انرژی، حمل و نقل، محیط زیست و ... بوده اند. که در مورد گفتگوهای انتقادی، دادگاه مینوکوس پایان آن را رقم زد و گفتگوهای دوران دولت اصلاحات نیز به موضوع هسته ای گره خورد و به اغما رفت. در دولت کنونی نیز گفتگوهای سطح بالا در حال انجام است که به نظر می رسد با طرح مباحثی مانند دفاعی و منطقه ای این مذاکرات نیز به شکست بیانجامد.
دولتمردان و حامیان دولت اعتدالی، بزرگترین برگ برنده خود را برجام می دانند که به وسیله آن توانسته اند پای هیات های بزرگ دیپلماتیک و اقتصادی غربی را بار دیگر به کشور باز کنند. با این حال باید دید ماحصل چنین سفرهایی چه بوده است؟
هرچند حتی حضور چنین هیات هایی که به صورت 100 تا 400 نفره از کشورهایی اروپایی در ماههای اول برجام به ایران سفر می کردند با افزایش سیاست های تحریمی و خصمانه آمریکا کاهش پیدا کرده و برای مثال بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس در قالب هیات چند نفره به ایران آمد. چنین روابطی را نمی توان پایه گذار روابط باثبات دانست و سفر مقامات غربی به تهران نیز بیشتر جنبه فشار و تهدید و تطمیع پیدا کرده است.
در سفر جانسون به ایران یکی از دستور کارهای اصلی وی، تلاش برای آزادی جاسوسان انگلیسی مانند نازنین زاغری بود و سفر اعلام شده ماکرون به ایران در اوایل سال 97 نیز در قالب فشار به ایران جهت مذاکرات دفاعی و موشکی خواهد بود. برجام راه تسهیل فشار به ایران را همواره کرده است.
حصول برجام این ذهنیت را در غرب ایجاد کرده که با فشار و تهدید می توان ایران را به پای میز مذاکرات کشاند و در موضوعات مورد بحث، امتیازاتی به دست آورد و محدودیت هایی را اعمال کرد.
چنین رویه ای بدون قطع هیچ دستاوردی برای ایران نخواهد داشت و دوران بی دستاوردی در ارتباط با اروپا همچنان ادامه خواهد داشت و کشورهای غربی هر روز طلبکارتر از دیروز، مباحث خصمانه ای را علیه منافع ملی ایران پیگیری خواهند کرد.
اینکه وزیر خارجه انگلیس فرصت ملاقات با تمامی مقامات بلندپایه ایران به غیر از رهبر معظم انقلاب را پیدا می کند، نشانه های خوبی ندارد، حال آنکه دستورکار چنین دیدارهایی نیز تلاش برای آزادی جاسوس های انگلیسی از سمت دیپلمات های انگلیسی باشد. ورود طلبکارانه دیپلمات ها و مقامات غربی به ایران، حاصل دیپلماسی است که تنها با مماشات و تعارف با غرب در ارتباط است و عنصر قاطعیت در آن مشاهده نمی شود.
منبع: جهان نیوز