ضرورت تأمل در فلسفه و آداب روزهداری

رسول رسولیپور، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، به مناسبت تقارن عید پاک مسیحیان با روزهای پایانی ماه شعبان و فرارسیدن ماه رمضان یادداشتی درباره فلسفه روزهداری به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر میگذرد؛
«دیروز عید پاکِ (Easter) مسیحیان جهان بود. یکشنبهای که به اعتقاد ایشان، عیسی مسیح، پس از مصلوب شدن در جمعه (good friday) گذشته، از قبر برخاست (resurrection) و مسیحیان پس از یک دوره چهل روزه (Lent) امساک در خوردن و آشامیدن، آن را جشن میگیرند.
چلّه روزه مسیحیان، ۱۰ روز مانده به دوره سالیانه روزه مسلمانان (رمضان) پایان یافت. در روزها و شبهایی که با عطر مناجات شعبانیه و بهار طبیعت، خوشبو و دلانگیز شده است.
سال ۱۳۸۹ و در اولین سال تدریسام در دانشگاه نوتردام آمریکا، کلاسی داشتم با عنوان «الهیات تطبیقی کاتولیک و تشیّع» (Catholicism and Shiism). یکی از دانشجویان، کشیشی مسیحی بود که از کشور آفریقایی کنیا برای گذراندن دوره دکتری الهیات به نوتردام آمده بود. یک روز هنگامی که بحث روزهداری در دو سنت مسیحی و اسلامی طرح شد، پس از توضیحات من در تفاوت امساک در خوردن مسلمانان و مسیحیان؛ که ما هیچ نمیخوریم و آنها تنها محدودیتهایی در خوردن دارند، از من پرسید شما واقعاً در ایام روزه هیچ نمیخورید؟ پاسخ دادم خیر. گفت: حتی قهوه؟!
خاطره دیگرم مربوط به آخرین سال همکاریام در دانشگاه نوتردام میشود. تابستان ۲۰۱۳، مشغول انجام یک طرح پژوهشی در نوتردام بودم. ماه رمضان رسید و من و خانواده شروع به روزهداری کردیم. روزهای آغازین رمضان بود که دو همکار الهیدان مسیحیام به دفتر کارم مراجعه کردند و با اشتیاق از من خواستند تا آنها را با شیوه روزهداری مسلمانان آشنا سازم تا ایشان نیز با من روزه بگیرند. به آنها گفتم که از هنگام بیداری در صبح، تا غروب آفتاب، چیزی نخورند و نیاشامند. تابستان بود و روزهای گرم و روزههای ۱۷ ساعته را در شهر دانشگاهی نوتردام تجربه میکردیم.
روز بعد، حوالی اذان ظهر بود که من وضو گرفته بودم و آماده اقامه نماز ظهر میشدم که ناگهان آن دو بزرگوار را پشت درب دفترم دیدم. یکی از ایشان خطاب به من گفت خیلی خوشحالیم که امروز را در روزه داری با تو شریک هستیم اما برای اطمینان از اینکه شیوه روزهداری شما را درست فهمیدهایم به تو مراجعه کردهایم. رسول، تو گفتی هیچ چیز نخوریم، خوب تا الان نخوردیم. اما آیا تو همچنین گفتی که هیچ چیز هم نیاشامیم؟ حتی آب؟! چون ما هر چه بیشتر از تشنگیمان میگذرد، توانِ فکر کردنمان کمتر میشود!
از آن روز، این گفتوگوها در ذهنم میچرخد؛ به ویژه زمانی که دوباره رمضان فرامیرسد و من مشغول فلسفیدن در آداب روزه؛ بهویژه نخوردن و نیاشامیدن میشوم.
انتهای پیام