چرا رهبر انقلاب طرح موضوع استعفای دولت را بازی در پازل دشمن میدانند
به گزارش کارگرآنلاین، علی جمشیدی دبیر سیاسی فرهیختگان طی یادداشتی نوشت: حمایت مجدد رهبر انقلاب از دولت دوازدهم آن هم در شرایط نامساعد اقتصادی کشور از دید بسیاری از کارشناسان وجوه چندگانه سیاسی- اجتماعی داشت، به عبارتی هم جای پای محکم حاکمیت در مسیر تقویت جمهوریت نظام و صیانت از آرای عمومی بود، هم تقویت انسجام در جامعه و ارتقای امیدواری به آینده. اینکه این دولت باید بماند از طرفی هم موجب شد دولت حسن روحانی که امروز تحت فشار افکار عمومی قرار دارد، بداند که نهتنها از حمایت ویژه شخص رهبری برخوردار است، بلکه آنقدر این حمایت پرقدرت است که تا آخرین روز ادامه خواهد یافت و در هر شرایطی حتی تلاطمهای بزرگ اقتصادی تضعیف نخواهد شد. سخنان رهبری البته دو پیام دیگر هم داشت، یکی برای منتقدان بیمنطق و مغرض دولت که انتظار زمین خوردن دولت را میکشند و یک پیام برای خارجیها که مترصد ایجاد اختلاف و شکاف میان دولت و حاکمیت و این دو با جامعه هستند. آیتالله خامنهای به هر دوی این گروهها مجددا اعلام کرد که در مسیر حفظ منافع ملی تا کجا پای رای مردم و کمک به دولت ایستاده و کوتاه هم نخواهد آمد.
کسانی که حافظه تاریخی قابل اطمینانی دارند بهخوبی میدانند که این حمایتها البته بینظیر نیست و پیش از این نیز با همین قوت و با همین صدای رسا، چه در دولت حسن روحانی و چه در دولتهای گذشته از دولت سازندگی تا اصلاحات و نهایتا دولتهای محمود احمدینژاد وجود داشته است.
با اینکه در ایام بعد از انتخابات سال 88 منافقان و بسیاری از کسانی که سعی در به آشوب کشیدن کشور داشتند مخالف حیات سیاسی دولت احمدینژاد بودند، آیتالله خامنهای از 24 میلیون رای مردم و به عبارت دیگر از چهل و اندی میلیون رای که به نظام اعتماد کرده بودند و پای صندوق آرا آمده بودند صیانت کردند، چنانکه در انتخاباتهای سال 92 و 96 این اتفاق تکرار شد. در دورانی که بیتدبیریهای دولت دهم با فشارهای بینالمللی توامان باعث ایجاد تلاطمهای گسترده در بازار ارز و طلا در اواسط دهه 90 شد، آن موقع هم این رهبری بودند که به دولت کمک کردند اداره کشور تا روز پایانی با خدشه روبهرو نشود. آیتالله خامنهای در تمام آن روزها، سازناکوک پاستورنشینها را هم تحمل کردند و نگذاشتند خانهنشینی، جریان انحرافی و برخی دیگر از رفتارهای عجیب و غریب کشور را با فقدان دولت مرکزی روبهرو کند.
حمایتهای آیتالله خامنهای از دولت اصلاحات از وجه دیگر حتی قابلتوجهتر از امروز یا دولتهای نهم و دهم بود. زمانی که اصلاحاتیها پشت سر هم و به هر نحوی از تحصن در مجلس گرفته تا اغتشاش خیابانی برای کشور بحران ایجاد میکردند و به قول شخص محمد خاتمی صدای دشمن از اردوگاهشان به گوش میرسید، حمایتهای رهبر تا آنجا پیشرفت که حتی گفتند هر روز برای سیدمحمد خاتمی و دولتش دعا میکنند.
برای مثال رهبر انقلاب در سال ۸۱ و در دیدار با خاتمی و کابینه وی حمایت ویژهای از دولت داشتند؛ مانند امروز که در مقابل کسانی که میخواهند دولت نتواند کشور را اداره کند، تاکید میکنند: «اگر فرض کنیم کسی به خاطر اختلاف سلیقه یا اختلاف فکر یا برخی تحلیلها و استنتاجهای سیاسی طبعا غلط، آرزو کند دولت در کار خود موفق نشود یا در عمل برای عدم موفقیت دولت کاری کند و حرکتی انجام دهد، به هیچوجه پذیرفته نیست.»
در مورد حمایتهای آیتالله خامنهای از دولت هاشمیرفسنجانی هم که شاید اصلا نیازی به بازخوانی تاریخی نباشد، چراکه اعطای نشان درجه یک فتح به اکبر هاشمیرفسنجانی در شهریور 1369 یا تقدیرها و حمایتهای مکرر از دولت وی تا روز پایانی در اذهان وجود دارد. به کار بردن تعبیرهایی چون «معتقد، متدین، علاقهمند به کار و عاشق به خدمت» برای اعضای هیات دولت در اولین دیدار پس از انتخاب کمفروغ هاشمی در سال 72 مثالی برای این حمایت ویژه رهبری از دولتهاست.
علاوهبر همه اینها باید گفت که حتی افرادی چون میرحسین موسوی هم بارها موید کم نگذاشتن آیتالله خامنهای برای دولتهای مختلف بودهاند. میرحسین موسوی هم در سال 87 با اشاره به همین رفتارهای رهبری میگوید: «رهبر انقلاب در هر شرایطی از دولتها حمایت کردهاند و این مساله بسیار مهمی است. ولی اینکه تصور کنیم هر کاری که دولتها و دستگاههای مختلف میکنند، کاری است که ایشان تایید میکنند دید درستی نیست. هر دولتی که با رای مردم میآید برای اینکه بتواند کار خود را انجام دهد نیاز دارد مورد حمایت واقع شود و این مساله دیگری است.»