بهداشت و درمان؛
گوشت خوک را بهتر بشناسیم+جزییات پژوهش های جدید
به گزارش کارگر آنلاین مقاله حکمت تحریم گوشت خوک در قرآن ، حدیث و علم نوشته حسینعلی علایی و ابراهیم رضایی آدریانی باز نشر می شود.
چکیده
در چهار آیه از قرآن کریم خوردن گوشت خوک به صراحت تحریم شده است و مسلمانان همواره از آن پرهیز کردهاند. در عین حال در بسیاری از کشورها گوشت خوک یک کالای پرفروش و رایج بازار است. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی این حیوان و احکام مربوط به آن و همچنین اشارهای به برخی روایات وارده در این زمینه، امراض و بیماریهایی که در اثر خوردن گوشت این حیوان گریبانگیر انسان میشود، به تفصیل آمده است. و تلاش شده جدیدترین دستاوردهای علمی و یافتههای روز دنیا در این زمینه گردآوری گردد.
واژگان کلیدی: قرآن، خوک، خوردنیهای حرام، اعجاز تشریعی.
مقدمه
یکی از ابعاد اعجاز قرآن، اعجاز تشریعی آن است؛ بدین معنا که احکام و قوانین آن در طول تاریخ و برای همة زمانها و مکانها پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی بشر بوده و هست و بر تمامی مکاتب بشری و حتی کتب آسمانی پیش از خود برتری دارد؛ از اینرو، آموزههای انسانساز و حیاتبخش آن همواره به مصلحت بشر و زمینهساز رشد و تعالی اوست؛ هرچند علم ناقص بشر به عمق این مصالح پی نبرده باشد. نظام قانونگذاری اسلام و مجموعه احکام و آداب آن تنها دستورالعملی است که در صورت رعایت همه جوانب آن بشر به سعادت دنیوی و اخروی خواهد رسید.
در جامعه امروزی که بشر خود را از تعالیم ناب آسمانی محروم کرده و مکاتب بشری عهدهدار قانونگذاری جوامع شدهاند، تحلیل و ارائه دستورات قرآن کریم و شرع مقدس اسلام به همه بشریت، بیش از هر چیز ضروری مینماید.
در دهههای اخیر با توجه به پیشرفت علوم و راهیابی بشر به بسیاری از پیچیدگیهای طبیعت، پرده از برخی اسرار نهفته در احکام اسلام برداشته شده است. البته روشن است که علوم تجربی همواره در مسیر آزمون و خطا حرکت میکنند و هرگز نمیتوان همه یافتههای آنان را قطعی دانست، اما مسلّم است آن است که هر چه علوم تجربی پیشرفت کند، به لایههای پنهان آموزههای اسلامی نزدیکتر میشود.
در این مقاله، گوشت خوک و مصرف آن که یکی از محرّمات اسلام و مورد تصریح قرآن کریم است، از نظر قرآن و علم روز بررسی میشود.
نوشتار حاضر، در دو بخش سامان یافته است. در بخش نخست، کلیاتی پیرامون گوشت خوک بیان میگردد و به برخی از احکام آن اشاره میشود. و در بخش دوم این موضوع از دیدگاه آیات و روایات و علم پزشکی بررسی میشود و آثار و پیامدهای مصرف آن بیان میگردد.
الف) پیشینه تحقیق
غالب مفسران ذیل آیاتی مربوط به حرمت گوشت خوک به خباثت و مضر بودن آن اشاره کرده، و به نقل یک یا دو روایت در این زمینه بسنده کردهاند. در برخی تفاسیر نیز به چند مورد از بیماریهای مشهور در این زمینه اشاره شده است. کتاب «بررسی و فلسفه تحریم گوشت خوک از نظر دین و دانش» نوشته آقای محمد رسول دریایی اثر ارزندهای است که حدود چهل سال پیش به نگارش درآمده و در زمان خود پژوهش مفیدی انجام بوده است. اما به نظر میرسد جای یک پژوهش به روز در این زمینه خالی است. البته مقاله «الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر» نوشته دکتر فهمی مصطفی محمود، در نوع خود تلاش ارزندهای به شمار میرود که در این نوشتار نیز در مواردی به آن استناد شده است.
ب) ویژگیهای خوک
خوک یک حیوان گوشتخوارِ علفخوار (همه چیزخوار) است که ویژگیهای حیوانات گوشتخوار و علفخوار را یک جا دارد. تولید مثل این حیوان بسیار سریع و پرتعداد است. خوک ماده از سنّ چهار ماهگی آمادة تولید مثل است و میتواند در هر سال سه مرتبه وضع حمل کند و در هر مرتبه، 3 تا 12 نوزاد به دنیا آورد. پس از تولد بچهها 21 روز آنها را شیر میدهد و پس از گذشت پنج روز مجدداً آمادة بارداری میشود.
شاید جاذبة اقتصادی ناشی از همین تولید مثل سریع، موجب شده تاجران و پرورش دهندگان خوک بهرغم بیماریهای فراوان این حیوان، همچنان انگیزة کافی جهت تولید و مصرف آن داشته باشند.
خوک بوی زنندهای دارد، ولی گوشت خوکهای جوان طعم خوبی دارد. این حیوان چهار ناخن و 56 دندان دارد (دهخدا، لغتنامه، ذیل واژة خوک) و بسیار سریعالرشد است. هنگام تولد حدود دو کیلوگرم وزن دارد، اما بعد از حدود شش ماه به وزن 112 کیلوگرم میرسد. خوکهای وحشی تا 300 کیلو و خوکهای اهلی تا 500 کیلوگرم وزن دارند، اما بزرگترین خوک جهان با دو و نیم متر طول، و 900 کیلوگرم وزن به ثبت رسیده است. این حیوان بدنی سنگین و اندامهایی نسبتاً کوتاه و پوست کلفت و پوشیده از موهای خشن دارد و دارای دم کوچکی است. خوک نر را گراز میخوانند.
امروزه گوشت خوک، هم به صورت تازه و هم به صورت کالباس، سوسیس و ژامبون مصرف میشود. از پوست این جانور نیز دستکش، کیف، جامهدان و توپ فوتبال و از موی آن نوعی پارچه و مسواک تولید میکنند (پاکدامن، بهداشت تغذیه در قرآن و حدیث، 115).
همچنین از چربی آن در تولید شیرینی و شکلات، بستنی، سُس، لوازم آرایشی، صابون و خمیر دندان استفاده میشود.
از خصوصیات خوک، پرخور و حریص بودن است که هر چیزی که سر راهش باشد، میخورد. از حشرات، کرمها، گیاهان، مردار، زباله، مدفوع انسان و سایر حیوانات و حتی از مدفوع خود تغذیه میکند! لذا معدة خوک لانة انواع میکروبها و امراض است و از آنجا به گوشت و شیر آن نیز سرایت میکند. (اهتمام، فلسفه احکام، 1/88).
برخی از متخصصان جانورشناسی معتقدند خوک همیشه به غذای کهنه و گندیده علاقهمند است و از غذای پاکیزه و تازه نفرت دارد!
از دیگر صفات خوک بیغیرتی مفرط این حیوان است. جنس نر بعد از عمل مجامعت شریک جنسی خود را به جلو هدایت کرده و تحویل خوک نر دیگری میدهد و با تماشای این عمل لذت میبرد (همان، 120). حتی برخی گفتهاند تا زمانی که یک نر دیگر با جفت آن مجامعت نکند، سراغ او نمیرود (صفار، موسوعة اهل البیت الکونیه، 361).
امروزه یکی از فحشهای اروپاییان «Pore» یا «Cochon» (هر دو به معنی خوک) میباشد که در معرفی اشخاص به بیغیرتی کاربرد دارد (افتخاریان، قرآن و علوم روز، 83).
ج) احکام گوشت خوک
در قرآن کریم حرمت گوشت خوک چنین بیان شده است: إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ (بقره/173)؛ «[خدا] تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه [به هنگام سربریدن، نام] غیر خدا بر آن بانگ زده شده را بر شما حرام کرده است».
این نکته در آیة شریفه جلب توجه میکند. که چرا قرآن کریم به کلمة «لحم» تصریح کرده است. آیا فقط خوردن گوشت خوک حرام است؟ آیا از چربی، شیر و سایر اجزاء بدن آن میتوان استفاده کرد؟
فخر رازی مینویسد:
«أجمعت الأمه على أن الخنزیر بجمیع أجزائه محرِّم، و إنما ذکر اللّه تعالى لحمه لأن معظم الانتفاع متعلّق به» (فخر رازی، مفاتیح الغیب، 5/200)؛ «امت اسلام بر اینکه تمام اجزای بدن خوک حرام هستند، اجماع دارند. اما اینکه خداوند متعال تنها از گوشت آن نام برده، به این دلیل است که بزرگترین منفعت و بهرهای که میتوان از آن برد، استفاده از گوشت آن است».
با این حال، برخی مفسران به سبب تصریح آیه به کلمة لحم معتقدند حکم حرمت منحصر به گوشت آن است. اما روشن است که «لحم» اشاره به منفعت غالبی آن است (ر.ک: ابوحیان، البحر المحیط، 2/113؛ حیات الحیوان، 1/307).
البته برخی از مفسران اهلسنت استفاده از موی خوک را در خیاطی جایز میشمارند و در این باره به روایتی از رسول خداJ استناد میکنند (ر.ک: قرطبی، تفسیر قرطبی، 2/223).
حال به برخی از احکام شرعی گوشت خوک از دیدگاه علمای شیعه میپردازیم:
ـ گوشت و شیر خوکی که در خشکی زندگی میکند، نجس و خوردن آن حرام است.
ـ اگر خوک از ظرفی، چیز روانی بخورد یا آن را بلیسد، باید آن ظرف را با آب، هفت مرتبه بشویند یا خاک مال کنند.
ـ خرید و فروش خوک جایز نیست.
ـ حیوانات حرام گوشتی مثل شیر و گرگ اگر ذبح شرعی شوند، بدن آنها پاک است به خلاف خوک که نجاست ذاتی دارد و هرگز پاک نمیشود (امام خمینی، تحریرالوسیله، 1/110؛ 3/219).
برخی مفسران بر این باورند که تصریح آیة شریفه به لحم، بر این مطلب دلالت دارد که این گوشت حتی در صورت ذبح شرعی نیز حرام است (قرشی، احسن الحدیث، 1/316).
د) حرمت گوشت خوک در شرایع پیشین
بر اساس متن کتاب مقدس موجود، در شریعت حضرت موسی علیه السلام خوک، نجس و خوردن گوشت آن، حرام است (لاویان، 11:7و8؛ تثنیه، 8:14) و موجب هلاکت میگردد (اشعیاء، 66:17). در انجیل نیز گناهکاران به خوک تشبیه شدهاند (پطرس دوم، 2:22)؛ از اینرو، حرمت گوشت خوک سابقة چند هزار ساله دارد. هر چند در عصر حاضر به این ممنوعیت وقعی نمینهند و پیروان این ادیان از مصرف آن پرهیز نمیکنند.
گوشت خوک؛ آیات و روایات
الف) گوشت خوک در قرآن
در چهار آیه از گوشت خوک سخن به میان آمده است و چهار بار به حرمت آن تصریح شده است[1]:
1ـ2. إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ (بقره/173؛ نحل/115)؛ «[خدا] تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه [به هنگام سربریدن، نام] غیر خدا بر آن بانگ زده شده را بر شما حرام کرده است».
3. حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ (مائده/3)؛ «بر شما حرام شده است: (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک».
4. قُلْ لا أَجِدُ فی ما أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ (انعام/145)؛ «بگو: در آنچه به سوی من وحی شده، هیچ (غذای) حرامی بر خورندهای که آن را میخورد، نمییابم؛ جز اینکه مرداری باشد یا خونِ ریخته شده، یا گوشت خوک، چرا که این(ها) پلید است، یا (حیوانی که) از روی نافرمانی، [به هنگام سر بریدن، نامِ] غیر خدا بر آن بانگ زده شده است. و[لی] کسی که ناچار شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، پس (گناهی بر او نیست چرا)؛ که پروردگارت، بسیار آمرزنده [و] مهرورز است».
آیة اخیر با اشاره به یکی از حکمتهای حرام بودن گوشت خوک، آن را رجس میشمارد. یکی از واژهشناسان رجس را به «الشیء القذر» معنا میکند یعنی هر چه انسان نسبت به آن کراهت دارد و هر چه ناخوشایند است و طبع انسان پذیرای آن نباشد، رجس است. این ناخوشایندی بر چهار قسم است: ناخوشایندی عقلی؛ ناخوشایندی طبعی؛ ناخوشایندی شرعی و ناخوشایندی عقل، شرع و طبع به طور همزمان به عنوان نمونه، شرابخواری گرچه از دیدگاه عقل و شرع، نامطلوب است، از نظر طبع انسان خوشایند است، ولی خوردن گوشت مردار از دیدگاه هر سه، نامطلوب است (راغب اصفهانی، مفردات، مادة رجس).
واژة خبیث نیز معنایی نزدیک به رجس دارد و قرآن کریم در وصف همه محرمات شرعی از آن استفاده کرده است:
یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ (اعراف/157)؛ «و برایشان [خوارکیهای] پاکیزه را حلال میشمرد و پلیدیها را بر آنان حرام میکند».[2]
خبائث و پلیدی نیز گاهی ظاهری است مانند مردار و خون که هر انسانی از خوردن آن کراهت دارد و گاهی باطنی است مانند قربانی برای بتها (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1/582).
از آنجا که این آیات، آیات الاحکام به شمار میروند، غالب مفسران به بحث فقهی این آیه پرداخته و برخی در محدودة حرمت آن سخن گفتهاند.
اما اگر از دیدگاه علمی به این آیات توجه کنیم، این پرسش پیش میآید که علت تحریم اشیایی مانند خون، مردار، گوشت خوک و شراب چیست؟
قطعاً ممنوع کردن این موارد از سوی خداوند حکیم که خالق این جهان و همة موجودات است و از زوایای مختلف آن آگاه است، مصلحتی داشته است که شاید بتوان با کمک علوم روز به بخشی از آن مصالح پی برد.
نکات تفسیری
در ابتدای برخی از این آیات ادات حصر «إنّما» به کار رفته است. طبق قاعدة مشهور ادبیات عرب هرگاه «انّما» بر سر جملة اسمیه بیاید، جزء اول جمله منحصر در جزء دوم است؛ بنابراین، معنای آیه باید چنین شود که تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا هنگام ذبح آن برده شود، بر شما حرام است و چیز دیگری حرام نیست!
مسلّم است که این انحصار اراده نشده است؛ چرا که حصر در اینجا حصر اضافی است. در حصر اضافی، یک شیء نسبت به چند مورد خاص سنجیده میشود و از میان آنها استثناء میشود، نه از میان همة موارد موجود؛ مثلاً در جملة «لا اله الا الله» وجود هر معبودی به جز ذات مقدس ربوبی در کلّ موجودات نفی میشود. این حصر، حقیقی است و ثابت میکند محصور هیچ رقیبی ندارد. اما اگر گفته شود: «ما مسافرٌ الا زید»، هیچ کسی جز زید به سفر نرفته است. چنین جملهای مسلّم است که عمومیت ندارد و مسافران دیگری هم وجود دارند اما این حصر، اضافی است؛ یعنی زید نسبت به چند نفر دیگر سنجیده شده است و در میان آن جمع، تنها زید به سفر رفته است (هاشمی، جواهر البلاغه، 119).
در این آیات نیز منظور، بیان تمامی محرمات نیست، بلکه با توجه به آن که بنیاسرائیل قسمتى از گوشتهاى پاکیزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتى بر خود تحریم میکردند، در عوض به هنگام کمبود غذا از گوشت آلوده مردار، خوک یا خون استفاده میکردند، این آیه ناظر به عمل آنهاست و تأکید میکند که این موارد بر شما حرام است نه آن طیبات (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1/582).
روش قرآن کریم در برخی احکام، تدریج است و مسائلی همچون حرمت شراب و ربا که ممکن بود تحریم دفعی آنها مقبولیت لازم را پیدا نکند، طی چند مرحله و به طور تدریجی حرام اعلام شد. همچنین احکامی مانند وجوب روزه که ممکن بود برای برخی از مردم تحمل آن سخت باشد پس از هجرت و سالها بعد از بعثت تشریع گردید، در حالیکه حرام شمردن گوشت خوک، دفعی و در یک مرحله و با عباراتی صریح صورت گرفت که میتواند اشاره به حساسیت موضوع و شدت خطر خوردن گوشت خوک، مردار و خون باشد.
مرحوم اهتمام مینویسد: «در این عصر ابعاد جدیدی از مضرات شراب، گوشت خوک و سگ بر بشر ثابت شده است، اما در عین حال متجددین هر سه را از مظاهر تمدن میدانند و خود را به روشنفکری میستایند» (اهتمام، فلسفه احکام، 1/85).
لذا لازم است با استفاده از علوم روز، بخشی از مضرات این خبائث را آشکار نمود.
ب) گوشت خوک در روایات
روایات مربوط به گوشت خوک را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اول: روایاتی که احکام گوشت خوک (مانند نجاست، حرمت اکل، حرمت معامله و...) را بیان میکنند (ر.ک: حرعاملی، وسائل الشیعه، 3/417؛ 17/226؛ 24/99).
دسته دوم: روایاتی که به (بخشی از) حکمت خلق یا تحریم گوشت خوک اشاره میکنند.
از امام رضا علیه السلام چنین نقل شده است: «حَرَّمَ الْخِنْزِیرَ لِأَنَّهُ مُشَوَّهٌ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى عِظَةً لِلْخَلْقِ وَ عِبْرَةً وَ تَخْوِیفاً وَ دَلِیلًا عَلَى مَا مُسِخَ عَلَى خِلْقَتِهِ وَ لِأَنَّ غِذَاءَهُ أَقْذَرُ الْأَقْذَارِ مَعَ عِلَلٍ کَثِیرَه...» (شیخ صدوق، علل الشرایع، 2/485) «خوک به این دلیل حرام شده است که حیوانی است بسیار کریه و زشت. حق تعالی این زشتی را وسیلة پند و عبرت خلایق و سبب بیم مردمان و نشانة وقوع مسخ[3] بر خلقتش قرار داده است».
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: «و أما لحم الخنزیر فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَسَخَ قَوْماً فِی صُوَرٍ شَتَّى مِثْلِ الْخِنْزِیرِ وَ الْقِرْدِ وَ الدُّبِّ ثُمَّ نَهَى عَنْ أَکْلِ الْمَثُلَةِ لِکَیْلَا یُنْتَفَعَ بِهَا وَ لَا یُسْتَخَفَّ بِعُقُوبَتِهِ» (عیاشی، کتاب التفسیر، 1/291). و اما حرمت گوشت خوک بدان جهت است که خداى تعالى در ادوار گذشته مردمى را به جرم گناهانى به صورت حیواناتى چون خوک، میمون و خرس مسخ کرد. آنگاه خوردن گوشت اینگونه حیوانات را تحریم نمود تا مردم آن را جزء غذاها و خوردنیهاى خود نشمارند و عقوبت گناهى را که باعث مسخ انسانهایى به صورت آن حیوان شد، کوچک نشمارند.
دسته سوم: روایاتی که به خباثت و پلیدی این حیوان اشاره دارند.
در جریان جوان نصرانی به نام زکریا بن ابراهیم که تازه مسلمان شده بود، نقل شده است که در مدینه به حضور امام صادق علیه السلام تشرف یافت و ماجراى اسلام خود را براى آن حضرت تعریف کرد. سپس گفت: پدر و مادر و فامیل من همه نصرانى هستند و مادرم کور است. من با آنان همنشین هستم و به ناچار با آنها هم غذا مىشوم. تکلیف من چیست؟
امام فرمود: آیا آنها گوشت خوک مصرف مىکنند؟ گفت: نه یابن رسول الله! حتى دست هم به گوشت خوک نمىزنند. امام فرمود: معاشرت تو با آنها مانعى ندارد (کلینی، الکافی، 2/160).
در مذمت خوک همین بس که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی فرمودند: «مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِیرِ فَکَأَنَّمَا صَبَغَ (غَمَسَ) یَدَهُ فِی لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ دَمِهِ» (مجلسی، بحارالانوار، 76/238) کسی که با نردشیر[4] بازی کند، مانند کسی است که دست خود را در گوشت و خون خوک فرو برده است.
وقتی دست در گوشت خوک فرو بردن این چنین سمبل انزجار و تنفّر است، مسلماً خوردن گوشت خوک بسیار مطرود و مبغوض شارع مقدس بوده است.
زیانهای گوشت خوک از منظر علمی
به گفتة دانش