پربحث ها
اخبار اقتصادی
فیلم/ثروت افسانه ای عباس آخوندی لو رفت
محاکمه وزیر مستعفی راه و شهرسازی به خاطر خسارتهای برجا مانده از عملکرد وی در پنج سال گذشته، نباید به بوته فراموشی سپرده شود.
به گزارش کارگر آنلاین ، دکتر حسن عباسی در یک سخنرانی از آخرین وضعیت مالی عباس آخوندی سخت گفت .
لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
نزدیک به شش سال پیش که عباس آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید به مجلس معرفی شد، هیچکس فکر نمیکرد در حوزه مسکن چنان رکودی ایجاد شود که حتی صدای رئیسدولت هم در اعتراض به آن، بلند شود!
عباس آخوندی که طی دهههای گذشته همواره در اغلب دولتها (سازندگی،اصلاحات و اعتدال) مسئولیت داشته و حتی در دهه 70 به عنوان وزیر مسکن فعالیت کرده است،عمدتا کارنامهای خالی از اقدامات مثبت در جهت خانهدار شدن محرومین و حتی متوسطین جامعه داشته و فرصت طلایی مسئولیت را با حرفهای بیخاصیت از دست داده است.
او که از سال 92مجددا با حمایت چهرههای لیبرال بر کرسی وزارت راه و شهرسازی تکیه زد از همان بدو امر صراحتا به پروژههایی مانند مسکن مهر که میلیونها نفر را خانه دار کرده بود تاخت و با الفاظی نظیر «مزخرف»، «خانه برانداز»، «مسجد ضرار» و... بر این اقدام مفید دولت قبل حمله کرد تا راه را بر ادامه این پروژه بزرگ ببندد.
با تمام این اوصاف، گرانی بیش از 130 درصدی قیمت مسکن دردوره وی، در کنار کاهش محسوس معاملات ملکی، این مطالبه را در مردم به وجود آورد که با اتمام دوره وزارت وی، محاکمه و دادگاهی شدن وی رخ خواهد داد؛ اما عباس آخوندی که در روز تودیع خود اعلام کرده بود: «افتخار میکنم که حتی یک واحد مسکونی هم نساختم» برای ارائه توضیحی ساده درباره عملکردِ تقریبا هیچش حتی احضار هم نشد!
حالا، این وزیر مدعی که میکروفن خبرنگار را از دستش میکشید و چپ و راست پز لیبرال بودنش را میداد؛ در جایگاه سخنران، در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز در نشستی با عنوان «نگرانی برای فردای ایران» به تجزیهوتحلیل شرایط کشور در 40 سال گذشته پرداخته و در جای جای سخنانش دولت موهومی به نام دولت پنهان را نقد کرده است!
وزیر سابق راه و شهرسازی در این نشست از «وجود دولت پنهان» در ایران نام برد و گفت: یکی از دلایلی که امکان سیاستورزی به دولت رسمی نمیدهد، وجود دولت پنهانی است که همهچیز را کنترل میکند؛ بهعنوان نمونه دلیل اینکه دولت نتوانست برجام، افای تی اف و... را به سرانجام برساند، همین موضوع است.
آخوندی ادامه داد: ما عملاً تفکیک قوا در ایران نداریم و آنچه مشاهده میشود ظاهری است؛ حتی در حال حاضر نیز رکن جدیدی ایجادشده به نام رکن نظارت بر اجرای سیاستها که میتواند سه قوه را متوقف کند. در چنین شرایطی آن نهادی که باید پاسخگو باشد، هیچ مسؤولیتی نمیپذیرد و در مقابل نهادی که هیچ مأموریتی ندارد وارد کارزار میشود. لذا مردم نیز سرگردان میشوند که پاسخ خود را از چه کسی باید دریافت کنند.
وزیر سابق راه و شهرسازی که اظهاراتش چندین بار ، با انتقاد چند تن از دانشجویان روبهرو شد، با این ادعا که در ایران چیزی به نام «نهاد عمومی غیردولتی» نداریم اما 65 درصد اقتصاد را در اختیار دارد، گفت: این نهاد نه دولت است نه بخش خصوصی و نه تعاونی و بهغلط آدرس میدهند که منابع نیز باید به حساب این نهاد ریخته شود؛ نهادی که به هیچکس پاسخگو نیست.
سخنان آخوندی درخصوص دولت پنهان در شرایطی ایراد شده که خود او یکی از پرسابقهترین افرادی است که در مناصب مختلف حکومتی حضور داشته، و سمتهایی از معاون وزیر (چهار سال) تا وزیر (9 سال) در کارنامه او نقش بسته است. چنین سخنانی از سوی کسی که خودش در بالاترین سمتها کار کرده پذیرفته نیست، چون منطقی نیست کسی که دولت رسمی را تقریبا هیچکاره میداند، برای دریافت سمت، در آن حضور پیدا کند.
اگر آقای آخوندی اعتقاد دارد که دولتی پنهان وجود دارد که همه چیز را کنترل میکند، پس چرا به تصدی پستهای مختلف در دولت رضایت داده است؟ به عبارت دیگر، اگر تمام امور ممکلتی (یا بیشتر آن) توسط یک دولت پنهان انجام میشود چرا ایشان سمتهایی که عملا کارکردی ندارند را قبول کرده است؟ آیا این فعل او تضییع حق الناس نیست؟ نکته دیگر اینکه در نظام اسلامی تمامی ارکان مدیریتی کشور از راس تا ذیل به مردم و نهادهای ذیربط باید پاسخگو باشند و هیچ فردی از این قاعده مستثنی نیست البته اگر جناب آخوندی میخواهند به این بهانه از پاسخگویی فرار کنند امر دیگری است که البته به نظر میرسد دستگاههای نظارتی و قضایی بایستی یکبار قاطعانه در برابر این فرافکنیها بایستند.
از طرفی، ایشان حتی در دوره وزارت خود سه بار توسط مجلس استیضاح شد،اما از هیچ تلاشی برای بازگشت به کرسی وزارت امتناع نکرد و هر بار هم از مجلس شورای اسلامی رای لازم را برای بازگشت به کار اخذ کرد؛ پس چگونه است که حالا –بعد از یکسال دوری از وزارت- نطقشان درباره دولت دیگری در کشور باز شده است؟!
اصلا اگر چنین حقیقت بزرگی! وجود داشت چرا برای بار دوم (در سال 1392) و بار سوم! (در سال 1396) ردای وزارت را بر تن کرد؟ بهتر نبود همان موقع از وزارت در کشوری که علاوهبر دولت رسمی، دولت پنهانی دارد! امتناع مینمود و صداقت خود را نشان میداد؟
به نظر میرسد این قبیل اظهارات بیشتر با این هدف بیان میشود که نقایص موجود در کارنامه دولتمردان پوشیده شود، به عبارت دیگر، وقتی یک دولت در موضوع خاصی موفق نمیشود، بهترین راهکار این است که مشکلات را فرادولتی جلوه داده و از بار مسئولیت خود بکاهد.
از همین رو میتوان متوجه شد که چرا عباس آخوندی با آن کارنامه افتضاحی که از خود به جا گذاشته سعی در دادن آدرسهای غلطی میکند که در کل، عملکرد دولت و دولتمردان در آن پررنگ قلمداد نشود. بر همین اساس نگاهی به عملکرد او میاندازیم تا مشخص شود چرا وی مشکلات گردن دولت موهومی به نام دولت پنهان میاندازد!
عباس آخوندی که طی دهههای گذشته همواره در اغلب دولتها (سازندگی،اصلاحات و اعتدال) مسئولیت داشته و حتی در دهه 70 به عنوان وزیر مسکن فعالیت کرده است،عمدتا کارنامهای خالی از اقدامات مثبت در جهت خانهدار شدن محرومین و حتی متوسطین جامعه داشته و فرصت طلایی مسئولیت را با حرفهای بیخاصیت از دست داده است.
او که از سال 92مجددا با حمایت چهرههای لیبرال بر کرسی وزارت راه و شهرسازی تکیه زد از همان بدو امر صراحتا به پروژههایی مانند مسکن مهر که میلیونها نفر را خانه دار کرده بود تاخت و با الفاظی نظیر «مزخرف»، «خانه برانداز»، «مسجد ضرار» و... بر این اقدام مفید دولت قبل حمله کرد تا راه را بر ادامه این پروژه بزرگ ببندد.
با تمام این اوصاف، گرانی بیش از 130 درصدی قیمت مسکن دردوره وی، در کنار کاهش محسوس معاملات ملکی، این مطالبه را در مردم به وجود آورد که با اتمام دوره وزارت وی، محاکمه و دادگاهی شدن وی رخ خواهد داد؛ اما عباس آخوندی که در روز تودیع خود اعلام کرده بود: «افتخار میکنم که حتی یک واحد مسکونی هم نساختم» برای ارائه توضیحی ساده درباره عملکردِ تقریبا هیچش حتی احضار هم نشد!
حالا، این وزیر مدعی که میکروفن خبرنگار را از دستش میکشید و چپ و راست پز لیبرال بودنش را میداد؛ در جایگاه سخنران، در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز در نشستی با عنوان «نگرانی برای فردای ایران» به تجزیهوتحلیل شرایط کشور در 40 سال گذشته پرداخته و در جای جای سخنانش دولت موهومی به نام دولت پنهان را نقد کرده است!
وزیر سابق راه و شهرسازی در این نشست از «وجود دولت پنهان» در ایران نام برد و گفت: یکی از دلایلی که امکان سیاستورزی به دولت رسمی نمیدهد، وجود دولت پنهانی است که همهچیز را کنترل میکند؛ بهعنوان نمونه دلیل اینکه دولت نتوانست برجام، افای تی اف و... را به سرانجام برساند، همین موضوع است.
آخوندی ادامه داد: ما عملاً تفکیک قوا در ایران نداریم و آنچه مشاهده میشود ظاهری است؛ حتی در حال حاضر نیز رکن جدیدی ایجادشده به نام رکن نظارت بر اجرای سیاستها که میتواند سه قوه را متوقف کند. در چنین شرایطی آن نهادی که باید پاسخگو باشد، هیچ مسؤولیتی نمیپذیرد و در مقابل نهادی که هیچ مأموریتی ندارد وارد کارزار میشود. لذا مردم نیز سرگردان میشوند که پاسخ خود را از چه کسی باید دریافت کنند.
وزیر سابق راه و شهرسازی که اظهاراتش چندین بار ، با انتقاد چند تن از دانشجویان روبهرو شد، با این ادعا که در ایران چیزی به نام «نهاد عمومی غیردولتی» نداریم اما 65 درصد اقتصاد را در اختیار دارد، گفت: این نهاد نه دولت است نه بخش خصوصی و نه تعاونی و بهغلط آدرس میدهند که منابع نیز باید به حساب این نهاد ریخته شود؛ نهادی که به هیچکس پاسخگو نیست.
سخنان آخوندی درخصوص دولت پنهان در شرایطی ایراد شده که خود او یکی از پرسابقهترین افرادی است که در مناصب مختلف حکومتی حضور داشته، و سمتهایی از معاون وزیر (چهار سال) تا وزیر (9 سال) در کارنامه او نقش بسته است. چنین سخنانی از سوی کسی که خودش در بالاترین سمتها کار کرده پذیرفته نیست، چون منطقی نیست کسی که دولت رسمی را تقریبا هیچکاره میداند، برای دریافت سمت، در آن حضور پیدا کند.
اگر آقای آخوندی اعتقاد دارد که دولتی پنهان وجود دارد که همه چیز را کنترل میکند، پس چرا به تصدی پستهای مختلف در دولت رضایت داده است؟ به عبارت دیگر، اگر تمام امور ممکلتی (یا بیشتر آن) توسط یک دولت پنهان انجام میشود چرا ایشان سمتهایی که عملا کارکردی ندارند را قبول کرده است؟ آیا این فعل او تضییع حق الناس نیست؟ نکته دیگر اینکه در نظام اسلامی تمامی ارکان مدیریتی کشور از راس تا ذیل به مردم و نهادهای ذیربط باید پاسخگو باشند و هیچ فردی از این قاعده مستثنی نیست البته اگر جناب آخوندی میخواهند به این بهانه از پاسخگویی فرار کنند امر دیگری است که البته به نظر میرسد دستگاههای نظارتی و قضایی بایستی یکبار قاطعانه در برابر این فرافکنیها بایستند.
از طرفی، ایشان حتی در دوره وزارت خود سه بار توسط مجلس استیضاح شد،اما از هیچ تلاشی برای بازگشت به کرسی وزارت امتناع نکرد و هر بار هم از مجلس شورای اسلامی رای لازم را برای بازگشت به کار اخذ کرد؛ پس چگونه است که حالا –بعد از یکسال دوری از وزارت- نطقشان درباره دولت دیگری در کشور باز شده است؟!
اصلا اگر چنین حقیقت بزرگی! وجود داشت چرا برای بار دوم (در سال 1392) و بار سوم! (در سال 1396) ردای وزارت را بر تن کرد؟ بهتر نبود همان موقع از وزارت در کشوری که علاوهبر دولت رسمی، دولت پنهانی دارد! امتناع مینمود و صداقت خود را نشان میداد؟
به نظر میرسد این قبیل اظهارات بیشتر با این هدف بیان میشود که نقایص موجود در کارنامه دولتمردان پوشیده شود، به عبارت دیگر، وقتی یک دولت در موضوع خاصی موفق نمیشود، بهترین راهکار این است که مشکلات را فرادولتی جلوه داده و از بار مسئولیت خود بکاهد.
از همین رو میتوان متوجه شد که چرا عباس آخوندی با آن کارنامه افتضاحی که از خود به جا گذاشته سعی در دادن آدرسهای غلطی میکند که در کل، عملکرد دولت و دولتمردان در آن پررنگ قلمداد نشود. بر همین اساس نگاهی به عملکرد او میاندازیم تا مشخص شود چرا وی مشکلات گردن دولت موهومی به نام دولت پنهان میاندازد!
عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی که چندی پیش با منت گذاشتن بر سر حسن روحانی از کابینه وی کنار رفت اخیرا در مراسم تودیع خود از وزارت راه و شهرسازی در کمال وقاحت از افتخاراتش در ناامید کردن مردم سخن گفت.
آخوندی مسکن را ۱۳۰درصد گران کرد طلبکار هم هست!
او که روزهای پس از استعفا به شدت در حال لابی و رایزنی برای کسب سکان شهرداری تهران است پس از حمله به روحانی و بیان اینکه دولت هیچ برنامه راهبردی در اقتصاد ندارد، این بار سراغ ملت رفت تا مجددا داغ دل مالباختگان پروژههای مسکن مهر که در زمان او با انواع و اقسام عبارات تحقیر شدند را زنده کند.
آخوندی در مراسم تودیع خود گفت: «این افتخار دولت است که حتی یک واحد مسکونی را نساخت... یک مورد - مسکن مهر - را هم افتتاح نکردم، حتی یک مورد را افتتاح نکردم.»
گرچه خود آخوندی بهتر از هر کس دیگری میداند که عملکرد او چه تاثیر سویی بر اقتصاد کشور به خصوص در سطح کلان وارد آورد اما مرور گزارههای زیر میتواند حقایقی از ضعف مدیریت و سیاستگذاری وی در حوزه مسکن را آشکارتر کند.
ساخت مسکن:
طبق قانون برنامه ششم توسعه وزارت راه و شهرسازی موظف بود در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۶۸۰ هزار مسکن شهری جدید در کشور تولید میشد که کمتر از نصف آن تحقق پیدا کرد و فقط ۳۳۳ هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار شد.
قیمت مسکن:
تا قبل از روی کار آمدن عباس آخوندی در اواسط سال 1392، قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران حدود 3.7 میلیون تومان بود.بر اساس گزارش جدید وزارت راه، در مهرماه امسال قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران به حدود 8.6 میلیون تومان رسیده است.
اجاره خانه:
براساس آخرین اطلاعات موجود در بازه زمانی ۵ ساله مدیریت آخوندی در وزارت مسکن متوسط هزینه پرداختی برای اجارهبها بیش از 110 درصد رشده داشته و با افزایش قریب به 7.5 میلیون تومانی به ۱۴ میلیون تومان در سال افزایش یافته است.
خسارت عدم اجرای قانون:
درآمد سالانه اجرای طرح دریافت مالیات از خانه های خالی سالانه ۳.۲ هزار میلیارد ریال است که در صورت رفع نقائص میتواند به ۹ هزار میلیارد ریال نیز برسد، اما با تعلل وزیر راه در اجرای آن مواجه شده است.
همه این کمکاریها در حوزه مسکن هنگامی که در کنار توهینهای پیاپی آخوندی به متقاضیان مسکن مهر قرار میگیرد سبب اعتراض بسیاری از افرادی میشود که طی این سالها دارایی خود را در آرزوی خانهدار شدن هزینه کردند اما با تغییر دولت و نگاه سرمایهدارانه آخوندی نهتنها خانه ای به آنها تحویل داده نشد بلکه قیمت مسکن هم آنقدر بالا رفت تا دیگر توانایی خرید خانه را هم نداشته باشند.
از اینرو انتظار میرود دستگاههای قضایی و محاسباتی به پرونده عملکرد عباس آخوندی وزیر 61 ساله دولت روحانی که 62 ماه سکان هدایت وزارت راه و شهرسازی را برعهده داشت و در انتها نیز از کارنامه تقریبا هیچ خود با افتخار سخن میگوید، ورود پیدا کرده و به آخوندی فرصت دهند در محکمه از دستاوردهای خود دفاع کند و در خصوص کمکاریهای خود توضیح دهد.
آخوندی مسکن را ۱۳۰درصد گران کرد طلبکار هم هست!
او که روزهای پس از استعفا به شدت در حال لابی و رایزنی برای کسب سکان شهرداری تهران است پس از حمله به روحانی و بیان اینکه دولت هیچ برنامه راهبردی در اقتصاد ندارد، این بار سراغ ملت رفت تا مجددا داغ دل مالباختگان پروژههای مسکن مهر که در زمان او با انواع و اقسام عبارات تحقیر شدند را زنده کند.
آخوندی در مراسم تودیع خود گفت: «این افتخار دولت است که حتی یک واحد مسکونی را نساخت... یک مورد - مسکن مهر - را هم افتتاح نکردم، حتی یک مورد را افتتاح نکردم.»
گرچه خود آخوندی بهتر از هر کس دیگری میداند که عملکرد او چه تاثیر سویی بر اقتصاد کشور به خصوص در سطح کلان وارد آورد اما مرور گزارههای زیر میتواند حقایقی از ضعف مدیریت و سیاستگذاری وی در حوزه مسکن را آشکارتر کند.
ساخت مسکن:
طبق قانون برنامه ششم توسعه وزارت راه و شهرسازی موظف بود در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۶۸۰ هزار مسکن شهری جدید در کشور تولید میشد که کمتر از نصف آن تحقق پیدا کرد و فقط ۳۳۳ هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار شد.
قیمت مسکن:
تا قبل از روی کار آمدن عباس آخوندی در اواسط سال 1392، قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران حدود 3.7 میلیون تومان بود.بر اساس گزارش جدید وزارت راه، در مهرماه امسال قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران به حدود 8.6 میلیون تومان رسیده است.
اجاره خانه:
براساس آخرین اطلاعات موجود در بازه زمانی ۵ ساله مدیریت آخوندی در وزارت مسکن متوسط هزینه پرداختی برای اجارهبها بیش از 110 درصد رشده داشته و با افزایش قریب به 7.5 میلیون تومانی به ۱۴ میلیون تومان در سال افزایش یافته است.
خسارت عدم اجرای قانون:
درآمد سالانه اجرای طرح دریافت مالیات از خانه های خالی سالانه ۳.۲ هزار میلیارد ریال است که در صورت رفع نقائص میتواند به ۹ هزار میلیارد ریال نیز برسد، اما با تعلل وزیر راه در اجرای آن مواجه شده است.
همه این کمکاریها در حوزه مسکن هنگامی که در کنار توهینهای پیاپی آخوندی به متقاضیان مسکن مهر قرار میگیرد سبب اعتراض بسیاری از افرادی میشود که طی این سالها دارایی خود را در آرزوی خانهدار شدن هزینه کردند اما با تغییر دولت و نگاه سرمایهدارانه آخوندی نهتنها خانه ای به آنها تحویل داده نشد بلکه قیمت مسکن هم آنقدر بالا رفت تا دیگر توانایی خرید خانه را هم نداشته باشند.
از اینرو انتظار میرود دستگاههای قضایی و محاسباتی به پرونده عملکرد عباس آخوندی وزیر 61 ساله دولت روحانی که 62 ماه سکان هدایت وزارت راه و شهرسازی را برعهده داشت و در انتها نیز از کارنامه تقریبا هیچ خود با افتخار سخن میگوید، ورود پیدا کرده و به آخوندی فرصت دهند در محکمه از دستاوردهای خود دفاع کند و در خصوص کمکاریهای خود توضیح دهد.
مردم ایران نیازی به دشمن خارجی ندارند. دشمنان در خانه هستند. من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
مقصر اصلی در این قضیه آقای روحانی هست که به مدت ۶ سال یا متوجه نشد که وزیرش چقدر کم کاری و انحراف از برنامه های تدوین شده دارد یا اینکه متوجه شده و عمدا او را برکنار نکرده که در هر دو صورت مقصر شناخته میشه و بجای برخورد و محاکمه ی آخوندی باید با مرجع بالاتر از او یعنی آقای روحانی برخورد شود. از رای مردم سوءاستفاده کردند. قرار شد ۱۰۰ روزه اقتصاد کشور رو بسازه ولی متاسفانه نه تنها نساخت بلکه بسیار هم ویرانش کرد. جالب تر اینکه معاونش آقای جهانگیری چند روز پیش گفته بود مگه مردم شک دارند که ما تورم رو کاهش ، بیکاری رو کم و تولید رو رونق دادیم و جلوی گرانی رو گرفتیم؟!!!!!! آیا این توهین به فهم و شعور مردم ایران نیست؟
نظر خود را ثبت کنید
لینکستان
در حوزه هوایی هم قرار بود هواپیمای نو به ناوگان هوایی کشور اضافه کند اما از 400 هواپیما تنها 4 فروند هواپیما سهم آسمان ایران شد. در حوزه تجهیز ناوگان هوایی که لزوم اورهال و اصلاح و تعمیر صنعت هوایی است، نیز فرصت را از دست داد. به جای آن کترینگ و تهیه غذای راهآهن را به خارجیها سپرد. یعنی طعم قرمهسبزی ایرانی را با دستپخت اتریشیها به مسافران قطار چشاند.
در حوادث و سوانح به جای مدیریت بحران بیشتر جنجالآفرینی کرد و به خانواده داغداری که جنازه سوخته عزیزشان را تحویل گرفتند بیان کرد که «جای نگرانی نیست، همه مسافران بیمه بودهاند.» با مردم هم رفتار خوبی نداشت و یک نمونه آن را در بازدید از فرودگاه مهرآباد و در پاسخ به انتقاد مردم دیدیم. به خانمی که از گرانی قیمت پارکینگ گلایه داشت پاسخ داد که «بایستی بیشتر ازت میگرفتند.» با خبرنگاران نیز تنش ایجاد کرد و میکروفن خبرنگاری را از او با عصبانیت گرفت و باقی ماجرا... .
البته در اواخر دولت روحانی نیز میان رئیس جمهور و وزیرش شکرآب شد. روحانی در جلسه دفاع از وزیر پیشنهادیاش اگرچه او را وزیر برند نامید اما از اینکه در حوزه مسکن کاری صورت نداده گلایه کرد و اظهار امیدواری نمود که در دور دوم این نقیصه جبران شود.
اخیرا روحانی به وزارت راه و شهرسازی سری زده است. وزارت راهی که با آمدن وزیر جدید امید زیادی به ترمیم ساختار گذشته آن وجود دارد. اما این پنج سال نیز مشکلات زیادی به کشور وارد شد و پیگیری پاسخگویی وزیر قبلی به نوعی سبب بازدارندگی از بروز مشکلات مدیریتی از این دست خواهد شد.