حضور سرحدیزاده در وزارت کار عامل اصلیِ به تصویب رسیدن قانون کار و قانون بیمه بیکاری بود
محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و وزیر کشاورزی در دولتهای محمدعلیرجایی، محمدرضا باهنر و میرحسین موسوی بود. سلامتی البته بعد از دوسال حضور در دولت میرحسین از سمت وزارت کنار رفت اما بعد از مدتی به دعوت ابوالقاسم سرحدیزاده در سمت معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت کار به کار خود ادامه داد. او در خصوص ابوالقاسم سرحدیزاده به ایلنا میگوید: «حضور سرحدیزاده در وزارت کار و اموراجتماعی به عنوان وزیر در آن مقطع عامل اصلیِ به تصویب رسیدن قوانینی چون قانون کار، قانون شوراهای اسلامیِ کار و قانون بیمه بیکاری بود.» مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید: شما از دیرباز مرحوم سرحدیزاده را میشناسید. اگر امکان دارد از شاخصترین ویژگیهای ایشان بگویید. مرحوم سرحدی زاده از لحاظ رفتار شخصی، انسانی وارسته، صادق و باصفا بود. به همین علت انسان دوست داشتنیای بودند. شخصیتی مردمی ومردم دوست بود. همیشه به فکر مردم و دنبال راهی برای کاستن ازفشاری که بر دوش مردم بخصوص طبقهی محروم سنگینی میکرد بود. این ویژگیها را او ازقبل از انقلاب تا زمان فوت حفظ کرد. عملکرد ایشان چه در دوران وزارت و چه در زمان نمایندگیِ مجلس را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما اگر ایشان نبود قانون کار به این شکل فعلی به تصویب میرسید؟ وقتی مرحوم سرحدی زاده درسال ۱۳۶۲ وزیر کار و امور اجتماعی شد، از من که تازه از کابینه کنار آمده بودم، دعوت به همکاری کرد. من پذیرفتم و معاون حقوقی و امور مجلس آن وزارتخانه شدم. این همکاری به من اجازه میدهد تا ادعا کنم که میتوانم ارزیابی نزدیک به واقعیت را ازعملکرد آقای سرحدیزاده در مقام وزارت کار داشته باشم. تهیه و پیگیری برای تصویب نهایی لوایح مربوط به امور کار و کارگری از وظایف این معاونت بود. لوایح مهم و حساسیت برانگیز و مورد اختلافی مثل قانون کار، قانون شوراهایِ اسلامیِ کار و قانون بیمه بیکاری میبایست تهیه و در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به تصویب برسند. این کار در شرایطی که اوج تضاد بینش در مورد مسائل اقصادی در دولت و مجلس شورای اسلامی وجود داشت، میبایست انجام شود. همچنین درحالی که شورای نگهبان با استناد به احکام اولیه مخالف جدیِ مواد اصلیِ چنین لوایحی بود، همه این لوایح تهیه و با تلاشهای فراوان و استفتاهایِ مختلف ازامام خمینی، به تصویب دولت و مجلس رسید. اماشورای نگهبان همهی آنها را رد کرد وخلاف شرع دانست. اما بنبست تصویب همین لوایح و لوایح دیگری مثل اصلاحات ارضی، تعاونیها وغیره موجب تشکیل «مجمع تشخیص مصلحت نظام» به دستور امام شد. به نظر من بیتردید اگرسرحدیزاده وزیر کار نبود، این فرایند طی نمیشد و سرنوشت لوایح مذکور نامعلوم بود. بنابراین حضور سرحدیزاده در وزارت کار و اموراجتماعی به عنوان وزیر درآن مقطع برای به تصویب رسیدن قوانین فوقالذکر عامل اصلی بود. البته در اینجا باید به هماهنگ بودن و زحمات کمیسیون کار و امور اجتماعی مجلس به ریاست آقای کمالی و کمک بیشائبهی آقای هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس در به تصویب رسیدن این لوایح نیز اشاره داشت. با مرحوم سرحدی زاده درمجلس سوم همدوره بودم. او با همان بینش و اعتقادی که در وزارت کار امور را پیگیری میکرد، در مجلس نیز تصویب لوایح و طرحها را پیگیری میکرد. از دغدغهی ایشان نسبت به کارگران بگویید. آیا خاطرهای در این خصوص به یاد دارید؟ سرحدیزاده به عنوان وزیر کار دغدغهی اصلیش کارگران بود. به همین علت نه فقط به مطالبات اصلی و اساسی کارگران که همان قوانین یادشده باشد میپرداخت بلکه به نیازهای مقطعیِ آنها نیز توجه داشت. تهیه و توزیع بن کارگری، تقویت و توسعهی تعاونیهای کارگری در قالب اتحادیهی امکان و اتحادیهی اسکان از آن قبیل میباشد. تهیه پیشنویس قانون تامین اجتماعی نیز یکی دیگر ازکارهای مهمی بود که درزمان وزارت سرحدیزاده انجام شد. البته این کار به این دلیل انجام گرفت که احتمال داده میشد سازمان تامین اجتماعی به وزارت کار ملحق میشود. این پیشنویس بعدها به سازمان تامین اجتماعی جهت پیگیری برای تصویب داده شد. به نظر شما سرحدی زاده و همفکران او تا چه اندازه به آزادی جمعی کارگران در امر تشکلیابی و تشکلیابی مستقل باور و اعتقاد داشتند؟ تهیه وتنظیم لایحهی کار که بعدا به قانون تبدیل شد، با نظرات خود کارگران تهیه شد. در این قانون همهی ردههای مختلف تشکلهای کارگری پیشبینی شده است. سرحدیزاده پس از تصویب قانون شوراهای اسلامی کار، کمک به تشکیل آنها را بطور جد وظیفهی خود دانست و در این کار از هیچ کمکی دریغ نکرد. سرحدی زاده را تا چه حد میتوان نماد آرمانهای اقتصادی سال ۵۷ دانست؟ نگاه ایشان به مسئلهی عدالت اجتماعی چگونه بود؟ رسیدگی به حال مستضعفین و محرومین، از آرمانهای اساسی و کلیدیِ انقلاب سال ۱۳۵۷بود. کارگران و کشاورزان نماد مستضعفین و محرومین تلقی میشدند. در آن زمان وقتی صحبت از عدالت میشد، رسیدگی به حال این قشر از جامعه در ذهن تداعی میشد. تفکرات سرحدیزاده را که به خاطر آنها قبل ازانقلاب به زندان افتاده و بعد از انقلاب عملا دراین مسیر کار کرده، میتوان نماد آرمانهای اقتصادی انقلاب دانست. به نظر شما چقدر از آرمانهای مرحوم سرحدی زاده با پیروزی انقلاب به ثمر نشسته است؟ آرمانهای سرحدیزاده آرمانهای همهی ملت ایران است که در قانون اساسی انعکاس پیدا کرده است. ولی تا رسیدن به همهی آنها فاصلهی زیادی داریم. ولی به نظر من سرحدیزاده در ارتباط با نیل به بخشی از آرمانهایش که به عهده او گذاشته شده بود، بیش ازمحدوده وظایف و اختیاراتش موفق شد. تهیه و پیگیری برای تصویب قوانین مادر و بنیادی در شرایط اوج مخالفتهای اعتقادی کار کوچکی نبود.