پربحث ها
اخبار اقتصادی
پیشبینی آیتالله قندهاری (ره)درباره فتنه 88 و 98 در دهه 70+عکس
کارگر آنلاین:آیتالله قرهی با بیان اینکه امام زمان برخی جریانات بدون نایب است، گفت: آیتالله قندهاری درباره فتنه ۸۸ تذکر داده بودند و گفته بودند که فتنهای به وجود میآید و بعد از آن فتنه اکبر است.خودتان را سپر بلای این سید عظیمالشان قرار دهید.
به گزارش کارگر آنلاین، آیتالله دکتر روح الله قرهی در تهران و در خانوادهای متدین متولد و همزمان با گذراندن دوره متوسطه تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد. وی پس از گذراندن دوره مقدمات و تفسیر نزد آیتالله حاج شیخ احمد ادیب، حجتالاسلام و المسلمین حاج سید نورالدین دزفولی و حجتالاسلام و المسلمین حاج میرزا علیاصغر هرندی در سال 1359 عازم قم شد و سطوح عالیه حوزوی را در قم گذراند. آیتالله قرهی سطوح عالی فقه و اصول خود را نزد آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، تبریزی، بهجت، مکارم شیرازی و آیات حسنزاده آملی و جوادی آملی گذراند و در نهایت از آیتالله مرعشی نجفی اجازهنامه اجتهاد کسب کرد.
آیتالله قرهی در دوران هشت سال دفاع مقدس در کنار تحصیل دروس حوزوی بارها در میدان نبرد حق علیه باطل حضور پیدا کرد و در سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو بر اثر گاز خردل، شیمیایی شده و در سال 1365 نیز در منطقه عملیاتی شلمچه با اصابت ترکش و تخلیه چشم راست و ساییدگی مهرههای ستون فقرات به خیل جانبازان جنگ تحمیلی پیوست. این جانباز هفتاد درصد، پس از جنگ تحمیلی، تدریس مکاسب، کفایه، تجرید العقاید، نهایهالحکمه را در مدرسه علمیه فیضیه قم آغاز کرد، اما به سبب آسیبهای ناشی از مواد شیمیایی و دستور پزشکان، از سال 1374 از شهر مقدس قم به سوی تهران هجرت کرد.
آیتالله قرهی عنوان داشت: چند نکته است که دوست دارم بیان کنم. یکی این که من اعتقاد دارم وقتی که رهبر معظم انقلاب قبل از ورود مستقیم به مطلبی، ابتدا با ایما و اشاره به آن میپردازند، خبرگزاریها بایستی وارد میدان شوند و روی آن کار کنند. برای مثال بحث صاحب اولاد و فرزنددار شدن را با ایما و اشاره فرموده بودند، اما کسی روی آن کار نکرد. ما چند سال پیش زمانی که از حج برگشته بودیم، درباره نسل صحبت کردیم و گفتیم یکی از اولیای مرتبط با امام زمان(عج) گفته است که یکی از نارضایتیهای وجود مبارک حضرت(عج) نسل است. بعضی گفتند این برخلاف نقل آقا است و بنده گفتم اتفاقاً عین کلام ایشان است و به مسئولین نیز در خفا بیان شده است.
یک مثال دیگر بحثهای ایشان راجع به مسئله زن است که باید به تکریم آن بپردازیم. ما نخواستهایم زن را محدود کنیم و معتقدیم حتی باید خانمها مستقیم در فعالیتهای اجتماعی حضور فعال داشته باشند و به دنبال خبرنگاری و پزشکی و... بروند. شما امروز میبینید که صهیونیسم جهانی و وابستگان آن همه در یک جبهه هستند؛ شما نیز باید در یک جبهه، سنگر دفاعی عالی تشکیل دهید و دنیا را با مطالب خبری فتح کنید و هر از گاهی نشستهای مشترکی با خبرگزاریهای دیگر داشته باشید و حتی گاهی یک خبر را با یکدیگر بر روی سایت بگذارید و این نکته انشاءالله نتایج خوبی در پی خواهد داشت.
آشنایی با آیتالله مولوی قندهاری
آیتالله قرهی در بخش دیگری از سخنان خود به عالم ربانی آیتالله مولوی قندهاری که مطالب زیادی را به نقل از او بیان میکند، اشاره کرد و درباره آشنایی خود با ایشان گفت: من خودم ابتدا ایشان را نمیشناختم. یکبار در عالم رؤیا دیدم که به حرم حضرت ثامن الحجج(ع) میروم. در آن رؤیا محضر شیخ حر رفتم و گفتم شما بخواهید که حضرت ما را بپذیرد. زمانی که به نزد شیخ حر میرفتم، هنگام پایین رفتن از پلهها دیدم شیخی در حال بالا آمدن است و هرچه بالا میآید بزرگتر به نظر میآید. یک دفعه نزدیک بود به من برخورد کند که از خواب پریدم و با خود اندیشیدم که موضوع چه میتواند باشد؟ گفتم شاید اینگونه باشد که شیخ حر میخواهد بگوید که من از تو راضی نیستم یا ناراحتند از اینکه قبل از رسیدن به خدمت حضرت رضا(ع) به خدمت ایشان رفتهام.
دو ساعتی به اذان صبح مانده بود، تصمیم گرفتم نخوابم و باخود گفتم برای نماز صبح خدمت آیتالله مرعشی نجفی که به کبوتر حرم هم مشهور بودند، میروم و تعبیر خواب را از ایشان میپرسم. صبح بعد از اذان به دستبوسی ایشان رفتم و شرایطی پیش آمد که نشد خوابم را تعریف کنم یعنی بالکل قضیه از ذهنم رفت و فراموش کردم که چرا به حرم و خدمت ایشان رفته بودم. از این ماجرا چندماهی گذشت و ذره ای در ذهنم چیزی باقی نمانده بود که چنین خوابی دیدم یا چنین ماجرایی برایم اتفاق افتاده است. این قضیه گذشت و من جبهه رفتم و بعد از برگشت از جبهه، هوای حضرت ثامن الحجج(ع) به سرم زد. شش ماه از آن رؤیا گذشته بود و تقریباً از ذهنم پریده بود که با دوستانم به زیارت امام رضا(ع) رفتیم. هنگام تشرف به محضر شیخ حر به همان قاعده دیدیم پیرمردی به همراه کسی که دستش را گرفته است از پلههای آنجا بالا میآید. خطاب به ایشان گفتم: سلام علیکم، نگاه کردند و جواب سلامم را دادند. در ذهن خود گفتم ایشان را در کجا دیدهام؟ ذهنم به دفتر مراجع در قم رفت و از آنجایی که به دفتر تکتک علما سر میزدم و همه دوستان آنجا را میشناختم در همان فاصله کوتاه هرچه در ذهن جستجو کردم به جوابی نرسیدم. ناگهان یادم آمد که این همان خواب است و ایشان همان فردی است که در خواب دیده بودمشان. به یکی از دوستانم گفتم الآن برمیگردم و به سراغ ایشان رفتم. نزدیک مزار آیتالله نخودکی بودند که بعدها فهمیدم به سمت منزل میرفتند. به حضورشان مشرف شدم و ایشان تا مرا دیدند، گفتند منتظر شما بودم و آنجا فهمیدم که عرض مرا به امام رساندهاند و این برایم بسیار عجیب بود.
خاطره شیخ علی خسروی از آیتالله مولوی قندهاری
آیتالله قرهی در ادامه شرح آشنایی خود با آیتالله مولوی قندهاری به شرح خاطرهای از شیخ علی خسروی پرداخت و گفت: آقاشیخ علی خسروی میگفت که در جهاد سازندگی مشهد یک مطلبی برایش پیش آمد که از امام رضا(ع) خواسته بود یک نفر سر راهش قرار بگیرد و دستش را بگیرد. آیتالله مولوی قندهاری پیدا شده بود و دست ایشان را گرفته بود. تعریف میکنند که بعد از مدتی دیدم آیتالله قندهاری راجع به انقلاب و امام هیچ حرفی نمیزند و هیچ چیزی نمیگوید. در دل خودم گفتم الان دوستان میگویند که شیخ علی دیوانه است که جهاد را رها کرده است و دنبال شیخی رفته است که هیچ حرفی درباره انقلاب و اینها هم نمیزند. نکند این فرد ضد انقلاب باشد. میگفت در هیمن حین که ایشان در اتومبیل کنار من نشسته بود و من به این مسائل فکر میکردم سه بار ایشان خم شد و به من نگاه کرد من هم به ایشان نگاه میکردم و مجدد همین فکرها در سرم میچرخید. دفعه سوم که ایشان من را نگاه کرد به من گفت: چه شده؟ چرا با خودت حرف میزنی؟ گفتم من چیزی نگفتم. گفت نگفتی ولی تو فکر که کردی. حالا تو خمینیشناس شدهای؟ با خودت حرف نزن!
پیشبینی شیخ ژولیده؛ شیخ فضلالله بر دار میشود و شیخ عبدالکریم مؤسس حوزه علمیه قم
آیتالله قرهی در بخش دیگری از صحبتهای خود به نقل از مرحوم آیتالله بهجت برای تأیید چنین حالات و جایگاهی در میان برخی علمای بزرگ شیعه و آگاهی آنان به احوال اطرافیان و شیعیان گفت: یکبار مرحوم آیتالله بهجت فرمودند که آقای شیخ فضل الله نوری میگوید: من به مجلس میرزای بزرگ (میرزای شیرازی) رفته بودم و در آنجا بودم، دیدم شیخی ژولیده آمد و به افراد اعتنایی نکرد و در گوشهای از مجلس نشست. اما صاحب مجلس به احترام ایشان تمام قامت بلند شد. مجلس بحثی بود و یک بحث فقهی پیش آمد و دیگران جوابهایی به این سؤال میرزا دادند و نوبت به ایشان رسید و جواب عالی دادند که میرزا فرمودند بله صحیح همین است. من نیز یک سوال فقهی داشتم و به نزد این فرد رفتم تا سوال خود را بپرسم. تا سلام کردم گفت: سلام باباجان اسمت چیست؟ گفتم من فضلالله نوری هستم، گفت عجب نکند تو همان شیخ شهید ما باشی که در تهران به دار آویخته میشوی؟ شیخ گفت من جا خوردم. حالم تغییر کرد و با خود گفتم من از طبرستان به نور آمدهام تا درس بخوانم و نهایتاً قصد کردهام اگر در نجف مردم، در قبرستان وادیالسلام دفن شوم و اگر بخواهم به ایران بروم به نور میروم و با تهران کاری ندارم.
متحیر بودم که این فرد چه میگوید، دیدم یک شیخ یزدی نیز برای سوال فقهی آمد و سلام کرد و این فرد به او گفت: عمو اسمت چیست؟ گفت عبدالکریم حائری، گفت بهبه! آقای حائری مؤسس حوزه علمیه قم، و بلافاصله بعد از بنده ایشان هم متحیر شد که حوزه علمیه قم چیست؟ این فرد چه میگوید؟ شیخ فضلالله نوری میگوید: دیگر این فرد را رها نکردم و تا جایی که آن آقا بعدها فرمودند خداوند به تو فرزندی میدهد که پای دار تو کف میزند و تو ناراحت میشوی. اما بعد میفرمایند تو ناراحت نباش و نباید از حب پدر بودن خود بکاهی. عوامالناس میگویند این فرد چگونه میتواند خوب باشد و ادعای اصلاح امت داشته باشد، در حالی که فرزندش مخالف است.
لبخند شیخ شهید بر بالای دار و استقبال پیامبر(ص) از او
اتفاقاً اینها را بیان میکند و نامهای دارد به آیتالله بهبهانی که میگوید آقای بهبهانی اینها مرا به دار خواهند کشید و به خادمش آقا سیدتقی میگوید آن عالم اینها را برای من گفته است و گفته که تو بالای دار میخندی و علت لبخند مرا ملاقات با پیامبر(ص) بیان کرده است. اگر بالای دار لبخند زدم بدان که پیغمبر اکرم(ص) خودش به استقبال من میآید. شما هم میبینید وقتی میخواستند ایشان را دار بزنند ایشان لبخند به لب دارند در روایات داریم که اهلبیت(ع) در هنگام مرگ به سراغ شیعیان و محبین خود میآیند اما کمتر شندیه میشود که خود حضرت رسول اعظم(ص) تشریف بیاورند مگر اینکه مقام فرد بسیار بالا باشد. اتفاقاً عکسی در دفتر اسناد انقلاب اسلامی موجود است که نشان میدهد شیخ لبخندی بر لب دارد و گویا همان لحظه است. چطور میشود که کسی آینده کسی را ببیند؟
پیشبینی آیتالله مولوی قندهاری از فتنههای آینده انقلاب
شش ماه آخر عمر آیتالله مولوی قندهاری بود؛ ما نشسته بودیم و برای ما تعریف میکردند و میفرمودند فتنههایی میآیند که من در آن زمان نیستم و شما باید سینههایتان را سپر این سید عظیمالشأن -اشاره به آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب- کنید. گفتند ایشان سپهسالار امام زمان(عج) هستند. ایشان این سخنان را درحالی مطرح میکردند که از رهبر معظم انقلاب 40 سال بزرگتر بودند. بارها مشاهده کرده بودم که علی رغم این فاصله ی سنی و کسالت جسمی که آیتالله قندهاری داشتند هربار که رهبر انقلاب به مشهد سفر میکردند این آیتالله قندهاری بودند که به ملاقات ایشان میرفتند. میگفتند ایشان که میآید سریع به من خبر دهید و به دیدن ایشان میرفتند. خیلی عجیب بود این مرد، همه چیز را میدانست. بعد فرمود من نیستم میبینید روز به روز به جمال و کمال این سید افزوده میشود و طوری میشود که مثل آقا سیدابوالحسن اصفهانی یکهتاز میشود.
رهبر انقلاب فرمودند «این عمار؟» و نفرمودند «این مالک؟»
رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت: در مباحث سیاسی تجربه نشان داده است که مبانی سیاسی حضرت آقا بهترین مبانی سیاسی است که از سوی یک فرد سیّاس کیاس ارائه میشود. ایشان در سیاست بسیار پخته هستند و سیاسیون دنیا باید نزد ایشان شاگردی کنند و واقعاً بسیار تیزبین و دقیق هستند. بخصوص مدیریت ایشان در فتنه 88 بسیار چشمگیر بود. بسیاری از نقاط فتنه را مردم اطلاع ندارند و بعدها شاید مطلع شوند که چقدر این ماجرا پیچیده بود و رهبر انقلاب چگونه آن را مدیریت کردند. دشمن برای براندازی آمده بود.
یک بار آقای حسینیان نزد آقا فرمود که شما میفرمایید که "أین عمار؟" بفرمایید "أین مالک؟" و آقا خندیدند و گفتند خیر. "أین عمار؟". من دیدم ایشان درباره این ماجراهای سال 88 آرام هستند و صحبتهای دیگری میکنند و گفتم شاید برخی نمیپرسند که چه خبر است؟ دو مطلب خدمت ایشان ردباره آن مسائل و کارهایی که دسمنان انجام میدهند گفتم و ایشان فرمودند بله میدانم و ایشان مواردی را گفتند که من اطلاع نداشتم. از آرامش ایشان شگفتزده شدم. باید این متانت ایشان را در سیاست به کار گرفته شود.
مدیریت و متانت رهبری در بحرانهای انقلاب
بحث دیگر؛ بحث ولایت فقیه است و باید روی این مسئله کار شود که «سیاست عین دیانت است» واقعاً به چه معناست؟ آیتالله شاهآبادی در "شذرات المعارف" بسیار زیرکانه و زیبا "مکرو و مکرالله" را توضیح میدهد و امروز میبینیم که مصداق آن مطالب سیاستورزی آیتالله خامنهای است و آن هم سیاستی که توأم با دینمداری و تقوا و اخلاق است. اتفاقاً باید روی نکتهای که رهبر معظم انقلاب فرمودند کار شود. ایشان فرمودند که من انقلابیام؛ یعنی این که من دروغ نمیگویم. سیاسیون جهانی این طور فهمیدند که در سیاست باید یک بام و دو هوا کار کنند ولی آقا با کیاست قدم برمیدارند و خیلی از آقایان و مسائل را مدیریت میکنند. مواجهه ایشان با دولتمردان و رؤسای قوه در تمامی دوران زعامت ایشان بسیار برجسته و پخته بوده و قابل تقدیر است.
با اشاره به مطالب عنوان شده از عنوان داشت: باید در پیگیری مطالبات دغدغههای اسلام و نه دغدغههای یک عده خاص را لحاظ کنیم. بنا نیست که ما هر اخباری که در جامعه به وجود میآید بیان کنیم، ولو آن که راست باشد. برخی از این اخبار این ناهنجاریها را زیاد میکند، لذا یک تقاضا دارم و آن این است که برخی مطالبی را که در خبرگزاریها عامل ترویج ناهنجاریها میشوند، منعکس نکنید. چندین سال پیش هفته نامهای با موضوع حوادث بود که بعدها روزنامه شد که هر حادثهای را بیان میکرد. در حالی که نیازی بدان نبود و اغراق در اخباری از این دست و ترویج استرسهای خبری توسط آن نشریه به امنیت اجتماعی جامعه آسیب میزد. شما باید با برگزاری نشستهایی بین خبرگزاریها نگذارید این ناهنجاریها افزایش پیدا کند. باید مسائلی که امکان دارد بر اساس آن ناهنجاری به وجود آید ریشهیابی شود. ما نمیگوییم که ناهنجاری در جامعه وجود ندارد اما آن طور که بزرگ میکنند، نیست. هنر خبرگزاری باید این باشد که آن مواردی را که برای ناهنجاری اجتماعی و اخلاقی عامل میشوند، رفع کنند.
رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) عنوان کرد: در مقوله فرهنگ اتفاقاً اصل بر این است که وقتی دشمن فهمید که فرهنگ ما میخواهد در جهان یا در منطقه ای حاکم شود جریاناتی را ایجاد کند که در مقابل آن بایستد یا قرائت متفاوت و التقاطی یا رادیکال از آن ارائه دهد. علت آن که طالبان و القائده را به وجود آوردند و جریان تکفیریها را در جهان بزرگ کردند این بود که بگویند فرهنگ دینی این مسلمانان، فرهنگ تهاجم و خشونت است. آنها فهمیدند که انقلاب اسلامی حاکمیت یک فرهنگ است و جالب است که آنها از طریق اقتصاد و تجارت، فرهنگ خود را صادر کردند. امام خمینی(ره) بحث اسلام ناب را از آن جهت فرمودند که با تیزبینی متوجه شدند که آنها اسلام آمریکایی را میخواهند در دنیا ترویج دهند و چهره خشنی را از قرائت اسلام حقیقی ارائه دهند.
فرهنگ آخر نیست؛ اول و آخر است/به بهانه جذب دیگران، اسلام را التقاطی نکنیم
بنابراین اگر فرهنگ ناب را تبیین کنیم دنیا جذب خواهد شد و اتفاقاً فرهنگ مقوله آخر نیست و آنها فهمیدند که فرهنگ اول و آخر است. لذا دشمن از این ماجرا نیک آگاه است؛ ولذا بالاترین دانشکده شیعهشناسی جهان در تلآویو واقع شده است، چون اسلام ناب را در همین جا دیدهاند و برای مقابله با آن روی فرهنگ کار کردهاند. ما باید در این جنبه کار کنیم، اما باید همچنان که رهبر انقلاب بیان کردهاند مانند برخی خودباخته نشویم و به بهانه جذب دنیا عقاید دیگران را با اسلام درنیامیزیم، چون این کار منجر به اسلام التقاطی میشود و این را نباید داشته باشیم. اتفاقاً تعبیر امام خمینی(ره) از اسلام ناب همین است که اسلام ناب خودش به تنهایی بسیاری موارد را نشان میدهد. برخی برای این که بگویند ما با خشونت مخالف هستیم با غربیها بر یک میز مینشینند و حرفهای آنها را میپذیرند، در حالی که اسلام خودش حرف دارد و اگر اسلام ناب ارائه شود همه جذب آن خواهند شد.
اخلاق ظرف دین است
چند نکته را کوتاه عرض میکنم: برای من توفیقی است که امروز محضرتان هستم. عزیزان من یکی از کارهایی که شما باید در این شغل شریفتان داشته باشید این است که به اخلاق الهی متخلق باشید. پیامبر عظیمالشان فرمودند اخلاق ظرف دین است؛ یعنی همه مجموعه قوانین الهی که به عنوان دین مطرح است موقعی معنا پیدا میکند که در این ظرف اخلاق قرار گرفته باشند. ما باید اخلاق خبرنگاری داشته باشیم. هر شغل و هر حرفهای هم برای خود اخلاق خاصی را میطلبد. ضمن این که اخلاق عمومی باید داشته باشیم؛ اخلاق خبرنگاری هم باید داشته باشیم. اگر اخلاق را مراعات کردیم رشد میکنیم.
اگر بنا باشد حرفه خبرنگاری را چنین تصور کنید که خدای نکرده نعوذ باالله، دوز و کلک باشد، بدانید که از مبانی اخلاق حرفه خود دور می شوید. قرار نیست هر خبری ولو راست بیان شود، به خصوص در حوزه مسائل اجتماعی برخی از اخبار گاهی حوادثی است که اگر زیاد در اجتماع تبیین شود، در جامعه ناامنی به وجود میآورد و مردم دچار اضطراب و دلشوره میشوند. بنا نیست که هر خبری عنوان شود، اما هر خبری را هم که گفتیم باید صادقانه و در بستر اخلاق بگوییم که بحمدالله شما رعایت میکنید و انشاءالله بیشتر هم عنایت داشته باشید.
مؤسس نظام ما نه امام راحل، بلکه حضرت حجت است
عزیزان من، مبنای خبرگزاری شما باید بر تبیین حکومت اسلامی باشد که من اعتقاد راسخ دارم و با ادله و براهین اثبات کردهام که این نظام متعلق به امام راحل نیست. اشتباه است بیان کردن اینکه مؤسس این نظام امام راحل است. بلکه این نظام متعلق به حضرت حجت روحنا فداه، آقاجانمان امام زمان(عج) است. امام راحل عظیمالشأنمان و امام المسلمین، حفظه الله تبارک و تعالی، این دو سید عظیمالشان نائب امام زماناند. اگر با این دید به این نظام مقدس نگاه کنیم خبرگزاری میشود خبرگزاری تبیین و تشریح مطالب حکومت و نظام مهدوی.
امام زمان برخی جریانات بدون نائب است
اتفاقا گاهی برخی از جریانهای انحرافی خود را به وجود مقدس امام زمان وصل میکنند و دائم دم از امام زمان میزنند. اما امام زمانهایی که آنها میگویند بدون نایب امام زمان است و بدون ولی فقیه که ما آن را قبول نداریم. من خدمت تکتک شما عزیزان عرض میکنم که هشیار هشیار هشیار باشید. اتفاقا آنقدر این را میگویند و تکرار میکنند که از این به بعد تا کسی راجع به امام زمان حرف زد بگویند این مسائل از جریان انحرافی است. خاطر مبارکتان هست که حجتیهایها آنقدر راجع به امام زمان حرف میزدند که دیگر کسی جرأت نکند راجع به ایشان حرف بزند. اتفاقا باید این را از دست آنها گرفت. باید بیان کرد که برعکس ما معتقدیم که این حکومت متعلق به آقاجانمان امام زمان است. بله، اما کدام حکومت؟ حکومتی که خودش نایبش را انتخاب میکند.
پیشبینی آیتالله مولوی قندهاری از فتنههای انقلاب
آیتالله مولوی قندهاری فرمود: من نیستم، اما شما هستید. ایشان شروع کرد به توضیح اینکه که چگونه فتنهها به وجود میآید. حاجآقای یاسینی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) که اکنون در اینجا تشریف دارند میدانند که مرحوم آیتالله قندهاری همین فتنه 88 را پیشبینی کردند، گفته بودند که فتنهای به وجود میآید که بعد از آن فتنه اکبر است. بعد فرمود: من در آن زمان نیستم اما شما خودتان را سپر بلای این سید عظیمالشان قرار دهید.
خدا گواه است آنهایی که نمیفهمند، نمیفهمند. اگر میخواهند در این حکومت مهدوی سالم بمانند، باید تابع نایب امام زمان(عج) باشند. ما نایب امام زمان را میشناسیم. شما اصحاب خبر و رسانه باید در این راستا حرکت کنید، ولی با اخلاق. برای آن که موفق هم بشوید چند نکته را تذکاراً محضرتان عرض میکنم. عزیزان، من نکتهای را درس اخلاق مکرر به جوانها اعم از دانشجویان و طلبهها گفتهام این است که با امام زمان(عج) خود در روز صحبت کنید و مدام به ایشان متوجه باشید. خصوصاً برای شما که فعال در خبرگزاری هستید و انشاءالله میخواهید خبرگزاری مهدوی باشید، این نکات را توجه داشته باشید.
انسان دو بال پرواز دارد، یکی ادب و دیگری اطاعت
دو چیز را هم یادداشت کنید. انسان دو بال پرواز دارد، یکی ادب و دیگری اطاعت. اگر این دو بال را داشته باشید اوج میگیرید و به معراج می روید. اینها خیلی مهم است، چرا ما 200 سال پیش یا 400 سال پیش دنیا نیامدیم؟ خوبان این دوره بهتریناند و بدهای آن بدترین. خدا به من و شما لطف کرده که در ایران به دنیا آمدیم؛ البته یکی از چیزهایی که انسان را گرفتار می کند منیت است. اگر شخص تصور کند که کسی شده است، خود را میبازد. اولیای خدا فانی فیالله میشوند، اینها دیگر به جز خدا چیزی نمیبینند و میگویند هر چه هست خداست.
قرائت دعای «الهی عظم البلاء» و توسل به نرجس خاتون(س)
اگر دعای فرج «الهی عظم البلاء» را جمعی بخوانید و بعد از آن کار خود را با فاتحه بر نرجس خاتون شروع کنید، عنایات خدواند نصیب شما میشود. با قرآن مأنوس شوید. در کنار این تولی به اعلام برائت از دشمنان هم توجه داشته باشید.
منبع/سایت مشرق/ششم خرداد 1392
لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
نظر خود را ثبت کنید