سیمای واقعه کربلا در ادبیات منظوم فارسی
گرچه آثار ادبی در قالب نثر اغلب به صورت غیرمستقیم، واقعه کربلا را بازتاب دادهاند، اما بیان ادبی به ویژه در قالب منظوم، سهمی بسزا در زنده نگه داشتن نهضت کربلا و شورانگیزی آن داشته است. شعر عاشورایی و در کل، شعر مذهبی با سه رأس به هم پیوسته که یکی به ستایش ذات الهی، دیگری تبیین آموزهها، اصول و فروع دین جهت پرورش و تکامل انسان برای رسیدن به کمال انسانی و آخری منقبت و مرثیت اهل بیت و شرح حوادث زندگی آنها به عنوان الگوهای ناب عالم انسانی میپردازد، حجم زیادی از سرودهها و نوشتههای شاعران بزرگ پارسیگو را در طول تاریخ ادب فارسی، به خود اختصاص داده است.
شعر عاشورایی که پیرامون شخصیت و حوادث زندگی امام حسین (ع) و یاران ایشان به انحای مختلف و توسط شاعران فارسی بسیاری، منظوم شده است سابقه و گستره عظیم و پهناوری در ادبیات ایران زمین دارد؛ به طوری که در کتاب «مجموعه مقالات مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران» نوشته شده است: «عاشورا سرایی در ادب فارسی از قدمت طولانی و جنبشی دیرین برخوردار است».
دوران صفویه و اوج شعر مذهبی
دوران صفویه، دوره اوج و گسترش تفکر و شعر مذهبی و عاشورایی محسوب میشود. در این دوره، بیش از ۴۰ شاعر مشهور فارسی زبان، درباره قیام امام حسین (ع) و اتفاقات مربوط به واقعه عاشورا، شعر سرودهاند که از میان آنها، شاعرانی نظیر شاپور تهرانی، صائب تبریزی، محتشم کاشانی، بیدل دهلوی، عُمّان سامانی و قاآنی را میتوان نام برد.
مشهور است که محتشم کاشانی شاعر بزرگ آن دوره، قصیدهای در مدح شاه طهماسب صفوی و شاهزاده "پریخان خانم" فرستاد؛ اما شاه پس از شنیدن آن قصیده گفت: «راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من بیالایند. قصاید را باید در شأن شاه ولایت پناه و ائمه معصومین علیهمالسلام بگویند تا صله اول را از ارواح مقدسه حضرات و بعد از ما توقع نمایند…»
چنین بود که ترکیببند معروف محتشم به عنوان مشهورترین مرثیه آن عصر در شعر فارسی پدید آمد و تا قرنها شهرتی ویژه یافت؛ بهگونهای که آذر بیگدلی، شاعر عصر قاجار مینویسد: این ترکیببند، در اکثر بلاد اسلام بین خاص و عام مشهور است: باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است!
محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر معاصر در همین باره گفته است: «مضمون و محتوای اصلی شعرهای مدح و منقبت در دوره قبل از صفوی را ستایش ائمه، به ویژه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) تشکیل میدهد و در آن دورهها، شعرهای بسیاری که خاصه برای واقعه کربلا سروده شدهباشد، سراغ نداریم. آثاری همچون قصیده سیف فرغانی در سوگ سیدالشهدا، بسیار انگشتشمار و اندک است. پرداختن اغلب شاعران به موضوع عاشورا، بسیار گذرا و اشاره وار بوده است؛ اما در دوره صفوی، وضعیت فرق کرد و یکی از مضامینی که در این عصر رواج بسیاری یافت و شعرهای خوبی در آن سروده شد، سوگ و مرثیه شهدای کربلاست.»
شواهد تاریخی حکایت میکند که در روزگار صفوی، محافل عزاداری برای شهدای کربلا رونق بسیاری داشته است و وجود این محافل، نیاز به شاعران مرثیهسرا را نیز افزایش میدهد.
وضعیت شعر عاشورایی در دوره معاصر
پس از عهد صفویه، درخشانترین دوره به لحاظ توجه به شعر عاشورایی و تلاش برای گسترش و آفرینش آن، دوره بعد از انقلاب اسلامی است. در واقع پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تبیین و ترویج آموزههای دینی و ولایی در میان مردم و فراهم آمدن امکانات و شرایط مساعد برای بروز عقاید دینی، شعر مذهبی و عاشورایی، گسترش زیادی یافت. از سوی دیگر، یکی از اتفاقاتی که طی دهههای اخیر به رشد و عمقبخشیدن به شعر عاشورایی و مذهبی کمک کرد، برپایی جشنوارهها و کنگرههایی است که گاه به همت گروهی از مردم و گاه به کمک مسئولانی که دغدغههای فرهنگی و مذهبی دارند، برگزار میشود.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که شعر مذهبی به خصوص شعر عاشورایی در دوران معاصر، به دلیل سرودههای زیاد و شتابزده، آن هم از سوی شاعرانی که بیشتر آنان، شعرای شاخص و طراز اول نیستند، دچار آسیبها و لطمههایی شده است. این آسیبها در حوزه نحو و دستور زبان، بلاغت و تصویرسازی، عروض و قافیه، موسیقی درونی و بیرونی و حتی ارائه معنا و مفهوم قابل بررسی و تأمل است.
قصیده «نظام استرآبادی» در سوگ شهیدان کربلا
هر شام، سرخیای که بر این نیلگون سماست
گردی ز قتلگاه شهیدان کربلاست
زین درد، ساکنان فلک در مصیبتاند
بر گریه ملائکه، خون شفق گواست
بینور گشته از دم شمشیر کین شام
شمعی کز او چراغ سحرگاه را ضیاست
آن به که جا کنیم در آب سرشک خویش
زینگونه آتشی که از این غم به جان ماست
شد جامهاش کبود جهان را از آسمان
عالَم برای آل نبی تعزیتسراست
آن سر که بود تاج کرامت بر او، چرا
در خون چون آفتاب به شام از بدن جداست؟
شاهی که آب خضر از او گشت جانفزا
لبتشنه داده جان به بیابان کجا رواست؟