ماجراهای هولناک تبهکاری در مرخصی از زندان!
عقربه های ساعت 4:30 بامداد بیست و سوم اردیبهشت را نشان می داد که نیروهای تجسس کلانتری شفای مشهد سوار بر خودروی گشت از کلانتری بیرون آمدند تا سایه «امنیت» را در بخشی از آسمان شهر بگسترانند اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودند که ناگهان پای راننده پدال ترمز خودرو را فشرد. چشمان تیزبین ماموران تجسس به رفتارهای مشکوک دو سرنشین یک دستگاه پراید، درون کوچه ای خلوت، خیره شده بود. گویی هیکل و چهره جوان سرنشین پراید برای افسر تجسس آشنا بود اما هر چه به مغزش فشار می آورد کمتر به نتیجه می رسید.
در همان حال راننده پراید با دیدن خودروی گشت پلیس، هراسان خودرو را روشن کرد و از کوچه پس کوچه های بولوار شفا گریخت. این فرار ناگهانی، افسر تجسس را از افکارش بیرون کشید و آن ها در حالی که به راننده پراید دستور «ایست» می دادند به تعقیب خودرو پرداختند.استعلام شماره انتظامی پراید از مرکز فرماندهی مشخص کرد که خودروی مذکور چند ساعت قبل از بولوار آزادی 141 سرقت شده است. دیگر نیروهای تجسس تردید نداشتند که با سارقان خودرو طرف هستند و احتمال دارد مسلح نیز باشند بنابراین ماموران انتظامی با رعایت موارد امنیتی بر سرعت خودرو افزودند تا پرایدسواران فراری را وادار به توقف کنند اما آن ها با سرعتی جنون آمیز و ویراژهای خطرناک وارد بزرگراه فجر شدند و به سمت خواجه ربیع گریختند.
حرکات مارپیچ و رفتارهای دلهره آور دزدان پراید، رانندگان عبوری را از شدت ترس در جا میخکوب می کرد ولی آن ها نه تنها به اخطارهای پلیس توجهی نداشتند بلکه چنان بر سرعت خودرو می افزودند که دود ساییده شدن لاستیک ها بر آسفالت خیابان به هوا برمی خاست.
تعقیب و گریز بامدادی از بولوار «مهر مادر» هم گذشت و به نزدیکی روستای «زیرکن» رسید. در این هنگام که عملیات تعقیب به منطقه خلوتی رسیده بود، افسر تجسس سلاح کمری را بیرون کشید و با شلیک سه تیر هوایی به سارقان هشدار داد که خود را تسلیم کنند. در این لحظه ناگهان کنترل فرمان پراید از دست راننده خارج شد و خودرو پس از برخورد به جدول حاشیه خیابان متوقف شد. وقتی نیروهای تجسس در کنار پراید، از خودروی پلیس بیرون پریدند که راننده آن به داخل کوچه های فرعی گریخت و سرنشین آن نیز در حال فرار بود که سلاح پلیس را روی سر خود دید و تسلیم شد.
با انتقال متهم 33 ساله به اتاق بازجویی نیروهای تجسس، پرونده این عملیات وارد مرحله جدیدی شد چرا که بررسی های تخصصی افسران تجسس نشان داد او «حسن-ش» نام دارد و یکی از تبهکاران خطرناکی است که قبلا چند بار توسط پلیس دستگیر شده است.
به گزارش خراسان، این تبهکار معروف که دارای شش فقره سابقه کیفری است و مقداری مواد مخدر صنعتی هم از وی کشف شد در بازجویی های پلیسی گفت: حدود پنج روز قبل و برای مدت 10 روز از زندان به مرخصی آمدم تا این که شب گذشته «حمید» (سارق فراری) به سراغم آمد. او خودروی پراید را از بولوار آزادی سرقت کرد و از همان جا به بولوار توس رفتیم و کپسول گاز و زاپاس خودرو را به مبلغ 200 هزار تومان فروختیم ولی هنوز سه ساعت بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که دوباره مورد ظن نیروهای تجسس کلانتری شفا قرار گرفتیم و من دستگیر شدم و ...
این گزارش حاکی است، با توجه به سوابق متهم که دچار جرایم وحشتناکی مانند زورگیری، تخریب، سرقت و ... بود، وی با دستور سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری شفا) مورد بازجویی های فنی قرار گرفت چرا که قاضی سیدجواد حسینی( معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) از افسران تجسس خواسته بود به ریشه یابی سوابق این سارق حرفه ای بپردازند و تجزیه و تحلیل های کارشناسی و اطلاعاتی خود را به دادسرا گزارش دهند.
این گونه بود که گروهی از ماموران تجسس به سرپرستی ستوان آریایی و با نظارت مستقیم رئیس کلانتری، تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری متهم فراری و همچنین جرایم احتمالی دیگر این تبهکار خطرناک آغاز کردند. بررسی های تخصصی پلیس بیانگر آن بود که «حسن-ش» زمانی کشتی گیر بوده اما پس از آن که به مصرف مواد مخدر آلوده می شود به تبهکاری و خلافکاری های وحشتناک روی می آورد و بارها به اتهامات مختلف از جمله اعتیاد به قرص های روانگردان و تهدید و تخریب و همچنین سرقت دستگیر می شود. تا این که در سال 93 نیز با ارتکاب یک جرم هولناک، صحنه دلهره آور دیگری را رقم می زند.
ماجرای این پرونده که او را برای 10 سال دیگر روانه زندان کرد از آن جا آغاز شد که زن جوانی به نام «مهتاب» به اتهام کلاهبرداری در یک معامله دستگیر شد و به دادسرا انتقال یافت اما وقتی بازپرس در حال بررسی ماجرای کلاهبرداری بود، متوجه شد که این زن جوان، پرونده مفتوح دیگری نیز در یکی از شعبه های بازپرسی دارد بنابراین از مامور انتظامی خواست متهم را به بازداشتگاه ببرد تا روز بعد پرونده دیگر او نیز مورد بررسی قضایی قرار گیرد.
وقتی «مهتاب» از دادسرا بیرون آمد از مامور بدرقه (سرباز) خواست تا اجازه دهد او ماجرای دستگیری اش را تلفنی به خانواده اش اطلاع دهد اما «مهتاب» با زیرکی خاصی با «حسن-ش» (جوانی که از مدتی قبل با او آشنا شده بود) تماس گرفت و ماجرای دستگیری اش را اطلاع داد. چند دقیقه طول نکشید که «حسن» سوار بر یک دستگاه خودرو مقابل «مهتاب» و مامور انتظامی توقف کرد.
مامور بدرقه و مهتاب به عنوان مسافر سوار خودرو شدند تا به بازداشتگاه متهمان زن بروند ولی راننده جوان به داخل کوچه ای خلوت پیچید و با گذاشتن چاقو زیر گلوی سرباز، او را از خودرو پیاده کرد و این گونه «مهتاب» را فراری داد. با توجه به اهمیت وحساسیت این موضوع، بلافاصله دستورات ویژه قضایی برای دستگیری متهمان فراری صادر شد و کارآگاهان پلیس آگاهی در کمتر از 24 ساعت مهتاب و حسن را با استفاده از شگردهای تخصصی دستگیر کردند.
بنابراین با محاکمه دو متهم در دادگاه، «حسن» به جرم فراری دادن یک بازداشتی به تحمل 10 سال زندان محکوم شد و مهتاب نیز هنوز در حال تحمل کیفر است اما در این میان هجدهم اردیبهشت، «حسن» برای یک مرخصی 10 روزه از زندان آزاد شد و دوباره به اتهام سرقت با تیراندازی پلیس به دام افتاد.
تحقیقات بیشتر در این باره با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی سیدجواد حسینی( معاون دادستان مشهد) همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان