تساوی زن و مرد یا پتک دروغین غرب بر سر زنان؟!
زنان عروسکی بی دست و پا به نام آزادی زنان
به گزارش کارگرآنلاین، الهام امینی طی یادداشتی برای فارس نوشت؛ چند سالی هست آزادی زنان و حمایت از حقوقشان نقل هر محفل است و به یک شاخصه روشنفکرانه هم تبدیل شده و در این بین به هر نسبت که اسلام را ضد زن بخوانی و غرب را به عنوان بزرگترین حامی ارزشهای زنان بستایی روشنفکرتری.
در خوشبینانهترین حالت ممکن میتوان این گونه متصور شد که داعیهداران حمایت از حقوق زنان که برابری زن و مرد در کشورهای آمریکایی و اروپایی را به مثال پتکی بر سر ما میکوبند چیزی از واقعیتهای پشت پرده این ماجراها خبر ندارند.
در سالهایی که غرب با انقلاب صنعتی رو به رو شد هر یک از سرمایهداران برای رشد روز افزون سرمایه خود نیاز به نیروی کار تمام وقت و البته با حقوق پایین داشتند و طبیعی است زنی که تا آن روز حتی حق تملکداراییهای شخصیش به نام خودش را نداشت و جز رختشویی و آشپزی و بچهداری استعداد دیگری برایش قائل نمیشدند گزینه مناسبی بود برای این معرکه، آن هم به بهانه مساوات بین زن و مرد.
زنان که عرصه را برای نمایش توانمندیهایشان که سالها سرکوب شده بود حاضر و آماده دیدند با رغبت هر چه تمامتر پا به میدان گذاشتند اما حقیقتا در این بین چه کسی بیشتر سود برد؟ سرمایهدارانی که به زنان حقوق و مزایای کمتر از مردان میدادند آن هم با منت طلبکارانهترین حالت ممکن یا زنانی که از آنها بیگاری میکشیدند برای رشد و تعالی شخصیتیشان؟
کمکم روند خرید فروش و تبلیغات تغییر کرده و رنگ و بوی تازهای به خود گرفت، صاحبان دارایی خوب فهمیده بودند برای فروش بیشتر میتوانند از زنها و ظرافتشان برای جذب و جلب مشتری استفاده کنند.
منشی خانم، بازاریاب خانم، فروشنده خانم و هرکسی که ارتباط بیشتری با مشتریان دارند لزوما اگر خانم باشد بهتر است، اگر زیبا، خوشرو و خوشپوش هم باشد که بهتر، کمکم پای زنان به تیزرهای تبلیغاتی باز شد، در هرچیز بیربط یا باربط به زنان که شدند عروسک خیمه شببازی در دست صاحبان سرمایه برای جذب مشتری و پول بیشتر.
صنعت سینما و تلویزیون حتی اخبار و مطبوعات هم متوجه اینموضوع شدند و کافی است نگاهی گذرا به روند فیلمها و شبکههای خبری در این چند سال اخیر بزنید تا ببینید قضیه از چه قرار است!
به راستی استفاده از جاذبههای جسمی و جنسی یک بانو آزادی را برای او به ارمغان آورده یا نفع و سود بیشتر برای مردها؟ این آزادی برای زنان بود یا چشم و جیب مردها؟
ای کاش قضیه همین جا ختم میشد. آزادی غرب دیگر ارضاکننده امیالش نبود این رود طغیانگر دیگر آرام نمیشد و تا جایی پیش رفت که به جاده انحرافات جنسی کشیده شد.
خرید و فروش دختران، صادرات زن به عنوان کالا، برده داری به سبک نوین، بردهداری جنسی، مغازههایی که پشت ویترینشان زنهایی با اتیکت قیمت ایستادهاند تا به فروش بروند و امروز تا جایی پیش رفتهاند که شاهد فروش زنان به عنوان عروسکهای بیدست و پا و صدا برای امیال شهوانی مردها هستیم!
عالم هیچگاه به خود ازاین وحشیانهتر و وحشتناکتر ندیده بود. خوی وحشیگری که آرام نمیشود و معلوم نیست تا کجا قرار است پیش برود.
آزادی زنان هرچه بود به ناکجاآباد ختم شد و سوال اینجاست که آیا هدفش واقعا کمک به زنان و ظلمهای روا شده به آنان بود؟ اکنون بیشتر به آنها ظلم نشده؟ به حریم شخصی حسمی و روحیشان تعرض نشده؟ اکنون امنیت و آرامش خاطر دارند؟ از جایگاه امروز هود راضی هستند؟
چرا یک فرد به عنوان بانو برای نشان دادن استعدادهایش باید از جاذبههای ظاهریش استفاده کند؟ مگر مردها این کار را میکنند؟
یا اصلا چرا یک زن باید سعی کند مساوی با یک مرد باشد؟ مگر مردها الگو جامع و کاملی هستند یا اصلا مگر ملاک برتری مرد و زن بودن است؟
در عصر جاهلیتی ک دختران زنده به گور میشدند و عصر جاهلیت مدرنی که امروز زن تا سرحد یک کالا پست شده اسلام همچنان یک حرف دارد برتری انسانها نه به جنس است نه به نژاد، اعمال و انسانیت شما ملاک است و بس...
با این تفاسیر یک زن میتواند از یک مرد هم بالاتر باشد، زن میتواند عامل سعادت یا فساد جامعه خودش باشد، میتواند مایه آرامش خانواده باشد، میتواند مایه پیشرفت کشورش باشد با این شعارهای خوش رنگ و لعاب و عوامفریبانه حیف و خرابش نکنیم.