زنگ آموزش مجازی در مدارس جهان
با شیوع ویروس کرونا نظام آموزشی جهان نیز با چالشها و تغییرات بسیاری مواجه شد. به طوری که در بیشتر کشورها مسئولان آموزشی کلاسهای حضوری را تعطیل کردند و کلاسهای آنلاین را برای اجرای اهداف آموزشی جایگزین کردند. در ایران هم این تجربه با ایجاد شبکه شاد در بین دانشآموزان اجرایی شد.
غلامرضا کریمی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بینالملل درباره تجربههای دیگر کشورها برای مقابله با کووید 19 در جهت برقراری نظام آموزشی میگوید و براین باوراست که شواهد نشان میدهد در آینده نزدیک نظام آموزشی جهان باید با کرونا کنار آید و به سمت مجازی شدن پیش رود.
در این چند ماه واکنش کشورهای مختلف جهان در قبال شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس و خانهنشین شدن اکثر دانشآموزان و معلمان چگونه بود؟
روشها و رویکردهای کشورها نسبت به تعطیلی مدارس متناسب با اقتضائات و شرایط آنها متفاوت بود. اما به طور کلی همه کشورها با توجه به زمان اندک موجود و افزایش نگرانی بابت از دست رفتن زمان آموزش و آسیب پذیری فرآیند آموزش، بلافاصله آموزش مجازی را جایگزین آموزشهای حضوری کردند.
واکنش برخی از کشورها آموزشهای تلویزیونی و طراحی پلتفرمهای متمرکز و ملی بود و برخی از کشورها به صورت غیر متمرکز عمل کردند به طوری که مدارس و مراکز آموزشی هر کدام با استفاده از پیامرسانها و شبکههای تعاملی، تدابیر خاص و ویژهای برای جلوگیری از توقف آموزش در مدرسه خود ارائه کردند. اما در کشورهایی مثل ما پس از تثبیت بحران شیوههای آموزش متمرکز مانند آموزشهای تلویزیونی و شبکه آموزشی شاد مورد استفاده قرار گرفت.
در این دوره استفاده از پلتفرمهای محبوب و دارای قابلیت، اوج گرفت و مدارس و معلمان با استفاده از آنها آموزشها را هدایت کردند. تقریباً در هیچ کجای دنیا آموزش متوقف نشد اما ارائه آموزشها هم کیفیت یکسانی نداشت و نوع و میزان پایش آن متغیر بود. تقریباً میشود گفت این زمان زمانِ طلایی محبوبیت پیام رسانها و پلتفرمها بود که پیش بینی میشود بعدها نیز به طور منظم از آنها استفاده شود.
در خلال بحران کرونا وضعیت عدالت آموزشی در کشورهای مختلف جهان چگونه تحقق پیدا کرده و آموزشهای تلویزیونی در این خصوص تا چه حد مؤثر بودند؟
تحقق عدالت آموزشی و ایجاد زمینه دسترسی تمام دانشآموزان به خدمات آموزشی از راه دور یکی از چالشهای بزرگ نظامهای آموزشی کشورهای جهان بوده و هست به گونهای که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته نظیر امریکا، انگلستان، ایتالیا و غیره بخش قابل توجهی از دانشآموزان از اینترنت، ابزارهای دیجیتالی مناسب یا مهارتهای رایانهای بی بهره بودند به طوری که در اروپا 14 درصد از خانوارها به اینترنت و 22 درصد به رایانه دسترسی نداشتند و حتی دولت ایتالیا مجبور به تخصیص بودجه اضطراری 70 میلیون یورویی برای جبران بخشی از این کاستیها شد. به طور کلی 706 میلیون دانش آموز در سرتاسر جهان از دسترسی مناسب به اینترنت محروم بوده و 56 میلیون دانش آموز به دلیل زندگی در مناطق دوردست تحت پوشش شبکههای موبایلی قرار نداشتند.
در واکنش به این کمبودها، یکی از راهکارهای پیش روی کشورها استفاده از شبکههای تلویزیونی برای جبران کاستیهای حاصل از عدم ارائه آموزشهای حضوری و نیز عدم دسترسی به شبکههای اینترنتی و مجازی بود. با این راهکارکودکان و اولیا در مناطق دوردست که اینترنت یا ابزار دیجیتالی مناسب برای دریافت برنامههای مجازی را نداشتند، توانستند برنامههای آموزشی را از طریق رادیو و تلویزیون که در همه جای دنیا مقرون به صرفهتر، فراگیرتر و سهلالوصولتر بود، دریافت کنند.
البته آموزشهای تلویزیونی هم با چالشهایی از جمله تعاملی نبودن این نوع آموزشها مواجه بود. ضمن اینکه در این روش، تهیه محتوای مناسب هم مسأله دیگری بود که عمدتاً چون به صورت متمرکز صورت میگرفت، کشورها سعی کردند بهترین معلمها را با بهترین محتوا انتخاب کنند تا در ضبط برنامههای آموزشی کمک کنند. مثلاً گرجستان 20 نفر معلم مجرب را انتخاب کردند تا برای مقاطع مختلف تحصیلی برنامههای 20 دقیقهای ضبط کنند.
همچنین کشورهایی مانند ما «مدرسه تلویزیونی» ایجاد کردند و آموزشها را با زبان اشاره برای دانش آموزان با نیازهای خاص ارائه کردند. طبق گزارش سازمان یونسکو، تقریباً اکثر کشورها امکان پخش آموزش رادیو و تلویزیونی را ایجاد کرده یا درصدد افزایش تعداد فراگیران تحت پوشش این رسانهها برآمدند. به طوریکه کشورهای آفریقایی به دلیل نداشتن دسترسی به اینترنت باکیفیت، قریب به 70 درصد از آموزشهای خود را در ایام تعطیلی مدارس از طریق رادیو و بعد تلویزیون انجام دادند این در حالی است که در کشورهای اروپایی و امریکایی کمتر از رادیو و بیشتر از تلویزیون استفاده میکنند. در استرالیا یک ویژگی از قبل مرسوم بوده است و آن این که در کلاس درس زمانی را برای نمایش برنامههای آموزشی تلویزیونی به عنوان مکمل تدریس در نظر میگیرند که البته در زمان بحران کرونا از این قابلیت بیشتر استفاده میشود.
آیا آموزشهای برخط و مجازی در کشورهای مختلف در دوران شیوع کرونا وجود داشت ؟
در این مورد بسیاری کشورها از جمله روسیه، امریکا، ژاپن و کره جنوبی از قبل بسترهای خوبی داشتند و با توجه به شرایط، از امکانات موجود بهره گرفتند و آموزشهای برخط همزمان، غیر همزمان و باز را شروع کردند. اما در اکثر کشورهای دنیا آموزشها عمدتاً به صورت چهره به چهره انجام میشد و سیاستگذاران آموزشی کمتر احساس نیاز به آموزشهای مجازی را کرده بودند. اما بحران کرونا به عنوان یک شرایط اضطراری کشورها را مجبور کرد که به آموزشهای مجازی روی آورند.
در اکثر کشورهای دنیا پشتیبانیهای خوبی از آموزشهای برخط صورت گرفت و در اولین گام زمینه همکاری میان وزارتخانههای آموزش و پرورش و ارتباطات ICT برقرار شد و پهنای باند برای دریافت اینترنت افزایش یافت و بیشتر خدمات به صورت رایگان ارائه شد. در این زمینه کره جنوبی یکی از نمونههای موفق بود که در ابتدای دوره شیوع کرونا و پس از اعلام بازگشایی مدارس به صورت آنلاین، وزرای آموزش و پرورش و فناوری اطلاعات و ارتباطات با همکاری سه شرکت مطرح مخابراتی کرهای، زمینه بسیار خوبی را برای آموزشهای آنلاین ایجاد کردند. در هر حال، بیشتر کشورها فرصت تعطیلی مدارس را گامی برای توسعه «آینده آموزشهای الکترونیکی» دانستند و تمام تلاش خود را برای تقویت این وضعیت انجام دادند که البته این تلاشها با توجه به نامشخص بودن وضعیت سال تحصیلی آینده همچنان ادامه دارد.
درخصوص این پلتفرمها و میزان استفاده از آنها در کشورهای مختلف جهان توضیح بیشتری ارائه کنید.
این آموزشها جایگزین کاملی برای آموزشهای حضوری در مدرسه نخواهد بود و با توجه به مقتضیات هر کشور، تفاوتهایی در این روشها دیده میشود. برخی ازکشورها مانند روسیه، اتریش، نیوزیلند، مصر، عربستان، مالزی، ژاپن، بلژیک، برزیل، مکزیک، هندوستان، مراکش، الجزایر هر کدام پلتفرم، نرم افزار و سایت را به صورت ملی طراحی کرده و از آموزشهای تلویزیونی به عنوان مکمل بهره بردند. در برخی کشورها هم از پلتفرمها و سیستمهای مدیریت یادگیری دیجیتال موجود بینالمللی نظیر zoom, Google classroom, Moodle, Ted, Adobe Connect, khan Academi, Blackboard, Edmodo, ClassDojo, Schoology و غیره استفاده کردند.
چند ماه پس از شیوع کرونا تعدادی از کشورها درصدد بازگشایی مدارس برآمدند. روند این اقدامات در کشورهای مختلف چگونه بود و واکنش مردم به اینگونه تصمیمات چه بود؟
بازگشایی مدارس تابعی از تصمیمات رهبران کشورها در جهت عادیسازی امور و شروع به کار مشاغل مختلف و بازشدن فضای کسب و کار به منظور جلوگیری از تعطیلی بیشتر صنایع و مشاغل خدماتی بود. در تمام کشورهای دنیا بازگشایی مدارس با فروکش کردن تدریجی میزان ابتلا به کرونا و افزایش تجربه مواجهه با تبعات این بیماری با مجوز مسئولان بهداشتی صورت گرفت. برخی از مقامات بهداشتی به استناد نتایج مختلف تحقیقات درباره نقش کودکان در شیوع بیماری نو پدید کووید -19، سیاست بازگشایی مدارس را توصیه میکردند و همانطور که میدانید به دلیل ناشناخته بودن این بیماری، هر روز شاهد تحقیقات جدید با نتایج متفاوت درباره نقش کودکان در شیوع این بیماری هستیم و هنوز در خصوص ناقل و خطرساز بودن کودکان شک و تردید وجود دارد حتی در برخی از کشورها نظیر امریکا، ارزیابی میزان خطر کرونا برای کودکان و نوجوانان به موضوع بحثهای داغ و غالباً سیاسی در بین مقامها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
بعد از تعطیلی طولانی مدت مدارس، توافق جهانی برای بازگشایی مدارس شکل گرفت و از آسیب توقف آموزش و یادگیری بسیار سخن گفته شد. همچنین انزوا و بیم از آسیبهای رفتاری و بهداشت روانی کودکان نیز بر نگرانیها افزود. در شرایط جدید، دولتها نتوانستند رویکرد مشترک و سازگاری را اتخاذ کنند لذا بازگشایی مدارس نزدیک به 80 کشور انجام شد اما شرایط هیچ کدام از مدارس بازگشایی شده به حالت عادی قبل از شیوع کرونا برنگشت.
ضمن اینکه بلافاصله تمامی کشورها اعلام کردند که در صورت مشاهده موارد ابتلا به بیماری، تعطیلی مدارس را از سر خواهند گرفت. اگرچه روند بازگشایی مدارس تدریجی بود ولی سیاست کلی در اغلب کشورهای درگیر به سمت بازگشایی مدارس تنظیم شد برخی به صورت متمرکز و برخی هم به صورت محلی عمل کردند. کشورهای اروپایی بیشتر از دیگر کشورها تمایل به بازگشایی داشتند و استدلال و پیشفرض آنها، تأثیر اندک تعطیلی مدارس در مهار شیوع ویروس کرونا بود.
کشورهای شمال اروپا و منطقه اسکاندیناوی نظیر دانمارک، هلند، سوئد و نروژ بازگشایی سریع و از سرگیری فعالیتهای مدارس را در دستور کار خود قرار دادند و کشورهای مرکزی اروپا، مانند آلمان، چک، اسپانیا، پرتغال و اتریش، رویکرد محتاطانهتری اختیار کرده و متناسب با نوسان تعداد مبتلایان، تصمیماتی را اتخاذ کردند.
در مناطق شرق و یا جنوب اروپا، نیز کمابیش همین وضعیت مشاهده شد. کیفیت بازگشایی مدارس در کشورها متفاوت بود به طوری که برخی از پایههای پایین تر و برخی از پایههای آخر شروع کردند. مثلاً در بلژیک اولویت با دانش آموزان پایه آخر ابتدایی و پایه آخر متوسطه بود. در فرانسه اولویت ورود به مدرسه با دانش آموزان 5 تا 6 ساله و دانش آموزان 10 ساله اعلام شد. آلمان و هلند از پایههای پایین تر شروع کردند و دولت سوئیس که معتقد بود کودکان تا 10 سالگی در معرض خطر ویروس نیستند و وزارت بهداشت این کشور نقش کودکان را در شیوع بیماری «بسیار نامشخص» اعلام کرد و بازگشایی را از این گروه سنی شروع کرد. در کشور ایرلند سیاست بر این قرار گرفت که مدارس تا سپتامبر بسته باشند و همچنین در بیشتر ایالتهای امریکا و کشورهای منطقه نظیر کویت و امارات مدارس تا پایان سال تحصیلی تعطیل اعلام شدند و مقرر شد ارزشیابی پایانی توسط معلمان کلاسها انجام شود. اما دانمارک اولین کشور اروپایی بود که مدارس را در تاریخ 27 فروردین برای دوره ابتدایی بازگشایی کرد.
دستورالعملهای دقیقی تدوین کرد، کلاسها را با تراکم 5 یا 6 نفر با معلم مجزا برای هر کلاس دایر نمود و حتی بیشتر کلاسها را در فضای باز برگزار کرد. همچنین دو بار در روز کل کلاسها و تجهیزات آموزشی را ضد عفونی و پروتکلها را بخوبی رعایت کرد. در این میان، سیاست امریکا برای بازگشایی مدارس به دلیل شیوع گسترده کرونا، سیاستی مغایر با دیگر کشورها بود به طوری که اعلام کرد تصمیم به بازگشایی مدارس تا پایان سال تحصیلی ندارد و حتی اعلام کرد که آغاز سال تحصیلی جدید در سپتامبر هنوز مشخص نیست.
واکنش افکار عمومی و اولیای دانش آموزان در برابر این بازگشاییها چگونه بود؟
تصمیم به بازگشایی مدارس در اغلب موارد با مخالفتها و انتقادات خانوادهها، کارشناسان و احزاب سیاسی مواجه شد. مثلاً در کشور فنلاند علی رغم هشدارهای انجمنهای معلمان، مدارس فنلاند روز پنجشنبه 25 اردیبهشت پس از 8 هفته تعطیلی، برای دانش آموزان ابتدایی بازگشایی شد. این اقدام موجی از نارضایتی را از سوی والدین و معلمان به همراه داشت چرا که تنها دو هفته تا پایان سال باقی بود و معلمان تا این تاریخ آموزشها را از راه دور ادامه داده بودند. مردم در فنلاند به سیاست اتخاذ شده توسط دولت معترض شدند و آن را یک عقب گرد در سایه تکذیب و رو آوردن به سیاست «ایمنی جمعی یا گلهای» دانستند. اما دولت فنلاند گفت این تصمیم را با مجوز مرکز بهداشت فنلاند گرفته که معتقد است کودکان نقش کمی در شیوع کرونا دارند.
یا در دانمارک با اینکه شرایط خوبی برای بازگشایی ایجاد کردند اما والدین و بسیاری از دانمارکیها با این تصمیم مخالفت کردند و تصمیم دولت را تنها برای تقویت اقتصاد کشور دانستند و حتی اعلام کردند در صورت شروع موج دوم شیوع بیماری، کودکان را در خانه نگه خواهند داشت و اجازه نخواهند داد به مدرسه بروند. به طور کل در کشورهای اروپایی، اقدامات مناسب و مؤثری در اقناع افکار عمومی و جلب رضایت و اطمینان والدین جهت بازگشایی مدارس صورت نگرفت و مخالفت اولیا جهت حضور فرزندانشان در مدرسه، به یکی از معضلات بزرگ نظامهای آموزشی اروپایی مبدّل شد. در سایر کشورهای جهان هم با شدت و ضعف همین واکنشها صورت گرفت. به عنوان نمونه علیرغم بازگشایی مدارس در ایران در 27 اردیبهشت آن هم برای رفع اشکال دانش آموزان، میزان استقبال بسیار پایین و در حد 10 الی 12 درصد در روز اول و در روزهای بعدی میزان حضور دانش آموزان بسیار محدود شد و بنابراین خانوادهها از این تصمیم استقبال نکردند البته برای حضور دانش آموزان اجباری هم در کار نبود.
با توجه به پایان سال تحصیلی و آغاز تعطیلات تابستانی، کشورهای مختلف چگونه آزمونهای پایانی سال را انجام دادند و بطور کلی کشورها سال تحصیلی را چگونه پایان دادند؟
اکثر کشورهای جهان بخشی از امتحانات پایانی را لغو کردند. برخی کشورها آزمونهای جایگزین خانگی یا آنلاین را معرفی کردند، تعداد کمتری کلاً آزمونها را لغو کرده اند. درعمده کشورها مجوز لغو آزمونها داده شده و معلمان بر اساس عملکرد فضای مجازی و عملکرد طول سال دانش آموزان نمرات را اعلام کردند. امریکا تأکید کرد که باید در دانش آموزان حس خوب اتمام سال تحصیلی ایجاد شود لذا همه آزمونهای حضوری را لغو کرد. عراق بودجه بندی کتاب ها را تغییر داد تا بتواند سال تحصیلی را به پایان برساند. ایران فقط برای پایههای نهم و دوازدهم آزمون حضوری برگزار کرد. کره جنوبی فقط برای دانش آموزان پایه آخر دبیرستان که امسال آزمون ورودی دانشگاه را داشتند آزمون حضوری برگزار کرد. بنابراین شرایط پایان سال تحصیلی و برگزاری آزمونها در کشورهای جهان، متفاوت بود.
با توجه به فعال بودن ویروس کرونا در جهان، سال آینده تحصیلی چه سناریوهایی پیش روی نظامهای آموزشی دنیا قرار دارد؟
گرچه در شرایط کنونی، هنوز تصمیمگیری درباره نوع تشکیل کلاسها در سال آینده زود است، اما سناریوهای موجود از سه حالت خارج نیست. برگزاری کلاسهای کاملاً حضوری در صورت وضعیت سفید و برگزاری کلاسها به صورت کاملاً غیر حضوری و مجازی در صورت وضعیت قرمز و ترکیبی از این دو حالت با حضور تعداد کمتری از دانش آموزان در محوطه مدرسه در صورت وضعیت زرد متصور است که در صورت انتخاب هر کدام از این سناریوها نکته اصلی توجه ویژه به آموزش از راه دور است چرا که اولاً الگوی شیوع بیماری نشان میدهد در پاییز امسال حتماً این بیماری با ما خواهد بود اگرچه ممکن است در نواحی مختلف شدت و سرعت متفاوتی داشته باشد و دوم اینکه به دلیل خطر بالای ابتلا به بیماری تمایل خانوادهها، معلمان و دانش آموزان به سمت ارائه آموزشها به صورت مجازی است و این احتمال وجود دارد که خانوادهها از فرستادن فرزندان به مدارس جلوگیری کنند.