قصه حب حسین/وقتی ۲ طرف جنگ در پیادهروی اربعین با هم ملاقات کردند
سیدنعمتالله اسماعیلی کارگردان مستند «ما چند نفر» که روایتی درباره پیاده روی اربعین است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این مستند گفت: یک سال بعد از ساخت مستند «پیاده روی بدون پا»، به دلیل استقبالی که از آن شده بود، سوژه دیگری پیدا کردم برای مستند «ما چند نفر» و در قالب آن چند جانباز ایرانی دفاع مقدس را در مسیر پیادهروی اربعین با سربازان عراقی رودررو کردم. تصور کنید سرباز عراقی که در جنگ پایش قطع شده و حالا در مسیر اربعین موکب دارد، با یک جانباز ایرانی مواجه شود.
- اسماعیلی در توضیح بیشتر مستند «ما چند نفر» گفت: من ۲ جانباز را پیدا کردم که یکی از آنها قطع نخاع بود و با ویلچر هم به سختی راه میرفت. دیگری هم از بالای زانو، پاهایش قطع شده بود. در ۲ نوبت بهصورت جداگانه با این ۲ نفر مسیر اربعین را تا حرم رفتم، فیلم گرفتم و بعد هم این ۲ را با یکدیگر رو به رو کردم. در مسیر پیادهروی همین جانبازان ایرانی را با سربازهای عراقی که در جنگ آسیب دیده بودند، مواجه کردم. یکی از آنها در جنگ اسیر شده و آنقدر در ایران مانده بود که فارسی یاد گرفته بود. اینها را روبهروی هم نشاندم تا با هم صحبت کنند. مثلاً یکی از حمله سنگین عراقیها در فکه میگفت و آن یکی میگفت به ما گفته بودند تا میتوانید ایرانیها را بزنید. حتی جزییات را به یاد داشتند و مرور که میکردند با هم میخندیدند و این حس قشنگی بود. اصلاً دیگر تنفری در میان آنها نبود.
- وی درباره شکلگیری ایده این مستند عنوان کرد: آقای اشناب که مدیر شبکه پنج تلویزیون بود، خودش جانباز و یک پایش قطع شده است. او برای من تعریف میکرد زمانی که مدیر شبکه الکوثر بوده به سامرا میرفته است که در میان راه ماشینشان خراب میشود. میگفت، روستاییها ما را دعوت کردند. در ۲ سمت سفره که نشسته بودیم، من اجازه گرفتم تا پایم را دربیاورم، از آن سوی سفره فرد دیگری اجازه گرفت تا پایش را درآورد. هر ۲ پرسیده بودند که پایت کجا قطع شده، یکی گفته بود در فاو، آن یکی هم گفته بود من هم در فاو. بعد درباره روزش پرسیده بودند که هر ۲ در یک روز در منطقه فاو پایشان را از دست داده بودند. اصل ایده از همین خاطره در ذهنم شکل گرفت و حاصلش شد مستند «ما چند نفر» که برای شبکه الکوثر ساختیم.
این کارگردان بیان کرد: در این مستند مواجهه دو طرف جنگ را میبینیم که با یکدیگر با روی خوش صحبت میکنند این نشان میدهد که محبت اهل بیت دلها را به هم نزدیک میکند. اتفاقاً اسم عربی این مستند «حب الحسین یجمعنا» است که برگرفته از شعار مشهور اربعین است چون غیرممکن است دو نفری که روی هم اسلحه کشیده و با هم جنگ کردهاند بعد از مدتی این همه با هم با محبت رفتار کنند و روزی این جنگها و کدورتها به یک محبت عمیق تبدیل شود، این موضوع از حب به امام حسین نشات گرفته است.
وی افزود: ما وقتی به همراه یکی از جانبازان ایرانی وارد یکی از موکبها شدیم متوجه شدیم عمو و برادرزاده که جزو سربازان عراقی بودند، در زمان جنگ تحمیلی با ما جنگیده و در شلمچه به شدت آسیب دیده بودند هم در آنجا حضور داشتند، آنها در آنجا موکب داشتند و وقتی با جانباز ما صحبت میکردند جزییات عملیات آن شبها را به یاد میآورند و هر دو طرف درباره جنگ صحبت میکردند.
این کارگردان اظهار کرد: نقطه عطف این فیلم این است که دو طرف این مخاصمه با احترام با یکدیگر صحبت و از هم پذیرایی میکردند یعنی افرادی که در جنگ تحمیلی به سوی یکدیگر آتش گشوده و به همین دلیل دچار قطع عضو شده بودند حالا با هم در یک جا نشسته بودند، با یکدیگر صحبت و از هم پذیرایی میکردند. البته عراقیها میگفتند این جنگی بود که آمریکا، اسراییل، کشورهای عربی منطقه از صدام حمایت کردند در این میان ما سرباز صدام بودیم و به نوعی گیر افتادیم.
- اسماعیلی در بخش دیگر از صحبتهایش مطرح کرد: این همیشه برای من سوال بود که چرا تعداد اسیران عراقی نسبت به اسیران ایرانی بیشتر بود؟ در نهایت به این پاسخ رسیدم که صدام تعداد زیادی از شیعیان را که حاضر به جنگ با ایران نبودند به شدت تنبیه میکرد، برای مثال برخی از اعدام خانوادگی میکرد. در نهایت سربازان عراقی مجبور به جنگ بودند اما وقتی اوضاع را کمی مساعد میدیدند به سرعت خود را تسلیم میکردند. این را یکی از اسیران عراقی وقتی که او را با یکی از جانبازان ایرانی رو به رو کردیم، گفت.
- وی گفت: آقای آهنگران هم دیداری با جانبازان ایرانی و سربازان عراقی وقت داشت و میگفت این حب حسین (ع) باعث شده همه گرد هم آیند و با هم زیر پرچم امام حسین باشند.
این کارگردان توضیح داد: در جایی یکی از جانبازان ما خسته شد، به یکی از موکبها رفتیم و متوجه شدیم آنها هندی هستند، نوحه هندی میخواندند، ما نمیفهمیدیم آنها چه میگویند و این خیلی برای ما جذاب بود. به طوری که موسیقی تیتراژ پایانی ما شد.