یادداشت بهزاد تیمورپور
جنگ ترکیبی، همانطور که رهبری تاکید دارند، فراتر از یک درگیری نظامی، حملهای تمامعیار به باورهای دینی و سیاسی ملت است. دشمن، با استفاده از ابزارهای مختلف، بهویژه رسانه و تبلیغات، سعی در تحریف حقایق و ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم دارد. این جنگ، مصداق بارز وسوسههای خناسانی است که در آیه شریفه "مِن شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ" به آن اشاره شده است. تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای داخلی آنها، با تحریف واقعیتها و القای یاس و ناامیدی، به دنبال خاموش کردن شعله امید در دل جوانان هستند.
آزادگان با صبر و استقامت فخر و حماسه آفریدند
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در پیامی به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان به کشور، آزادگان را فخر دوران حماسه توصیف کرد.
شنیدن خبر آزادی وسط بازی فوتبال
یکسری از بچهها در آسایشگاه بودند و یکسری هم داشتند فوتبال نگاه میکردند. میدیدیم که خیلی شلوغ شده است و همه هورا میکشند! گفتیم که لابد به خاطر ما این کار را میکنند. نمیدانستیم جریان چیست، چون در زمین گرم بازی بودیم.
یک خاطره ار اسارت
در گوشه اردوگاه محمد صادقی از اصفهان یک بشکه آب داغ کرده بود. او میخواست مشهدی یدالله را که توانایی شستن خود را نداشت، با آن آب داغ بشوید و لباس نو به او بپوشاند...
یک صلوات خاص
اوایل اسارت در گروههای پنج، شش نفره سفره پهن میکردیم و غذا میخوردیم. عدهای هم دوست داشتند به صورت انفرادی غذا بخورند ولی بعدها برای اینکه اتحاد و انسجام بیشتری داشته باشیم، تصمیم بر این شد که همگی سر یک سفره جمع شویم.
این زن مادر تمام اسرای ایران بود
افراز دارای لیسانس زبان و ادبیات عرب از مدرسه عالی ترجمه، مبارز قبل از انقلاب در ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی و خیر مدرسه ساز بود و دو خواهر ایشان، شهید رفعت افراز و شهید دکتر محبوبه افراز، توسط منافقین ترور شدند.
خودکاری که پیش چشم بعثی ها غیب شد
از ساعت ۸ صبح تا ظهر مشغول کار بودیم و در این بین من یک خودکار برداشتم و در جوراب پای چپم گذاشتم، غافل از اینکه یکی از سربازان عراقی مرا زیر نظر داشته است.به هر حال، وقتی نظافت تمام شد، ما خوشحال بودیم از اینکه هرکدام توانستهیم خدمتی هرچند ناچیز به بچهها بکنیم.
تلاش بعثیها برای غرق کردن اسرای دست بسته
وقتی قایق به وسط آب رسید، ناگهان واژگون شد و ما با دست بسته به داخل آب افتادیم اما چون شنا بلد بودیم با پاهایمان شنا میکردیم و به هر زحمتی بود توانستیم خود را روی آب نگه داریم.