ناگفته‌های پزشک معدنچیان «یورت» آزادشهر

ناگفته‌های پزشک معدنچیان «یورت» آزادشهر

قربانعلی ١٠ روز رفت جلوی معدن یورت ایستاد. ١٠ روز، هر روز ١٠ کیلومتر، هر روز ٢ ساعت از روستای «وطن» پای پیاده رفت تا معدن یورت که خبری از مرادعلی بشنود. مرادعلی پسرش بود، راننده لکوموتیو حمل زغال به بیرون معدن.


سامانه بتا بانک رفاه کارگران