راهکار اسلام برای بالا بردن عزت نفس
بالا بردن عزت نفس با راهکار اسلامی
![بالا بردن عزت نفس با راهکار اسلامی بالا بردن عزت نفس با راهکار اسلامی](https://kargaronline.ir/images/news/1084165/thumbs/thumb2_1084165.jpg)
به گزارش کارگرآنلاین دنیای شلوغی شده. نمیدانی به کجایش برسی! مانده ای کجای رشتهی زندگی را بگیری که از دستت درنرود! فشار روی فشار! سختی پشت سختی! گاهی احساس میکنی سرت باد کرده. مشکلات کم و زیاد زندگی، باعث میشود این احساسات ناخوشایند، آزارت دهد. حتی ممکن است مشکل بزرگ و لاینحلی هم نباشد؛ اما برای تو خیلی مهم باشد؛ انقدر که حسابی دلت را از غم پرکند! توی این شرایط، هر چیز امیدبخش و روح افزایی، خوب جلوه میکند. حق داری که به دنبال هر چیزی که حالت را خوب میکند، باشی. یک خبر خوب، یک واژهی زیبا، یک نکتهی جدید و شنیدنی یا یک کتاب تازه و جذاب.
در بزنگاههای زندگی، نیاز به آرامش و دلخوشی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و درست همین نقاط نیاز، میتواند نقطهی آسیبپذیری ما شود. زیرا نیازهای ما برای عدهای، محل کسب سود است.
در این ماجرا، ممکن است سه گروه ذی نفع باشند:
اول آنهایی که برای پول درآوردن به سراغت میآیند. تو مشتری هر حرف راهگشا هستی تا به هر طریقی از تنگنا و مشکل رها شوی. پس بهترین فرصت است برای جریان یک تجارت پرسود. تو را راضی میکنند تا برای فلان کلاس متدهای کسب آرامش یا فلان بستهی آموزشی موفقیت و کامیابی هزینه کنی و تو معتقدی که زندگی بهتر، ارزش هزینه کردن دارد؛ پس ابایی نداری که چنین سودی را در جیب این جریان بریزی.
بازار کاسبی اصل! آرامش
دوم کسانی هستند که به حضور و تأیید تو چشم امید دارند تا پایه های شهرت و یارکشی شان قویتر شود. اینها دیگر حرف از فلان "مکتب " میزنند و تو را دعوت به طرفداری و حضور در جرگهی حامیان فلان مکتب میکنند. رییس آن مکتب، قوانین خاص خود را دارد و تو اگر وارد شدی، فقط با رعایت آن قوانین است که به اصلِ! آرامش میرسی.
جریان شیطان و شیطان صفتان
اما برای جریان سوم، همین کافی است که تو برای آرام کردن تلاطمهای زندگیات، به سراغ جبههی حق نرفته باشی. کم کردن حتی یک نفر از طرفداران حق و حقیقت، برایشان یک پیروزی محسوب میشود. جریان سوم، جریان شیطان و شیطان صفتان است.
آدرس غلط؛ خودت را دوست داشته باش
هر سه جریان، در دادن یک آدرس غلط، شبیه هماند: تو را به خودمحوری سوق میدهند و از خدامحوری دورت میکنند. برای مثال، تأکید بسیاری دارند بر مفهوم "خودت را دوست داشته باش". این مفهومی است که مدعیان تکنیکهای موفقیت و شادکامی و مثبتاندیشی و غیره، خیلی رویش مانور میدهند. میگویند هر روز خودت را ببوس! یا هر روز جلوی آینه بایست و به خودت بگو تو خوبی.
حقیقت این است که "حب نفس" یا همان دوست داشتن خویشتن، درون همهی انسانها وجود دارد و همین حب نفس، موتور محرکهی ماست برای حرکت به سمت پیشرفتهای مادی و معنوی. اما این "نفس" بر اساس فطرتی آفریده شده که خدایی است. "فطرت الله التی فطرالناس علیها"(1) این نفس، سراسرش نیازمندی و فقر نسبت به خالق بینیاز خویش است. "یا ایهالناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید" (2)
تاثیر مفهوم "فقر الی الله" در بالا رفتن عزت نفس
برعکس آن تبلیغاتی که روی مفاهیم خودمحورانه و انسانگرایانه میشود، توجه به مفهوم "فقر الی الله" بیش از هر چیز دیگر، میتواند به انسان عزت نفس و قوت روحی بدهد. فقر الی الله یعنی من متکی به یک وجود بینهایت هستم که هیچ کس و هیچ چیزی او را شکست نمیدهد. من بندهی خدایی هستم که در عین اینکه قادر مطلق است، مهربانترین موجود است نسبت به من. اگر با او باشم، کدام مشکل، کدام دشمن، کدام بحران میتواند پشت مرا بلرزاند؟ من چه بخواهم چه نخواهم، سرتاپا نیازمندی دارم؛ خب چه بهتر که نیاز خود را پیش کسی ببرم که امکان ندارد از پس حل آن برنیاید و امکان ندارد با من نامهربانی کند و امکان ندارد آبروی مرا ببرد. وقتی من چنین کسی را دارم، از چه بترسم؟ اگر ترسی هست، ترس از این است که از این پشتیبان بینظیر خود دور شوم.
شیطان به هر حیله میخواهد انسان یا همان نفس مرا از خدای خالق خویش، دور کند. با غفلت، با گناه. انسانِ از خدا بریده، مثل پرکاهی در طوفان زندگی، به هرسو میرود تا تکیه گاهی پیدا کند. به دنبال آرامش به هر دری میزند که نمیداند آرامش آنجا نیست.
آنچه که در قالب تکنیک های کسب آرامش و موفقیت و شادکامی، در کلاسها و کارگاهها و کتابها گفته و نوشته میشود، خالی از مفاهیم و جملات خوب و ارزشی هم نیست. بعضی از آن جملات نه فقط زیبا و جذاب هستند، بلکه شاید درست هم باشند. مثلاً مفهوم "مثبت اندیشی". نگرش و اندیشهی مثبت یا همان دیدن نیمهی پر لیوان، مفهومی است که دین الهی هم به آن پرداخته است. ماجرای معروف حضرت عیسی مسیح علیه السلام نمونهای از توصیههای دینی مبنی بر مثبت اندیشی است. آنجا که نقل شده ایشان با اصحاب خود از کنار بدن مرده و متعفن یک سگ عبور کردند. همه گفتند چه بوی بدی میدهد؛ عیسی علیه السلام فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد!
مثبت اندیشی افراطی
مثبت اندیشی خوب است اما بشرط آنکه به آفت خودفریبی و ساده لوحی دچار نشود. تنها نباید مثبت دید؛ بلکه باید درست هم دید. باید مراقب بود که مبادا مثبت اندیشی افراطی سبب شود راه را از چاه و دوست را از دشمن تشخیص ندهیم و خدای نکرده به دردسر بزرگتری مبتلا شویم. بازار حرفهای قشنگ داغ است. اما باید برای تشخیص حق و باطل آنها، هوشیار بود.