تاثیر بخشش و گذشت بر سلامت روان
تاثیر این حرکت بر سلامت روان
به گزارش کارگرآنلاین دکتر مینا پور فرخ، روان شناس با بیان این که آشتی، بازگرداندن اعتماد به رابطه ای است که قبلا این اعتماد سلب شده است، گفت: بخشش، فراموش کردن نیست بلکه واگذاری به یک قدرت برتر است تا شانهها احساس سبکی کنند. بسیاری از افرادی که از دردهای جسمانی شکایت دارند، دچار مسائل حل نشده روانشناختی هستند که آنها را دچار دردهای سایکوسوماتیک یا روان تنی نموده است. در حقیقت ریشه دردهای جسمانی آنها در روان فرد است که او را دچار بیماریهای اضطرابی، افسردگی، وسواس، ناراحتیهای گوارشی و قلبی و حتی اختلال در حافظه کرده است.
وی در ادامه افزود: در مصاحبههایی که در کلینیکهای روان شناسی و مشاوره صورت گرفته پی میبریم، دانشجویی که از عدم تمرکز در مطالعه رنج میبرد دچار نوعی اضطراب است که علت اولیه آن حضور فردی در کلاس است که با او مشکل داشته و نتوانسته آن فرد را ببخشد و در صدد حل مشکل بوجود آمده برآید. کودکی که به یکباره بدخط مینوسد، خانمی که از رفتن به یک مهمانی طفره میرود و اتفاقا در همان روز سردرد میگرنیاش عود می کند، همه و همه مشکلات و دردهای سایکوسوماتیک یا روان تنی هستند که حاصل یک تعارض حل نشده اند.
چقدر خودتان را دوست دارید؟
این روان شناس ادامه داد: حال سؤالم را اینگونه مطرح می کنم که به راستی چقدر خودتان را دوست دارید؟ مسلما پاسخ همه افراد به این سوال این است که ما خود را دوست داریم. پس اگر خودمان را دوست داریم نباید اجازه دهیم که به اینگونه دردهای روان تنی مبتلا شویم و راهی غیر از آسان گرفتن مسائل و گذشت و بخشش وجود ندارد. اینگونه است که آرام می شویم و از زندگی کردن لذت میبریم؛ ولی آیا توانایی همه افراد در بخشیدن به یک اندازه است؟ پژوهشها نشان دادهاند که بالا بودن هوش هیجانی در خودگردانی افراد یعنی مهارتی که به افراد کمک میکند تا احساسات و عواطف و تصمیمگیریهای خود را جامعهپسندانه و بهنجار ابراز کنند نقش دارد.
پورفرخ در ادامه بیان کرد: هوش هیجانی، توانایی مدیریت اضطراب و حل مسئله و کنترل تنشها، انگیزهها، امیدواری و خوش بینی در مواجهه با موانع است و در حقیقت یک مهارت اجتماعی است که در ارتباط با چهار مولفه: خود، دیگران، آگاهی و عمل میباشد. افرادی که توانایی بخشش و گذشت بیشتری دارند دارای عزت نفس بالاتر و در نتیجه قدرت خودابرازی و استقلال بیشتری هستند. حس همدلی و توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران همراه با مسئولیت اجتماعی در آنها بالا بوده و روابط بین فردی رضایت بخشی دارند.
این روان شناس در پایان اظهارکرد: در برابر رویدادها و موقعیتهای پر فشار دارای تحمل فشار روانی بالاتری بوده و قادر به کنترل تکانشهای خشم و پرخاشگری خود هستند. واقع گرا هستند و با انعطاف پذیری و خوش بینی بالایی که دارند، قادر به حل مسئله بوده و در زندگی شادمان ترند. این صفات ذکر شده مولفههای هوش هیجانی هستند که امروزه توجه بیشتری به آن می شود.