سه شاخص طلایی از سبک زندگی حضرت زینب
به گزارش کارگرآنلاین، سیره و روش زندگانی زینب کبری(سلام الله علیها) در خود حاوی شاخصها و عناصری است که نه تنها برای جامعه زنان، بلکه قاطبه مردان نیز نیازمند آن ویژگی و خصوصیات برتر انسانی و اخلاقی هستند. زندگی سیاسی و اجتماعی زینب کبری(سلام الله علیها) به گونهای است که در بردارندهی درسهای آموزنده و انسان سازی برای تمام انسان هاست. در این نوشتار به گوشههایی از شاخصهای برتر سیاسی و اجتماعی زینب کبری(سلام الله علیها) اشاره خواهیم کرد.
1-شاخص عبودیت و بندگی حق تعالی: در رأس ویژگی و خصوصیات دینی و اخلاقی زینب کبری(سلام الله علیها) میبایست، عبودیت و بندگی زینب را سرلوحه کارها قرار داد، آنچه از فلسفه خلقت در آیات قرآن استفاده می شود، اهمیت و ارزش عبودیت حق تعالی در زندگی است؛ کما اینکه باری تعالی در این خصوص میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛[ذاریات/56] من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند(و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»، با نگاهی اجمالی در سیره زینب کبری بخصوص در واقعه عاشورا متوجه میشویم، در آن شرایط بحرانی و آشوب، بخصوص بعد از جنایتی که بر خاندان عصمت و طهارت روا شد و زینب کبری(سلام الله علیها) به اسارت برده شد، ایشان ذرهای در انجام تکالیف دینی خود کوتاهی نکردند.
نقل شده است امام سجاد (علیه السلام) که فرموند: «إِنَّ عَمَّتِی زَیْنَبَ کَانَتْ تُؤَدِّیَ صلواتها مِنْ قِیَامٍ، الْفَرَائِضُ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سَیْرُ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ ، وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّیَ مِنْ جُلُوسٍ. فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ ؟ فَقَالَتْ : أُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ ، لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنَ الطَّعَامَ عَلَى الْأَطْفَالِ ، لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفاً وَاحِداً مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ»؛[1] عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل نشسته نماز میگزارد! سؤال شد چرا نشسته نماز میخواند؟ امام فرمود: نماز نشسته بخاطر شدت گرسنگی و ضعف در سه شبانه روز بود. و ایشان طعام خود را بین اطفال تقسیم میکرد، چون مقدار غذایی که دشمنان میدادند، یک قرص نان برای هر نفر در طول شبانه روز بوده است.»
اوج این بندگی را می توان در شب عاشورا مشاهده کرد، حادثه عاشورا واقعهای نیست که انسان عادی به راحتی بتواند تاب و تحمل مصیبت و اضطراب آن را داشته باشد، با این حال در منابع روایی در خصوص بندگی زینب کبری(سلام الله علیها) در آن شب پر اضطراب از فاطمه بنت الحسین(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «عمهام زینب در تمام شب عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه میکرد. در آن شب هیچ یک از ما نخوابید و صدای ناله ما قطع نشد.»
2-شاخص صبر و استواری: از جمله ویژگیهایی که هر انسان مسلمان، باید آن را زیبنده زندگی خود کند، شاخص صبر و استقامت است. صبر بر آرمانها و ارزشهای دینی و اسلامی از جمله زیباترین و با ارزشترین ویژگیهایی است که به زندگی انسان رنگ و بوی قرآنی و الهی میبخشد، خدای متعال در قرآن کریم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و یارانش را این چنین به صبر و استقامت رهنمود ساخته است: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ ؛[هود/112]پس همانگونه که فرمان یافتهاى، استقامت کن و همچنین کسانى که با تو بسوى خدا آمده اند(باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید مىبیند!.»، بی شک زینب کبری(سلام الله علیها) یکی از بارزترین و برجسته ترین اسوههای صبر و شکیابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزش های دینی و اسلامی هستند.
نمونهای از صبر زینبی را میتوان در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به زینب کبری(سلام الله علیها) گفت: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِک؛[3] کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه یافتی؟»، ولی زینب(سلام الله علیها) با آرامش و متانت کامل فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛[4] جز زیبایی چیزی ندیدم.»
3- شجاعت و جرأت: از جمله شاخصترین ویژگیهای زینب کبری که آن نیز در واقعه عاشورا به ظهور نشسته است، شجاعت و قهرمانی زینب کبری(سلام الله علیها) است، این بانوی با فضیلت با وجود اسیر بودن، نه تنها در مقابل سربازان سفاک و حیوان صفت ابن زیاد، هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد نیز با شجاعت غیر قابل توصیفی خطاب به آن ملعون این چنین فرمودند:
«وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَیَّ الدَّوَاهِی مُخَاطَبَتَکَ إِنِّی لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَکَ وَ أَسْتَکْثِرُ تَوْبِیخَکَ لَکِنَّ الْعُیُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى أَلَا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّیْطَانِ الطُّلَقَاءِ فَهَذِهِ الْأَیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا؛[5] گرچه پیش آمدهاى ناگوار روزگار، مرا به سخن گفتن با تو کشانده، ولى در عین حال ارزش تو از نظر من ناچیز و سرزنشت بزرگ و ملامتت بسیار است، ولى چه کنم که چشم ها پر اشک و سینه ها سوزان است، که افراد نجیب حزب خدا، در جنگ با احزاب شیطان، که بردگان آزاد شده بودند، کشته میشوند و خون ما از سرپنجههاى شما مىریزد و گوشت هاى ما از دهن هاى شما بیرون مىافتد.
سخن نهایی: عبودیت و بندگی باری تعالی، شجاعت و دلاوری، صبر و استقامت از جمله زیباترین شاخص های اخلاقی هستند، که می توانند در سختترین شرایط انسان را به خوبی یاری کنند.