خسارت های معنوی چگونه در در قانون جبران می شوند ؟
به گزارش کارگرآنلاین اینکه در متون قانونی متعدد بهکار رفته و در نوشتهها و تألیفات حقوقدانان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است در هیچ یک از متون تعریفی از این خسارت وجود ندارد و حقوقدانان نیز درباره تعریف آن وحدت نظر ندارند. برای بررسی دقیق تر این موضوع با دکتر بهاره رجبی حقوقدان و وکیل دادگستری گفتوگو کردیم که در ادامه می خوانید.
نبود وحدت نظر درباره تعریف "خسارات معنوی"
کسی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت یا اعتبارات یا موقعیت دیگری زیان وارد آورد مسئول جبران آن است. یا در ماده 10 همین قانون آمده است: کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود میتواند از کسی که لطمه وارد آورده است جبران زیان مادی یا معنوی خود را بخواهد. در ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری نیز مقرر شده است طرفی که زیان میرساند باید یکسری از ضرر و زیانها را جبران کند که شامل کسر حیثیت یا اعتبار اشخاص یا صدمات روحی نیز میشود.
در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی موجب هتک حیثیت از کسی شود باید نسبت به اعاده حیثیت او اقدام کند. از مجموع این مواد قانونی چنین استفاده میشود که خسارات وارده بر حیثیت و آبروی افراد یا اعتبار اجتماعی اشخاص از جمله خسارات معنوی است اما بیتردید خسارات معنوی محدود به این نمیشود و مصادیق دیگری نیز دارد.
سایر موارد خسارت معنوی
سایر خسارتهای معنوی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. در دسته اول صدمههای عاطفی مانند بیتوجهی غیرقابل تحمل هر یک از زوجین به یکدیگر، آزردن فرزند در مقابل مادر و پدر یا برعکس قرار دارد؛ در دسته بعدی، بعضی لطمههای روحی از قبیل تهدید یا ترساندن شخص، دادن خبر ناگوار، اهانت به معتقدات مذهبی و مقدسات اشخاص و امثال آن را در بر میگیرد که معمولاً نه جنبه حیثیتی دارد و نه به اعتبار اجتماعی یا شخصی فرد خدشه وارد میکند اما میتوان در قبال آنها تقاضای خسارت معنوی کرد و در دسته آخر تألمات جسمانی مانند شکنجه بدنی یا درد ناشی از ضرب و جرح و امثال آن است.
نظرهای مختلف برای یافتن تعریف جامع
رای یافتن تعریف جامع از پدیده جبران خسارتهای معنوی ابتدا باید نظر برخی نویسندگان و محققان را در این قلمرو مرور و در نهایت تعریفی که کاملتر به نظر میرسد را انتخاب کرد. آسیب رساندن به حق شخصیت و تألم جسمی و یا آسیب روانی و یا آسیب به احساسات عاطفی مستلزم خسارت معنوی است. در تعریفی کوتاه خسارت معنوی را صدمههایی میداند که به منافع عاطفی و غیرمالی وارد میشود.
اما باید این نکته را نیز در نظر گرفت که در این تعریف، به درد جسمانی اشاره روشنی نشده است و از طرفی بین شعور و احساسات مرز روشنی نمیتوان ترسیم کرد.هر گونه ضایعه و زیان غیرمجاز را که از هتک حیثیت و یا لطمه به اعتبار اجتماعی یا فردی شخص و یا به لحاظ تألمات جسمانی و یا روحی و بالاخره به سبب صدمت عاطفی حاصل میشود، خسارت معنوی گویند.
جایگاه خسارت معنوی در قوانین جاری کشور
در قانون اساسی، در اصل 171 آمده است «هر گاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود.» در این قانون ضرر معنوی هم عرض ضرر مادی مطرح و مورد توجه قانوگذار قرار دارد.
خسارت معنوی در قوانین کیفری
در ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری از ضرر و زیانی که قابل مطالبه است و ضرر و زیان معنوی که شامل کسر حیثیت یا اعتبار اشخاص یا صدمات روحی میشود و باید جبران شود، اشاره شده است. همچنین در ماده 141 قانون تعزیرات مصوب سال 1362 نیز خسارت معنوی در کنار خسارات مادی مورد توجه قرار گرفته است. در متون قوانین کیفری سابق که بعضی از آنها هنوز منسوخ نشده بیش از متون موجود بر این مهم تأکید شده است از جمله در مواد 212 مکرر قانون مجازات عمومی سابق و تبصره 1 ماده 20 قانون مطبوعات سابق، قانونگذار با صراحت ترتیب تعیین مابه ازای مالی در قبال خسارت معنوی را مقرر کرده است.
شیوههای جبران این خسارات
روشهای متداول جبران خسارت معنوی بر اساس متون قانونی شامل موقوف کردن یا از بین بردن منبع ضرر، عذر خواهی شفاهی از خسارت دیده؛ عذرخواهی عملی یا کتبی یا درج مراتب اعتذار در جراید؛ اعاده حیثیت از خسارت دیده به هر نحو دیگر و پرداخت مال یا مابهازای مادی به خسارت دیده، میشود.
این خسارات مصادیق بسیار متنوع و متعددی دارد و محدود به حد هتک حیثیت و صدمه به اعتبارات شخصی و اجتماعی نمیشود.