فرزندانتان را برای امروز تربیت کنید
نکته طلایی در تربیت فرزندانتان
به گزارش کارگرآنلاین در یک نگاه کلّی آسیب های اجتماعی در ایران اسلامی را می توان از نظر پدیداری بر پایه یک از دو نظریه زیر دانست.
نظریه اول: اینکه فشار قدرت رسانه ای فرهنگ های بیگانه باعث تضعیف سیستم ایمنی خانواده ها شده و بالأخره آسیب های اجتماعی را ایجاد می کند. در این نظریه، خانواده، مورد هجوم است و کارکرد تهاجمی برای آن در درجه دوم قرار دارد.
نظریه دوم: ابتدا، خانواده ها دچار آسیب و انحطاط فرهنگی شده و از مجموع آنها، آسیب های اجتماعی ظهور می یابد. در این نظریه خانواده به عنوان مهاجم، اجتماع را در می نوردد و آن را دچار آسیب می کند؛ لذا قدرت ابتدایی با خانواده است نه با اجتماع.
گرچه هر کدام از این دو نظریه دارای ویژگی های خاصی هستند امّا در یک ویژگی با یکدیگر مشترکند و آن، نقش کلیدی خانواده در فرآیند آسیب های اجتماعی است. از همین رو است که غرب و استکبار جهانی، برای مسلّط شدن بر دولت ها و ملّت ها از جمله ایران اسلامی، بیشترین تمرکز هجوم خود را بر روی نهاد خانواده گذارده اند.
امام علی (علیه السلام) در مورد لزوم تطبیق تربیت فرزندان با زمان خویش می فرمایند: فرزندانتان را به انجام آداب خودتان وا ندارید؛ زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند.
وسوسه اجتماعی
تغییر شرایط زندگی بشری با توسعه علم و تکنولوژی و ارتباطات، همزاد با فوایدش، آسیب های اجتماعات را رنگ و لعاب دیگری داده و نسخه های جدیدی از مشکلات و آسیب های اجتماعی را تولید یا باز تولید می کند. با این همه، انسان همان انسان دیروز است و امروز تنها ابزارهای بیشتری برای پیشبرد خواسته های خود پیش روی خود می بیند.
به عبارت دیگر، آسیب های جدید امروزی که در ادامه به نمونه ای از آنها اشاره خواهیم کرد، از نظر ریشه ای پدیده تازه ای به شمار نمی آیند بلکه امروز، فرصت را برای ظهور در لباسی نو بازیافته اند. از این منظر، نگاه به عبارات ناب قرآنی در توصیف انسان قابل توجّه است. می فرماید: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُه؛ ما انسان را آفریدیم و وسوسه هاى نفس او را مى دانیم. 1 گرایش انسان به ناهنجاری ها ریشه در همین وسوسه دارد. خانواده به عنوان طولانی ترین و مؤثرترین محیط تأثیرگزاری، مهمترین نقش را برای ایجاد استحکامات درونی فرد برای ایستادگی در برابر دعوت اجتماع به ناهنجاری ها (وسوسه اجتماعی) دارد.
این گونه باید تربیت کرد
روزگاری ارتباط با دنیای بیرون محدود بود و گاهی فراتر از روستا یا شهر مجاور نمی رفت؛ قطعاً در چنین محدویّت هایی، ذهن انسان در همان محدوده جَوَلان کرده و خواسته هایش را دنبال می کرد؛ امّا امروزه با گسترش و تنوّع ارتباطات، همان انسان، خواسته های دیگری را در سر می پروراند. مسلّماً انسان امروزی در مقایسه با قبل، باید مهارت های بسیار بیشتری را برای مواجهه غیر انفعالی بیاموزد تا در اجتماع زمانِ خود آسیب نبیند.
همین نمونه به خوبی گویای ضرورت مضاعف استحکامات فرهنگی خانواده هاست. دین اسلام، پا به پای توسعه زندگی بشری، او را راهنمایی می کند و در این راه، عقل را به کمک انسان فرا می خواند. امام علی (علیه السلام) در مورد لزوم تطبیق تربیت فرزندان با زمان خویش می فرمایند: فرزندانتان را به انجام آداب خودتان وا ندارید؛ زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند.2 پس، عنصر زمان، در نوع نیازهای تربیتی انسان دخیل بوده و یکی از مهمترین ریشه های این نیازهای تربیتی، گوناگونی آسیب هایی است که در هر زمان، اجتماع را درگیر کرده است.
نقش خانواده در مواجهه با انفجار بزرگ وسوسه اجتماعی
تسلّط دنیای غرب و فرهنگ شهوت گرایی بر ابزارهای غول آسای ارتباطی امروزی، باعث شد خانواده های ایرانی و اسلامی زیر بار بزرگترین و سنگین ترین آزمون اجتماعی بروند. در این میان، خطوط دفاعی خانواده ها به شدّت مورد هجوم قرار گرفت و سیل تنوّع و ارتباط، به عنوان رقیبی جدّی برای روابط خانواده، پا به میدان کارزار گذارد. این آزمون بی سابقه، باعث شد که خانواده ها با پدیده ای ناخوانده روبرو شده و واکنش های متفاوتی را از خود بروز دهند.
ما انسان را آفریدیم و وسوسه هاى نفس او را مى دانیم. گرایش انسان به ناهنجاری ها ریشه در همین وسوسه دارد. خانواده به عنوان طولانی ترین و مؤثرترین محیط تأثیرگزاری، مهمترین نقش را برای ایجاد استحکامات درونی فرد برای ایستادگی در برابر دعوت اجتماع به ناهنجاری ها (وسوسه اجتماعی) دارد.
برخی، راه بی تفاوتی و باری به هرجهت بودن را پیش گرفتند که ثمره آن، خارج شدن کنترل تربیت از دست آنها و سپردن زمام تربیتی به دست غول های رسانه ای دنیا شد.
برخی دیگر، با شدّت و بدون هیچ نرمشی درب خانه را بر روی زمانه جدید بستند. جدای از اینکه آیا در این راه موفّق شدند یا خیر! ثمره اش واپس گرایی، عقب ماندگی و بستن درِ آینده بر روی فرزندان شد که سرانجامی جز افسردگی و تحقیر اجتماعی و عدم شکوفایی استعدادها نبود.
برخی هم سعی کردند ضمن شناخت این هماورد جدّی، فرزند را برای مواجهه با دنیای تازه آماده کنند و با ارتباطی کنترل شده با اجتماع مجازی و حقیقی، واکسن های مورد نیاز را به تدریج تزریق کرده و نهایتاً پس از ایمن شدن نرم و سخت، فرزند خود را به میدان زندگی روانه کنند.
به نظر می رسد راهکار اخیر، راه چاره باشد و عامل همه کاره بی چون و چرای اصلی در این راهبرد، خانواده است.