پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00016:05 - 1401/02/05

باطن فاسد، ظاهر را هم فاسد می کند؟!

کارگرآنلاین| آیت الله رمضانی گفت: فساد ظاهر ناشی از فاسد بودن باطن است و کسی که سرشت و باطن خویش را اصلاح کند خداوند ظاهر او را اصلاح خواهد نمود.

به گزارش کارگرآنلاین، یکی از مسائلی که به صورت یک اصل کلی در زندگی هر انسانی که دغدغۀ زندگی دینی دارد این است که دست یابی به «حیات دینی» بدون آراستگی به صفات و فضائل نفسانی، غیر ممکن است. به همین جهت رابطه ای عمیق و تنگاتنگ میان ایمان و باور آدمیان با رفتار آنها وجود دارد.

تأثیر مهم هویت و شاکلۀ هر انسان بر اعمال و رفتار ایشان

با توجه به اینکه شکل گیری رفتار هر انسانی بر اساس شاکله و هویت و شخصیت درونی او می باشد، همین شاکله و هویت درونی، در نوع و کیفیت اعمال و رفتارهای خارجی او نیز تأثیرگذار است. لذا خدای تعالی در همین خصوص می فرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‏ شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدی‏ سَبیلاً؛ بگو: هر کس طبق روش (و خلق و خوی) خود عمل می‏ کند؛ و پروردگارتان کسانی را که راهشان نیکوتر است، بهتر می ‏شناسد»

مرحوم شیخ طبرسی در تبیین این آیه شریفه، ذیل آن می نویسد: «أی کل واحد من المؤمن و الکافر یعمل علی طبیعته و خلیقته التی تخلق بها عن ابن عباس و قیل علی طریقته و سنته التی اعتادها عن الفراء و الزجاج و قیل علی ما هو أشکل بالصواب و أولی بالحق عنده عن الجبائی؛ ‏هر یک، مؤمن و کافر، بر طبق طبیعت و خلق و خویی که متعلق به آن شده است عمل می کند. این قول ابن عباس است و از فراء و زجاج نقل شده است. آنان در تفسیر آیه گفته اند: هر انسانی بر طبق راه و سنتی که به آن عادت کرده رفتار می کند و از جبائی نقل شده است که در تفسیر آیه گفته است هر کسی رفتاری را که به اعتقاد او درست تر و به حقیقت نزدیک تر است انجام می دهد».

رابطه میان ظاهر و باطن انسان

مطالعات دینی نشان می دهد که بین ظاهر انسان و باطن او ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، بدین بیان که حالات درونی انسان در ظاهر ایشان تأثیر گذار است. به همین جهت امام صادق(ع) در خصوص تبیین رابطۀ میان ظاهر و باطن می فرمایند: «فَسَادُ الظَّاهِرِ مِنْ فَسَادِ الْبَاطِنِ وَ مَنْ أَصْلَحَ سَرِیرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِیَتَهُ؛ فساد ظاهر ناشی از فاسد بودن باطن است و کسی که سرشت و باطن خویش را اصلاح کند خداوند ظاهر او را اصلاح خواهد نمود».

از این روایت استفاده می شود که ایمان درونی انسان ها عامل و محرِّکی بسیار مهم در سوق دادن ایشان به سوی رفتار و عمل پسندیده است. لذا از تاکیدهای قرآن و روایات نورانی ائمه هدی(ع) بر می آید که انسانهای مؤمن باید مراقب نیّت و باطن عمل خود باشند. چرا که برخی از روایات نسبت به موضوع صراحت دارند، به این معنی که نیت انسان مؤمن از عمل ظاهری او با فضیلت تر است؛ و بلکه عمل واقعی همان نیت است. زیرا در بیان نورانی امام صادق(ع) آمده است: «النِّیَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّةَ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ: (قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‏ شاکِلَتِهِ)یَعْنِی عَلَی نِیَّتِهِ».

تأثیر نیت و عوامل درونی بر رفتار انسان روشن و واضح است که نیت با همۀ اهمیتی که دارد، در افکار و اعتقاد های هر انسانی بسیار تأثیر گذار است، به گونه ای که رفتار و اعمال انسان از نیات درونی او نشأت می گیرد. لذا به همین جهت هم در منابع دینی به صراحت به این موضوع اشاره شده، و هم در روان شناسی و علوم جدید به اثبات رسیده است که افکار و اعتقادات و فضائل نفسانی آدمی، در نوع رفتار و کردار او بروز و ظهور می نماید. بر همین اساس آنچه که در قرآن کریم تحت عنوان«عمل صالح» مورد تأکید قرار گرفته است، عملی است که از باور و اعتقاد سالم بر می خیزد. البته زمانی که آن عمل با همۀ شرائط زمانی و مکانی انجام پذیرد.

چرا که خدای تعالی در این آیات بر این نکته تأکید نموده و می فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلی‏ عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً * قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدیداً مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً * ماکِثینَ فیهِ أَبَداً؛ حمد مخصوص خدایی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده) اش نازل کرد، و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد * در حالی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهای (آسمانی) دیگر است؛ تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند؛ و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام می ‏دهند، بشارت دهد که پاداش نیکویی برای آنهاست * (همان بهشت برین) که جاودانه در آن خواهند ماند!».

به تعبیر علامه طباطبائی آنچه که قرآن در یک کلام به آن تأکید می کند، پیوند عمیق اعتقاد حق، و رفتار و عمل صالح است؛ و در حقیقت قیم بودن قرآن به همین معنا است.چه اینکه خدای تعالی در آیۀ دیگر به این ملازمه اشاره می کند: «وَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُم‏؛ کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان‏». در این آیۀ شریفه اهل ایمان به صفت «صدیق» ـ که از ثمرات باور و ایمان شمرده شده ـ توصیف شده اند، زیرا صدیق اسم مبالغه، و از ریشه «صَدَقَ» و به معنای راستی و راستگوئی است؛ که البته راست گویی منحصر در گفتار نیست، بلکه شامل مطابقت اعمال و رفتار انسان با گفتارش می باشد. لذا در حقیقت انسان مؤمن تمام وجودش راستی و درست کاری است، و عملش گفتارش را تصدیق می کند، که این نمونۀ کامل صداقت است.

منطبق بودن رفتار انسان با صفات درونی وی

از آنجا که میان صفات آدمی و رفتار و کردار او ـ در همۀ موارد و مصادیق ـ یک نوع انطباق و تطبیق وجود دارد، به همین جهت تعدیل قوای غضبی و شهوی انسان، و به طور کلی تعدیل غرایز ایشان سبب می شود که انسان از مجموعۀ رفتارهای خود مراقب نماید. لذا افراط نمودن در امور طبیعی مانند: خوردن، خوابیدن، و شهوترانی و شکم پرستی و هر چیزی که غیر قابل کنترل باشد، به نوعی عامل انحطاط و شکست آدمیان خواهد بود. بر همین اساس یکی از مهمترین عوامل عفت و پاکدامنی انسانهای مؤمن، همین اعتقاد و باور درونی ایشان است که باعث رشد و تکامل معنوی او می شود.

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین