یادداشت محمد جعفری در کارگر آنلاین :
نوآوری و ارتباط آن با عملکرد سازمانی
عوامل ساختاری از کارآمدترین و موثر ترین منابع خلاقیت هستند، سازمان هایی که سطوح عمودی کمتری دارند و کارها رسمی و متمرکز نیست و انعطاف پذیری بیشتری در ساختار سازمانی وجود دارد، بیشتر از سازمان های با بروکراسی بالا، مستعد نوآوری و خلاقیت سازمانی هستند. سازمان هایی که تمرکز آنها بر کارهای گروهی است و ارتباطات بین واحدها بالا و بر مبنای نوآوری و خلاقیت باشد از رشد بیشتری در این زمینه بهره مند می گردند.
عوامل انسانی و فردی موثر در خلاقیت و نوآوری سازمانی شامل مواردی است که بر پایه رفتار سازمانی در هر مجموعه ای جریان دارد. سرمایه انسانی برای دستیابی به خلاقیت و نوآوری نیاز به آموزش و مهارت آموزی حین خدمت دارند که در برنامه توانمندسازی هر سازمان می بایست لحاظ گردد و از طرف دیگر، عواملی از جمله رضایت شغلی ،امنیت شغلی و استرس شغلی نقش پر رنگی را در این زمینه ایفا می کنند.
عامل بعدی بسیار موثر در خلاقیت و نوآوری سازمانی، فرهنگ می باشد. هر کدام از کارکنان یک سازمان متاثر از دو مقوله فرهنگی، به نام فرهنگ کلان (فرهنگ ملیتی، قومی و عقیدتی) و فرهنگ خرد (فرهنگ سازمانی) می باشند. در تصمیم گیری های مدیریت منابع انسانی پیرامون خلاقیت و نوآوری لازم است ابتدا شناختی جامع و کامل نسبت به فرهنگ کلان نیروهای انسانی به دست آید و سپس از آنجایی که تغییر در فرهنگ کلان به طور معمول از توانایی سازمان خارج می باشد، می بایست فرهنگ خرد یا فرهنگ سازمانی در جهت تشویق کارکنان به خلاقیت و نوآوری مورد توجه مدیران سرمایه انسانی قرار گیرد.
از این جهت با تغییرات به وجود آمده در حوزه های فناوری، نرم افزار، سخت افزار و دانش بازار در حوزه های کسب وکار ، باعث شد تا شرکت ها با چالش های مهمی از قبیل چالش های دانش، مالی و بازار روبرو شوند که بر عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی آنها تأثیر می گذارد.
به همین دلیل نوآوری از اهمیت ویژه ای برای سازمان برخوردار است، زیرا با استفاده از نوآوری می توانند چرخه عمر و حیات محصول را طولانی نمایند و به رقابت ادامه دهند. نوآوری به عنوان یکی از مهم ترین منابع در توسعه اقتصادی و همچنین رشد شرکت ها می باشد.
در چندسال گذشته کاملا مشهود است فضای کسب و کار ناپایدار و پویاست. در نتیجه سازمانها باید به طور مداوم نوآوری و عملکرد خود را برای مقابله با عدم قطعیت بازار نسبت به رقبای خود بهبود بخشند. سازمانها باید تلاش کنند تا راهی بهینه برای توسعه و ارتقا عملکرد خود پیدا کنند، از بهترین استراتژی که منجر به دستیابی به هدف می شود استفاده کنند و سعی کنند بالاترین سطح سود را داشته باشند.
در یک فضای ناپایدار اقتصادی، بهبود عواملی که می توانند به نوآوری کمک کنند ضروری است. مشاغل برای رقابت و حفظ مزیت های رقابتی به روشها و مدل های جدیدی برای نوآوری نیاز دارند.
جو نوآوری مثبت نیز برای موفقیت و بهبود عملکرد سازمانی حیاتی است.کما اینکه نوآوری برای مشتری ارزش ایجاد می کند، زیرا نیازهای موجود در بازار را از راه های خلاقانه و تکنیک های جدید می توان تولید و باعث ایجاد رقابت گردید.
نوآوری منجر به تغییر در سازمانها می شود و همچنین به آنها در ایجاد رقابت کمک می کند. محققان نشان داده اند که نوآوری بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم می گذارد. و نیز استدلال نمودند قابلیت های نوآوری می تواند منجر به بهبود عملکرد شود. آنها بیان کردند عملکرد سازمانی را می توان از طریق نوآوری که توسط عوامل مختلفی مانند سرمایه انسانی،محیط، فرهنگ سازمانی و سایر عوامل پشتیبانی می شود بهبود بخشید و توسعه داد.
عملکرد سازمانی و اثربخشی سازمانی با یکدیگر ارتباط دارند . با توجه به اهمیت نوآوری می توان گفت در اقتصاد جهانی نوآوری به عنوان محرک رشد سازمانی و موفقیت مشاغل سازمانی در آینده است. در مقابل برخی از محققان نشان داده اند که رابطه عملکرد با نوآوری تحت تأثیر عوامل دیگری مانند عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی است. نوآوری اگر چه به طور گسترده در بخش تولید مورد بحث قرار گرفته است، اکنون توجه بخش خدمات را نیز به خود جلب کرده است. البته مطالعات مربوط به قابلیت نوآوری در بخش خدمات نسبت به بخش تولید محدود است.
به عنوان نمونه می توان اشاره نمود تغییر در حوزه خدمات از جمله صنعت بانکداری قابل پیش بینی نیست. سرعت ، کارایی، انعطاف پذیری و همچنین اعتماد به عنوان فاکتورهای مهمی هستند که برای موفقیت و حیات بانک ها الزامی است. امروزه بانکها به دنبال ارائه خدمات جدید و راه حل های نوین برای رفع نیازهای مشتریان با هزینه های کم هستند، این امر آنها را در جهت انجام فعالیت های نوآورانه سوق می دهد که باعث جذب مشتریان جدید در بین سایر رقبای خود می شود با پیشرفت و تغییرات سریعی که در فناوری اطلاعات و ارتباطات ایجاد شده است باعث گردید تا سطح انتظارات جامعه، میزان تقاضای جدید مشتریان، افزایش دریافت خدمات الکترونیکی و همچنین افزایش رقابت بین نوع خدمات و... منجر به کاهش تقاضا برای دریافت خدمات سنتی و در نتیجه افزایش تقاضا برای خدمات جدید گردد.
مردم با مراجعه به بانک های مختلف متوجه دریافت خدمات متفاوت می شوند. از این رو بررسی قابلیت نوآوری در بانک ها باعث می شود که بانک ها ضمن بررسی عوامل تعیین کننده قابلیت نوآوری به کمبودها و نقاط ضعف خود نسبت به سایر رقبای خود پی ببرند. امروزه نوآوری
در بانک ها به عنوان یکی از چالش های اساسی است.
لذا با توجه به اهمیت نوآوری در سالهای اخیر ، رقابت در بازار تولید و خدمات در سطح ملی و همچنین بین المللی افزایش یافته است و شرکت ها ، سازمان ها و بنگاه های اقتصادی تلاش می کنند تا جایگاه خود را در سطح منطقه ، ملی و جهانی ارتقا دهند.
خلاقیت ظرفیتی است برای رسیدن به ایده هایی که در خدمت یک هدف مشخص قرار می گیرند. بنابراین خلاقیت؛ یکی از مهمترین منابع نو آوری است.خلاقیت در ایجاد نوآوری و پیشرفت و بهبود درزندگی کاری، اقتصاد و صنعت ، نقشی اساسی دارد.جای تعجب نیست که اغلب کارفرماها، به دنبال استخدام کارکنان خلاق در زمینه هایی هستند که بتوانند ایده ها و پیشنهادات موثرتری برای تولید و یا بهبود محصولات و خدمات با ایجاد روشهای نوین ارائه بدهند. روشهایی که موجب کاهش هزینه و افزایش بهره وری گردد .
محمد جعفری
کارشناس ارشد مدیریت