پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00016:12 - 1400/12/03

وظیفه ما در برابر خدا، جامعه و طبیعت

کارگرآنلاین| دیرزمانی بود که مردم خود را حافظ و نگهبان دیگران، طبیعت و خود می‌دانستند و هر یک گوشه‌ای از اداره شهر را در کنار مسئولان شهری بر عهده می‌گرفتند، اما برف تهران نشان داد که این مسئولیت کم رنگ شده است.

به گزارش کارگرآنلاین برفی که سپیدی را برای تهران به ارمغان آورد علاوه بر خلق زیبایی‌های متعدد و بخشیدن لطافت به ریه‌های سنگین و خش دار تهران چهره دیگری را نیز از خود نشان داد؛ ضعف مدیریت شهری و سلب مسئولیت شهروندی از سوی مردم که نمود آن را می‌توان از یخ زده بودن کوچه‌ها و معابر عمومی علی‌رغم پایان بارش برف مشاهده کرد.

مسئولیت مدیران شهری در برابر شهر یک روی اداره این شهر است و مسئولیت شهروندان در برابر آن نیز بخش دیگری از وظیفه‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، شهر را کسی جز شهروندان تشکیل نمی‌دهد، پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می‌فرماید: «کُلُکُّم راعٍ و کُلُکُّم مَسؤولٌ عَن رَعِیَتِهِ» تمام افراد شما مسلمانان به منزله حافظ و نگهبان و شبان دیگران هستید؛ از این حدیث پیامبر (ص)، می‌توان این استنباط را کرد که اگر هر شهروندی خود را مسئول شهروند دیگر بداند آنگاه می‌توان این وظیفه را به کل شهر تعمیم داد.

از سوی دیگر در بسیاری مبانی اخلاقی محیط زیست؛ برای انسان چند وظیفه تعیین شده است؛ نخست وظیفه انسان در برابر خدا، وظیفه انسان در برابر خود، وظیفه انسان در قبال جامعه و وظیفه انسان در برابر طبیعت، حال برفی سنگین در تهران باریدن گرفت، بسیاری از درختان این «اسکلت‌های بلور آجین» زیر بار این برف سنگین کمر خم کرده و برخی تاب مقاومت را از دست دادند و شکستند، در این راستا همه فریاد زدند و کسی فریادرس نبود.

اگر بخواهیم در قبال یکدیگر مسئول باشیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه در قبال شهر و محیط زیستمان نیز مسئولیت پذیر باشیم، هر یک از ما می‌توانست آرام آرام باری را از روی درختی سبک کنیم، بیلی به دست گرفته و راهی را در میان انبوه برف و یخ برای گذر شهروندان و خانواده‌ها باز کنیم، اگرچه بودند شهروندانی که این مسئولیت را بر دوش گرفته و اگر اتومبیلی داشتند که توانایی تردد آسان را در هوای برفی و یخ داشتند به کمک شهروندان آمده و آنان را به صورت رایگان تا مسیری می‌رساندند، و یا که در گوشه‌ای سرپناهی و غذایی هرچند اندک برای حیوانات یعنی دیگر ساکنان شهر فراهم می‌کردند.

اما اکثریت شهر تنها خیره به زیبایی برف نشسته بر تن درختان شدند و خبر از سنگینی بار آن نداشتند یا اگر این سنگینی را می‌دانستند، از خود سلب مسئولیت کرده و آن را بر عهده شهرداری و نهاد‌های دولتی گذاشتند، در حالی‌که مدیران شهری از مردم به دلیل کمبود نیرو و امکانات برای تکاندن درخت‌ها استمداد کردند.

ما را چه شده است؛ اگر زمانی برفی بر بامی می‌نشست همسایه‌ای که بام خود را می‌ربود زحمت پاروی برف خانه بغلی را هم می‌کشید و اگر کوچه‌ها انباشته از برف می‌شد، اما بیلی و بیلچه‌ای از سوی هم محلی‌ها برف و یخ را از جلوی پای شهروندان بر می‌داشت مبادا کسی بر روی آن بلغزد و دستی و پایی آسیب ببیند، این‌ها را مردم انجام می‌دادند چرا که هریک خود را مسئول و حافظ دیگری می‌دانست، اما امروزه این مورد کم شده و نیاز است که مردم چشم یاری به مدیران ببندند، آستین همت بالا بزنند و تعهدات شهروندی را در قبال خدا، خود، جامعه و طبیت به جای آورند.

 

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین