پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00017:00 - 1400/12/01

عاشق شدن بزرگ‌ترین موفقیت

کارگرآنلاین| شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت، محبوب را دوست بداری»/ کسی که نتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، اندوهگین، نامتعادل، حسود و بخیل می‌شود/ اگر عاشق باشی و محبوب داشته باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی!/ اگر «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، چیزهای دیگر برایت مهم نخواهد بود و تو را غمگین نمی‌کند

 به گزارش کارگرآنلاین  بعضی‌ها هستند که کلاً در زندگی‌شان چیزی را «خیلی» دوست ندارند، عاشق چیزی یا کسی نیستند، و نمی‌توانند در دوری کسی اشک بریزند، اینها هیچ‌وقت به نشاط عمیق نمی‌رسند.

محبتِ شدید پیدا کردن، انسان را با کم‌ترین بهانه‌ها در هر لحظه‌ای به‌شدت شاد می‌کند! چون مدام یک ربطی بین هرچیزی و معشوق خودش پیدا می‌کند و با آن عشق می‌کند و لذت می‌برد! دیدند مجنون پای سگی را می‌بوسد! گفتند: این چه کاری است؟ گفت: از کوی لیلی عبور کرده!

محبتِ شدید، معمولاً پیدا نمی‌شود و به این سادگی‌ها به‌دست‌آمدنی نیست، ولی همه حاضرند درباره‌اش حرف بزنند، ترانه‌هایش را بشنوند، و قصه‌ها و افسانه‌هایش را ببینند. چون خیال عشق و علاقۀ شدید هم نشاط می‌آورد! حتی اگر داستان این عشق دربارۀ کسی دیگر باشد، مشاهده‌اش آدم را سرحال می‌آورد!

اگر فیلم‌سازان بتوانند با واقع‌نمایی در یک داستان، فیلم یا سریال عشقیِ عمیق و قوی بسازند، تمام دنیا طالب آن خواهند بود، اما چون نمی‌توانند چنین قصه‌ای بیافرینند، عشق‌های مثلثی و هوس‌آلود درست می‌کنند تا یک هیجانی در مخاطب ایجاد کنند. البته همه می‌دانند که اینها آن عشقی که باید باشد نیست و وقتی قهرمان این داستان‌ها به‌هم برسند، دیگر قصه تمام است.

یکی از عوامل بسیار مهم برای نشاط، عاشق شدن است و یکی از دلائل اندوه، عاشق نشدن است! آدم‌هایی که نمی‌توانند عاشق بشوند، اندوهگین، حسود، کینه‌ورز و بخیل و خودخواه می‌شوند.

آدمی که نمی‌تواند شدیداً یک علاقۀ بسیار عمیق پیدا کند و نمی‌تواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، افسرده و نامتعادل و ناراحت است، چنین کسی کم‌کم عقده‌ای می‌شود! او در واقع روان‌پریش است و متاسفانه اکثر افراد تا حدّی از این روان‌پریشی رنج می‌برند!

اگر شما «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، آن‌وقت چیزهای دیگر برایت چندان مهم نخواهد بود. و وقتی چیزهای دیگر برایت مهم نبود و تو را غمگین نکرد، خصلت‌های بدِ اخلاقی پیدا نمی‌کنی و آدم متعادلی خواهی بود. اما اگر عاشق نباشی، همه‌چیز برایت مهم می‌شود، چیزهایی که هرکدامش به تنهایی می‌تواند خُلق تو را تنگ کند و روحیه‌ات را خراب کند!

البته آدم‌ها به‌سادگی نمی‌توانند عاشق شوند؛ منظور ما عشق و محبت فوق‌العاده شدید است، نه در حد محبت پدر و مادر به فرزند، یا محبت به همسر! شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت آن‌را دوست داشته باشی» و حتی خودت را هم برای او بخواهی!

بعضی‌ها معنای عشق را نفهمیده‌اند، نه شدیدترین محبت را چشیده‌اند و نه می‌توانند آن‌را تصور کنند. لذا اسم هر عاطفه یا هر هوسی را عشق می‌گذارند!

اگر چیزی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی، تمام عمرت در وجد هستی، تمام وجودت غرق نشاط است، اصلاً همین‌که توانستی عاشق شوی، خودش بزرگ‌ترین موفقیت است!

ببین اصلاً چیزی را شدیداً دوست داری؟! چیزی که آدم را عمیقاً شاد می‌کند دوست داشتنِ عمیق است، نه رسیدن به محبوب! آدم همین‌که بتواند عمیقاً چیزی را دوست داشته باشد از غم و اندوه رها می‌شود و احساس خوشبختی می‌کند!

عاشق شدن نشاط می‌آورد و نشاطی که عشق بیاورد دیگر جای هیچ غمی را باقی نخواهد گذاشت، بعدش همۀ اتفاقاتی که می‌افتد، موافق نشاط است!

علت اصلیِ نبودن نشاط، نبودن اصلِ محبت است نه «نرسیدن به محبوب!» اگر محبوب داشته باشی و عاشقش باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی! درد و بدبختی انسان این است که عاشق نیست! و بعد می‌خواهد عقده‌گشایی‌اش را سرِ هزارتا چیز دیگر انجام دهد.

اگر کسی را دیدی که حالش خوب نیست، انرژی ندارد، ناراحت است و مدام به دیگران گیر می‌دهد، به او بگو: «مثل اینکه عاشق نیستی!» چون انسان برای عاشق شدن طراحی شده و اگر عاشق نباشد مریض است، حالش خوب نیست، تعادل ندارد و انگار سرِ جای خودش نیستم.

بعضی‌ها مدام شغل عوض می‌کنند، یا مدام می‌خواهند آدم‌های اطراف خود را عوض کنند؛ مثلاً همسر یا همسایۀ خود را عوض کنند. یا می‌گویند: این کارمند خوب نیست، آن همسایه خوب نیست... باید گفت: «نه؛ حالِ خودت خوب نیست!»

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین