پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00011:01 - 1397/09/01

در میزگرد اطلاعات با نمایندگان کارگران، کارفرمایان و مجلس مطرح شد؛

کارگران در انتظار جبران کاهش قدرت خرید، دولت شتاب کند

باافزایش قیمت ارز وجهش قیمتی کالاها وخدمات یکی از اقشاری که از این موضوع به شدت ضربه خوردند،کارگران بودند.به طوری که این قشرزحمتکش بخش بزرگی از قدرت خریدشان را از دست دادند؛ به همین علت جبران قدرت خرید کارگران دردستور کار شورایعالی کار قرارگرفته است.

کارگر آنلاین : باافزایش قیمت ارز وجهش قیمتی کالاها وخدمات یکی از اقشاری که از این موضوع به شدت ضربه خوردند،کارگران بودند.به طوری که این قشرزحمتکش بخش بزرگی از قدرت خریدشان را از دست دادند؛ به همین علت جبران قدرت خرید کارگران دردستور کار شورایعالی کار قرارگرفته است اما واقعیت این است که روش و چگونگی جبران این قدرت خرید چندان روشن نیست و با تشتت نظرات ، نوعی سردرگمی دراین میان به چشم می خورد.

یعنی هنوز معلوم نیست راه جبران قدرت خرید مثلا اختصاص سبد کالا است یا پرداخت نقدی و ترمیم حقوق و هریک از گروه های کارگری وکارفرمایی دراین باره نظرات خود را دارند.این سردرگمی باعث شده هرگونه اقدام برای کمک به کارگران دچارکندی شده وهنوز به مرحله عمل نرسد.

درهمین حال روزنامه اطلاعات با دعوت از نمایندگان کارگری، کارفرمایی و نمایندگان مرتبط مجلس تلاش کرد به مدلی درباره جبران قدرت خرید کارگران دست یافته وآن را برای اجرا پیشنهاد کند.

در این میزگرد سیدفرید موسوی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، اصغرآهنی ها نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار، محمد رضابادامچی نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس و فرامرزتوفیقی عضو کمیته مزدشورای عالی کارحضورداشتند.

که ماحصل آن را در ذیل می خوانید.

***

هدف میزگرد این است که به مدلی مشخص درباره جبران قدرت خرید کارگران دست یابیم.

روشن است این جبران تنها 2 راه دارد: جبران با کالا و جبران نقدی به صورت ترمیم حقوق.شما کدام یک از این راه ها را اجرایی وموثر می دانید؟

موسوی: اتفاقاتی که اخیراً در اقتصاد ما افتادو همچنین شوک خارجی که به ما وارد شد، بیشتر بدنبال این موضوع بوده که به بدنه جامعه ما فشار اقتصادی واردکند تا نارضایتی عمومی ایجاد و آن را بسط وگسترش بدهد و از آن طریق به اهدافی که بدخواهان نسبت به انقلاب و کشور ما دارند دست یابند. این معضل اقتصادی وتبعات آن برکارگران یکباره بر سر ما نازل نشده است. اگر بازبینی به گذشته داشته باشیم، می بینیم در ابتدای دهه و سال های 90 و 91 هم چنین اتفاقی به وقوع پیوسته و ما چنین شوک هایی را در اقتصاد مان شاهد بوده ایم. در تحریم های دور قبلی دلار ازحدود 900 تومان به حوالی4500 تومان رسید و بعد به سه هزار وخرده ای تومان کاهش یافت.

اما نکته اصلی که ما همیشه به آن انتقاد داریم، این است که ما از اتفاقات گذشته درس نمی گیریم. سه برابر شدن ارز که امسال رخ داد، در سال 90 هم اتفاق افتاد. اما در آن سال کشور، نظام و مردم هزینه هایی را پرداخت کردند. توجه دارید هزینه ای را که کشور پرداخت می کند، در واقع از محل مردم پرداخت می شود و اشتباهاتی که رخ می دهد، مردم متحمل آنها می شوند. توفیقاتی هم که اتفاق می افتد کل کشور را در بر می گیرد.

اما موضوع این است که ما هیچ درسی را از شکست های آن زمان نمی گیریم و تجارب خود را به یک روال و دستورالعمل تبدیل نمی کنیم. حال که این شوک اتفاق افتاده باید مسئولیت های بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت کار و جامعه کارفرمایان برای مقابله با آن تعریف بشود. اما چندین ماه است که این شوک اتفاق افتاده و دستگاه های ما هنوز هم نمی دانند دقیقا چه کاری باید انجام بدهند. نمی دانیم که آیا شورای عالی کار تشکیل بشود یا نشود. چه زمانی تشکیل بشود. یک وزیر مایل به تشکیل آن است، وزیر دیگر می گوید که سرپرست یکی از پست ها است بنابر این مایل به این کار نیست.

این یکی از اشکالات جدی است که به همه ما وارد است. دومین انتقادی که در این روند به ما وارد است، اینکه ما در سطح حرکت می کنیم، هر زمان که درصدد حل یک مشکل برآمده ایم که در یک فشار قرار گرفته ایم و بعد در سطح حرکت کرده ایم، به این معنا که به علل این اتفاقاتی که رخ می دهند، توجه نمی کنیم بلکه آن پدیده را مورد نظر قرار می دهیم. اُفت قدرت خرید کارگران و عامه مردم همین مسئله است که برای حل آن داریم درسطح حرکت می کنیم. البته کارمندان هم همین فضا را دارند. درست است که 10 میلیون کارگر داریم، اما بخش قابل توجهی هم کارمند داریم که درآمد آنها ثابت است. اینها بیشتر متضرر می شوند.

اما موضوع این است که برای حل موضوع سردرگم هستیم؛چون از تجارب قبل استفاده نکرده و در سطح حرکت کرده ایم.الان هم که مشکل به وجود آمده به فکر حلش افتاده ایم ومی خواهیم با راه حل های سطحی سروته کارراه هم بیاوریم.

 اطلاعات: لطفا وارد ارزیابی مدل های جبران کاهش قدرت خرید بشوید.

 موسوی: برای وقوع این اتفاق روشن است که دروهله اول دولت باید تامین کننده منابع لازم برای جبران کاهش قدرت خرید باشد. دولت از کجا بیاورد؟ آیا باید مالیات بگیرد؟ به زور از تولید کننده و کارفرما مالیات دریافت کند؟ یا اینکه نفت به فروش برسانیم. مدل دوم اینکه کارفرما اعلام کند چون دولت هیچ مسئولیتی را قبول نمی کند من کارفرما برای تامین آن منابع، مسئولیت می پذیرم. اما او هم منابع ندارد واصلا جانی ندارد که بخواهد این کار را بکند.در حالی که تمام این راه حل ها مسکن هستند. اگر ما هر کدام از این مسیرها را برویم در یک بِلوفی قرار می گیریم که همه این مشکلات شدیدتر می شوند.

باید از خودمان بپرسیم دلیل اُفت درآمد و قدرت خرید کارگران وکارمندان به چه دلیل بوده است؟روشن است به دلیل کاهش ارزش پول ملی. لذا هیچ راهی کارآمدتر و اثربخش تر از تقویت ارزش پول ملی نیست. تقویت ارزش پول ملی با شعار، حرف، مصوبه ها و قوانین اتفاق نمی افتد. هیچ راهی برای تقویت ارزش پول ملی غیر از رونق تولید ملی وجود ندارد. اگر بخواهیم امروز کارآمدتر از گذشته مشکل کاهش قدرت خرید کارگران را حل کنیم، بایستی تولید ملی خود را تقویت کنیم. تولید ملی با نگاه جزیره ای اتفاق نخواهد افتاد. نگرش و مدل ذهنی کارگزاران ما هنوز بااین واقعیت تطبیق پیدا نکرده که مشکلات تولید ما در یک بسته و پکیج حل شود.

مکرراً یادآور شده ام اینکه صرفاً برای حمایت از تولید، تسهیلات ارزان قیمت بدهیم، مالیات و بیمه دریافت نکنیم وامثالهم، رشدی اتفاق نخواهد افتاد؛ می شود همین مسیری را که در سال های گذشته طی کرده ایم و نتیجه هم نگرفته ایم. ما در بسیاری از لایه های اجرایی مان هنوز متوجه نشده ایم، نمی خواهیم باور داشته باشیم و بپذیریم اینکه تولید بایستی حمایت بشود. مثلاٌ برای تولید کننده، کارفرما یا کارگر ما جریمه ای مصوب می شود. زمانی که جریمه می شود خیلی سریع به کارفرما و تولیدکننده مراجعه می کنیم که باید جریمه یا آن کارگاه تولید بایستی تعطیل شود.

اما اگر مصوبه ای به تصویب رسیده که از آنها حمایت کنیم به کندی اجرا می شود. در دفاتر خود نشسته ایم و وقت می دهیم تا هر میزان که زمان ببرد. آیا در این فضا کارگر می تواند معیشت خود را بهبود بدهد؟ آیا تولید ما می تواند موفق بشود؟ فردی می خواهد صادرات انجام دهد، می گوییم نمی شود و اگر بخواهد صادرات انجام بدهد، تولید باید مقدار خود را بالا ببرد. اما در حال حاضر وارد کننده کار خود را انجام می دهد و به تبع آن برای کارفرما و کارگر مشکلاتی را ایجاد کرده است. وزارت صنعت و وزارت اقتصاد عضو شورای عالی کار شده اند که این بحث ها را بگویند. اما نشسته اند و اعداد و ارقام را می گویند.

اطلاعات: نسخه مشخص و اجرایی شما چیست؟

موسوی: هیچ نسخه شفابخشی به تنهایی و با درنظرگرفتن یک بخش موضوع نمی تواند کارایی داشته باشد.لذا ما باید ترکیبی از بحث های افزایش حقوق، بن کارت و بن خرید کالا را بوجود بیاوریم. به هرحال 9 تا 10 میلیون کارگر ما که قدرت خرید آنها اکنون پایین آمده ، متوقع هستند و درست هم هست. این جزو حقوق اجتماعی آنها است که ما از آنها دفاع کنیم.

در واقع منزلت کارگر و کارمند ما تحت الشعاع و چالش واقع شده است. تاخیری هم جایز نیست و ما باید به سرعت بسته ها و عملیاتی کردن آن راشاهد باشیم. یک نفر می گوید که جبران مالی و نقدی کنید، دیگری می گوید که حتماٌ بن کارت ارائه بدهید.

اما من می گویم باید یک نسخه و بسته داشته باشیم. باید ترکیبی اتفاق بیفتد. در بحث دیگر می گویند اگرپرداخت نقدی داشته باشید تورم بالا می رود، اما این درست نیست. مطالعاتی که انجام شده است، نشان می دهد بدلیل اینکه قدرت خرید امسال کارگر ما نسب به سال گذشته با توجه به مبلغی که پرداخت می کنیم، هنوز به قدرت خرید سال گذشته نرسیده است، نقش پرداخت نقدی در تورم مشاهده نمی شود. بر این اساس اگر جبران قدرت خرید کارگران به صورت نقدی هم صورت گیرد به هرحال تورمی اتفاق نخواهد افتاد. اما قطعاٌ بدلیل اینکه مبلغ بالایی است، آن را تحت الشعاع قرار می دهد.

ولی مطالعات می گویند اگر در مقابل آن، بحث توزیع کالا و سبد کالایی باشد، تورمش کمتر خواهد بود. اما دراین بحث هم اگر از تجربیات گذشته خود استفاده نکنیم، این تحمیل کالای بدون کیفیت به کارگر ما خواهدشد.

روشن است ما برای حفظ منزلت اجتماعی و حفظ حقوق اجتماعی کارگر این کالاها را عرضه می کنیم. اما شیوه های اجرایی گذشته ما این موضوع را تحت الشعاع خود قرار داده است. فراموش نکرده ایم که مردم برای دریافت کالا در صفوف و نوبت بودند.

بهرحال این ها را هم باید درنظر داشته باشیم. درنهایت به نظر من یک پکیج و بسته به صورت ترکیبی از هر دو موردنقدی وکالایی اتفاق بیفتد. در کناراین به جای اینکه جامعه کارفرمایی ، کارگری و دولت ما در مورد اعداد و ارقام صحبت کنند که چه میزان پرداخت کنیم و این موضوع در واقع فشاری به کارفرمای ما است، باید وضع تولید را اصلاح کنیم.

البته همیشه این را در شعار مطرح کرده ایم اما واقعیت این است که درصورت رونق تولید، کارگر ما به طور غیر مستقیم از این رونق بهره مند خواهد شد. در دهه 80 که رشد صنعتی ما دو رقمی شد، دوستان بخاطر دارند که جامعه کارگری ما به تبع آن زندگی خوبی را تجربه می کردند. این موضوع با همین نگاه و با همین مسئله اتفاق افتاده است.

بادامچی: در حال حاضر ما یک واحد تولیدی، دولت و کارگر داریم. واحد تولیدی ما یعنی کارفرما از هر زمان دیگری ضعیف تر است. من یک گزارش اتاق بازرگانی را مطالعه می کردم، در سال 96 صنعت و معدن 194 هزار میلیارد تومان ارزش، تولید کرده است. همان تحقیق نشان می داد که درسال جاری 140 هزار میلیارد تومان، هزینه آن بیشتر شده است. وقتی بحث افزایش حقوق کارگران وسط می آید با این وضعیت تولید، همه اینها باری است که به دوش کارفرما قرار دارد.

ما باید این را در نظر بگیریم که اکنون کارفرما از هر زمان دیگری ضعیف تر است و نباید بگذاریم که به آن فشار تازه ای وارد شود. قطعاً افزایش قدرت خرید کارگران بایستی به صورت بینابین حل بشود و دولت باید بیشترین بار را به دوش بگیرد، زیرا چاره ای نیست. در حال حاضر دولت ابتدا بسته های کمکی به مشمولین بهزیستی و کمیته امداد را آماده کرده و رقم قابل توجهی را برای آنها در نظر گرفته است.

این بسته ها به این مشمولین ارائه می شود. بیش از 4 میلیون نفر مشمولین بهزیستی هستند که با مشمولین کمیته امداد نزدیک به 8 میلیون نفر می شوند که در ابتدا این بسته های کمکی شامل این دو می شود. در حال حاضر به دلیل اینکه کارگران ضعیف ترین قشر ما شده اند؛ ضمن اینکه زحمت کش ترین طبقه جامعه ما هستند، به پیشنهاد من، از کمکی که از طریق این بسته ها صورت می گیرد، ما کارگران را جدا نکنیم. به این معنا که این بسته ها را منحصر به مشمولین کمیته امداد و بهزیستی نکنیم و به اینجا که رسیدیم، اعلام نکنیم که دولت پول ندارد. این صحبت نشود.

اما متاسفانه این بینش در کمک رسانی به عنوان بسته های کمکی، بن یا کالا وجود دارد. بسته هایی که به مشمولین بهزیستی و کمیته امداد منظور می شود، به نظر من باید برای کارگران هم منظور گردد. البته منظور این نیست که مشمولین بهزیستی و کمیته امداد به کنار زده شوند، بلکه ما بایدبه ضرورت موضوع توجه و اشتغال موجود را حفظ کنیم. اگر ما به کارفرما فشار بیاوریم، واحدهای تولیدی تعطیل و اشتغال از بین می رود.

اگر آمار اشتغال را مشاهده کنید، در شش تابستان گذشته، در هر سال ما 700 هزار فرصت شغلی جدید داشته ایم اما افزایش شغل از تابستان سال 96 تا تابستان 97 تنها حدود 185 هزار نفر است. یعنی امسال تنها سالی در این شش فصل است که توانسته ایم پایین تر از 700 هزار شغل را ایجاد کنیم و تولید شغل افزایش نیافته است. این یکی از هشدارهای جدی ما است که بایستی مراقب اشتغال موجود باشیم. این خیلی مهم است و نباید اجازه دهیم بیش از این به اشتغال ما صدمه وارد شود. لذادر بسته هایی که برای طبقات پایین منظور می کنیم، کارگران را جدا نکنیم، حتی اگرحجم بسته ها کم باشد، آنها را مورد حمایت قرار دهیم.

در حال حاضر مادر سبد کالا حداقل مزد راتعریف می کنیم. همه اینها از چه چیزی شکل می گیرد؟ در تحلیلی که دوستان انجام داده اند، یک خانواده سه نفره اگر در یک هفته بتواند به صورت حداقل گوشت و حبوب تهیه کند، مبلغ آن در حدود 150 هزار تومان است. اگر فرصت خرید از محل هایی باشد که شهرداری با قیمت ارزان اجناس را ارائه می دهد، ممکن است که با 10 یا20 تومان ارزانتر بتواند اقلام را تهیه کند. این هزینه فقط یک هفته کارگر است. یک ماه شامل چهار هفته است. این را با حقوق هاکه مقایسه می کنیم عمق مشکل را درمی یابیم. اگر بخواهیم معمولی ترین خوراک را به ضعیف ترین اقشار جامعه برسانیم باید به این رشد هزینه ها توجه کنیم.

 - اطلاعات: آیا شما به پیشنهاد آقای موسوی رسیده اید؟

 بادامچی: من هنوز به آنجا نرسیده ام. این یک پیشنهادی درکنار پیشنهاد آقای موسوی است. اما در ارتباط با هزینه ها و وضع اشتغال که آنها را یادآوری کردم، این موضوع را مد نظر داشته باشیم که مانند دفعات قبل نمی توانیم کارفرما را مورد حمله قرار دهیم. این بار دیگر کارفرما قدرتی ندارد، بتواند کارگاه را تعطیل می کند. باید بتواند کار و تولید کند که ما هم بتوانیم افزایش مزدها را مطرح کنیم. البته بن کالایی که قبلاٌ در وزارت کار داشتیم در آن زمان خوب بود. بن کالایی کالاهای اساسی کارگران را تامین می کرد و از طریق تعاونی های قوی که در سراسر کشور بودند، توزیع می شد.

اما اکنون کارفرما می تواند بخشی از آن را به طور اختیاری کمک کند و دولت هم حمایت کند .البته مبلغ بن که پنجاه هزارتومان است و در حال حاضر کارفرما به کارگر می دهد، در حال حاضر روی حقوق اضافه می شود اما رقمش خیلی کم است. البته مبلغ پنجاه تومان را فی البداهه بیان کردم، اما باید مبلغ را به گونه ای افزایش دهند که مورد توجه قرار بگیرد و نسبت به تورم امروز رقم قابل توجهی باشد. همچنین کارت اعتباری که دکتر موسوی مطرح کردند، در گستره شهرها می تواند به صورت کارت اعتباری الکترونیک هم باشد. این کارت می تواندشارژ بشود تا کارگر بتواند کالا تهیه کند.

البته دراین میان ماده 49 قانون اساسی مانع است که کارفرمایان بتوانند افزایش مبلغ بن را افزایش دهند. برای همین فراکسیون کارگری مجلس که اخیرا جلسه داشتند، بر این محور حرکت می کردند که افزایش حقوق و مزایای کارگران در سال یک بار نباشد؛ مانند سایر کشورهایی که نوسان تورمی دارند، به صورت فصلی، شش ماهه، نه ماهه وخلاصه در سال یک تا دو مرتبه بتوانند این موضوع را بازنگری کنند. چنین مطلبی مطرح شد و یک سری از نمایندگان هم با آن موافق بودند. اینکه در جلسه ای که دوستان دارند، آن را بتوانند به حقوق و مزد ارتباط بدهند، کارمهمی انجام می شود. چراکه حقوق کارگران می تواند بیش از یک بار درسال افزایش یابد.

- اطلاعات: این پیشنهاد در چه مرحله ای است؟

 بادامچی: این موضوع در جلسه اول صحبت شد. همه بر این نظر بودند که افزایش دستمزدها نباید فقط در سال یک بار انجام شود. این درست است، اما بایستی منابع برای تحقق آن تعریف بشود. در ابتدا عنوان کردم که بار ما نبایستی به دوش کارفرما باشد. منتهی برای اینکه به تصمیم گیری مزد دوستان رسمیت بدهیم باید این موضوع در مجلس مطرح بشود. لذا هر تصمیمی برای ترمیم قدرت خرید کارگران حتماٌ باید ترکیبی باشد. واقعا در وضعیتی که وجود دارد، حقوق ها خیلی اندک است. البته شورای عالی کار در این ارتباط بحث بیشتری خواهد داشت. ما هم در این ارتباط اظهار نظر می کنیم. قطعاً بایستی افزایش هایی درحقوق کارگران صورت بگیرد که این با لحاظ کردن وضعیت کارفرمایان مناسب است.

- اطلاعات: سبد کالا یا پرداخت نقدی ؟کدام یک برای جبران قدرت خرید کارگران مناسب است؟

 توفیقی: درباره بحثی که شما مطرح می کنید، ما باید فرآیندی را مشاهده کنیم. شاید یکی از علت ها ی این وضعیت این بوده که همیشه واکنشی رفتار کرده ایم. مرتب بلایی بر سر ما آمده که پیامدی داشته و تا یک مسئله پیش آمده تازه در صدد رفع آن برآمده ایم. به عبارتی به بحث اقدام اصلاحی و اقدام پیشگیرانه به هیچ کدام فکر نکرده ا یم و فقط اصلاح را دیده ایم. بعنوان مثال این کارما مانند جایی است که به دلیل لوله فرسوده انفجار گاز رخ دهد و منازل یک سری از افراد ویران شود .ما اولین کاری که انجام می دهیم، سمن یا سازمان مردم نهاد تشکیل می دهیم. دولت و هلال احمر وارد می شوند و خلاصه سریعاً بدنبال این هستیم که به آسیب دیدگان کمک کنیم.

این اصلاح است.اما قدم عقب تر این موضوع این است که اگر لوله پوسیده است، قبل از انفجار آن را تعویض کنیم و به این، اقدام اصلاحی می گویند و درنتیجه آن کسی بی خانمان نمی شود، هزینه و تبعاتش کمتر است ؛ هیجان، استرس، ناهمگونی و بی انضباطی به جامعه وارد نمی شود. یک قدم عقب تر از این به گونه ای است که فرآیند را به شکلی مشاهده کنیم که این لوله یک زمانی پوسیده می شود. این لوله یک توان و تحملی را دارد، زیر بار یک فشار است. اینکه من برنامه ریزی پایش و کنترل مداوم را گذاشته و قبل از اینکه اتفاق رخ دهد، مانع آن بشوم عین خرد است.

به عبارت دیگر بر اساس حدیث پیامبر گرامی اسلام، محاسبه کنید قبل از اینکه محاسبه بشوید. این را اقدام پیشگیرانه می گویند. ما هرگز برای فرآیندهای مرتبط با جامعه مان این کار را انجام نداده ایم. همیشه بدنبال این موضوع بوده ایم که اکنون اتفاقی افتاده است. من بعنوان نماینده کارگری و نمایندگان دولت و کارفرمایان این را پذیرفته اند که Aتومان نسبت به سبد معیشتی که در بهمن سال 96 تخصیص داده شده بود، افزایش داشته است.

افزایش به گونه ای بوده که نمی شود راجع به تورم صحبت کرد که همان جهش قیمتی است. وقتی که از یک عدد و رقمی بالاتر می رویم، تورم نداریم. به آن جهش می گویند. آیا باید آن را جبران کنیم؟ باید چه کار کنیم؟ آیا حقوق ها را بالا ببریم؟ چگونه حقوق ها را بالا ببریم؟ بن بدهیم، چگونه بن بدهیم؟ همه این موضوعات را بایستی ریشه یابی کرد. در اخبار دیدم در منطقه ای از دنیا در مکانی آتش سوزی اتفاق افتاده است. مسئول آتش نشانی گفته بود که از سالها قبل می دانستند که چنین اتفاقی خواهد افتاد. بنا به دلایلی که اجتناب ناپذیر بوده اند.

اما شرایط را آماده کرده بودند. آدمها را از منطقه تخلیه کرده بودند تا مشکلات را حل کنند و با حداقل خسارت ممکن در آن آتش سوزی دو نفر کشته و پنج نفر ناپدید شده بودند. این را با سیل ساده ای که در ماه گذشته در شمال آمد ، مقایسه کنید. وقتی صحبت می کنیم که واژه کار را فرآیند بدهیم، نمی شود مولفه حاکم بر یک مربع را شما دستکاری کنید و از جای دیگر پس نزند. همه می دانستند که ترامپ به هر دلیلی از برجام خارج خواهد شد. چه عواقبی اتفاق خواهد افتاد؟ آیا ما برای چنین روزی خود را آماده کرده بودیم؟ ما می دانستیم که این شوک اتفاق خواهد افتاد، قرار بر این نبود که مماشات و سازش کنیم.

اگر قرار است که این اتفاق بیفتد و قدرت خرید و درآمدهای ما کاهش پیدا کند، باید چه راهکاری داشته باشیم؟ در کنار این موضوع قیمت هر بشکه نفت ما هم افزایش داشته باشد، بودجه را با نفت چند دلاری نوشته بودند؟ از طرف دیگر در هیجان سالاری دلار 3700 تومان را 4200 تومان کردند. در آنجا افزایش درآمد پیدا کردند. این قانون مختص به ایران نیست بلکه در همه نقاط دنیا این چنین است.

دولت ها برای جبران کاهش قدرت مالی خود با دامپینگ ارز بازی می کنند. دامپینگ مسکوکات می کنند. این درد من است. آیا برای این موضوع ما تدبیر و برنامه ای گذاشته ایم؟ آیا نقش قوای مقننه، مجریه و قضائیه تعریف شد؟ خبر واثق دارم که در شهریور سال جاری کل موجودی گمرکات ما را ترخیص کرده اند. نماینده محترم وزارت صنعت عنوان کرد که نمی دانند این اجناس کجا رفته اند. ما نمی توانیم پایش و کنترل کنیم. این گفته معاون وزیر بود.

اگر من الان از شما بخواهم مبلغی را دریافت کنم، حقوق من باید افزایش پیدا کند،این همان فرآیندی است که آن را تحمیل می کنم اما از طرف دیگر پس می زند. رکود تورمی ایجاد می کنم. از طرف دیگر درخواست سبد می کنم. آیا سبد من خوب پایش می شود؟ آیا اجناس آن استاندارد است؟ آیا بلایی که آن زمان بر سر من آمد، مجدداً نازل خواهد شد؟ سبد را چه کسی تعیین خواهد کرد؟ بودجه آن از چه جایی تامین خواهد شد؟ به چه کسانی آن را خواهند داد؟ این تفاوت است با عزیزان و بزرگوارانی که در کمیته امداد و سازمان بهزیستی که انشاالله ما باید تلاش کنیم کم شوند و بلایی بر سر کارگران نیاوریم که تعداد آنها افزایش داشته باشند.

ما باید آن را کاهش دهیم و به گونه ای نباشد به کمیته امداد و بهزیستی اضافه کنیم. ما باید توانمندسازی کنیم و اینها را کاهش دهیم. باید پیرامون این موضوع کاملاٌ فکر بشود. به نظر من حلقه مفقوده درک مشترک ما است. جلساتی که بارها تشکیل می شود ناشی از درد مشترک است.منبع درآمد کارفرما از کجا تامین می شود؟ شما می فرمایید تسهیلات اعطا شود، چگونه این تسهیلات را پرداخت کنیم؟ الزاماً کاهش خرید کارگر اتفاق افتاده است. دو ضلع دیگر مکلف و موظف هستند که آن را تامین کنند. دولت بعنوان کارفرمای بزرگ، متصدی حقوق اجتماعی بنده، همچنین کارفرما بعنوان کسی که من به او ارائه خدمت و برای او ارزش افزوده ارائه می کنم باید دستمزد من را بالا ببرد.

در اینجا نقش آفرینی، پایش و کنترل باید چگونه باشد؟ وقتی که به سراغ وزیر کشاورزی می روند و می گویند قیمت شیر افزایش پیدا کرد، در پاسخ می گوید آن را جدی بررسی می کنیم. قیمت گوشت افزایش پیدا کرد، آن را جدی بررسی می کنید. کسی پیگیر این موضوع نمی شود که آقای وزیر یا آقای متصدی اگر بررسی کرده اید به چه نتیجه ای رسیده اید؟ علت افزایش آن چیست و چگونه می خواهید آن را کاهش دهید؟ افزایش قیمت ها تا کجا می خواهد پیش بروند؟ شما تضمین و قول بدهید که از ماه آینده بی رویه افزایش قیمت نخواهیم داشت.

بدون منطق، اعداد ریاضی و محاسبات، من به شما خواهم گفت که برای افزایش دستمزد خود کدام فرمول را انتخاب خواهم کرد. اما کسی نمی تواند این ضمانت را به من بدهد. زیرا در حال حاضر وجود ندارد.تمام کالاهایی که در بازار وجود دارند با ارز پایین تر از چهار هزار تومان است. تاکنون ما ثبت سفارش و آزاد سازی بالای چهار هزار تومان را نداشتیم و کارفرما مواد اولیه خود را با این قیمت بالا خریداری می کند. این مواردی را که عنوان می کنم مستدل هستند. اما سخت آن روز است که ارز بالای چهارهزار تومان وارد بازار بشود.آیا شما می توانید قیمت کالاها ومسیر آن را مانیتور و پایش کنید؟ خیر. آیا نظارت دارید؟ خیر. هدف دارید؟ خیر. برنامه دارید؟ خیر. آیا اعلام کرده اید که در قسمتی از کار دچار مشکل شده اید و حلقه مفقوده را برای شما پیدا کنند؟

بله! من دستمزد خود را به صورت نقد می خواهم که بهترین حالت است. دکتر موسوی درست فرمودند اگر من دستمزد خود را به صورت نقد دریافت کنم ، در خوشبینانه ترین حالت قدرت خرید من به سال گذشته هم نخواهد رسید. در نتیجه نگرانی تورمی نخواهم داشت. زیرا گردش نقدینگی است که تورم را ایجاد می کند. حال که می خواهم آن را دریافت کنم، از چه کسی باید دریافت کنم؟ چه کسی باید به من پرداخت کند؟ آیا کارفرما باید پرداخت کند؟ کارفرما بین بودن یا نبودن در حال دست و پا زدن است. اگر من بخواهم این کار را انجام دهم، قطعاٌ نگران کارفرما نیستم زیرا نماینده کارگران هستم. اما واقع بینانه صحبت می کنم.

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین