همدستی بلاگر معروف و کارمند اخراجی برای سرقت‌های میلیونی

پسر جوان از مدتها قبل در یکی از مراکز خدماتی بیماران و سالمندان کار می‌کرد تا اینکه مسئولان مرکز متوجه شدند او از آنجا سرقت می‌کند و وی را اخراج کردند.  از آن زمان بود که او از مسئولان مرکز کینه به دل گرفت و نقشه کشید  تا هم از آنها انتقام بگیرد و هم به بتواند به سرقت هایش ادامه دهد.

او مدتی بود که به دختری بلاگر علاقه‌مند شده و قصد ازدواج با وی را داشت. وقتی ماجرای اخراج شدنش را با نامزدش در میان گذاشت با هم قرار سرقت گذاشتند. پسر جوان در شبکه‌های اجتماعی به‌نام همان مرکزی که از آنجا اخراج شده بود، آگهی می‌داد. اما در آگهی شماره تماس خودش را اعلام می‌کرد. چند روز بعد از نخستین آگهی بود که موج تماس‌ها با پسر جوان برای خدمات مربوط به بیماران و سالمندان به‌راه افتاد. مرکزی که از آن در آگهی نام برده شده بود، مرکز معتبری بود و همه با دیدن نام آن توجه‌شان به آگهی جلب می‌شد. وقتی مردم با دیدن آگهی با پسر جوان برای ارائه خدمات به بیماران‌شان تماس می‌گرفتند او دختر مورد علاقه‌اش را به‌عنوان پرستار به خانه مردم می‌فرستاد و دختر جوان  بعد از چند روز رفت‌وآمد به خانه طعمه های‌شان و شناسایی محل نگهداری طلا و جواهرات، آنها را با نوشیدنی مسموم بیهوش و با همدستی نامزدش اموالشان را سرقت می‌کرد. به‌دنبال وقوع چند شکایت از پرستار قلابی، تحقیقات برای دستگیری او و همدستش آغاز شد. سارقان در هر سرقت اموالی با ارزش بین 100 تا 500میلیون تومان سرقت کرده بودند و ماموران زیر نظر دادیار شعبه2 دادسرای ویژه سرقت به تحقیقات ادامه دادند تا اینکه وقتی متهمان طلاهای یکی از شاکیان را در یک صفحه اینستاگرامی به فروش گذاشته بودند، مالباخته این آگهی را دید و با گزارش ماجرا به پلیس، متهمان دستگیر شدند. آنها در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان ادامه دارد.